درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1400/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/التقصير /فرع دوّم از مسئله اوّل

فرع دوّم (از مسئله اوّل): أي‌قصّ مقدار من الظفر أو شعر الرأس أو الشارب أو اللحية[1]

در این فرع حضرت امام خمینی ره در مقام بیان کیفیت انجام تقصیر است.

مشهور این است که کوتاه کردن مقداری از مو و ناخن و یا گرفتن ناخن در عمل تقصیر کفایت می‌کند ولی به شیخ ره در نهایه و علّامه در تحریر نسبت داده شده که تقصیر باید از مو باشد و گرفتن ناخن کفایت نمی‌کند، امّا فرمایش این دو بزرگوار در این دو کتاب، بر خلاف چنین نسبتی است.

شیخ ره در کتاب نهایه فرموده است: وأدنى التقصير أن يقص أظفاره، ويجز شيئا من شعر رأسه، وإن كان يسيرا.[2]

ظاهر این فرمایش، کفایت نکردن هر کدام از گرفتن ناخن و کندن مو است و علی‌الظاهر باید بین آن دو، جمع کرد و محتمل است که این عبارت بر استحباب حمل شود و نمی‌توان آن را عدم کفایت قص‌الظفر، حمل نمود.

مرحوم علّامه ره در کتاب تحریرالاحکام می‌فرماید: لو قصّ الشعر بأيّ شيء كان أجزأه، وكذا لو نتفه وأزاله بالنورة.[3]

ایشان در همانگونه که ملاحظه می‌شود صریح این عبارت، کفایت کردن " گرفتن ناخن " است.

روایاتی که در مورد کیفیت انجام تقصیر وارد شده‌اند بر سه دسته‌اند:

    1. روایاتی که برجمع بین امور چهارگانه (کوتاه کردن مقداری از موی سر - ریش – سبیل و گرفتن ناخن) دلالت می‌کنند، مثل " صحیحه معاویة بن عمّار از امام صادق ".

محمد بن الحسن باسناده عن موسى بن القاسم، عن إبراهيم بن أبي سماك عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام (في حديث السعي) قال: ثم قصر " قص خ ل " من رأسك من جوانبه ولحيتك وخذ من شاربك، وقلم أظفارك وأبق منها لحجك فإذا فعلت ذلك فقد أحللت من كل شئ يحل منه المحرم وأحرمت منه.[4]

    2. روایاتی که بر جمع بین دو امر (کوتاه کردن مو – گرفتن ناخن) دلالت می‌کنند، مثل " صحیحه معاویة بن عمّار از امام صادق ".

محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، وصفوان بن يحيى، عن معاوية بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سألته عن متمتع قرض أظفاره وأخذ من شعره بمشقص، قال: لا بأس ليس كل أحد يجد جلما.[5]

لفظ " مشقص " همانگونه که در ماده شقص از کتاب المنجد آورده عبارتست از: " فصلٌ عریض أو سهم فیه فصلٌ عرض " و نیز لفظ " الجُلّم " به معنای " المِقَص " است.

    3. روایاتی که بر کوتاه کردن مو، دلالت می‌کنند، مثل " خبر عبدالله بن سنان از امام صادق " و نیز " حلبی از امام صادق ".

وعنه، عن عبد الرحمان، عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: طواف المتمتع أن يطوف بالكعبة ويسعى بين الصفا والمروة ويقصر من شعره، فإذا فعل ذلك فقد أحل.[6]

وعنه، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حماد بن عثمان، عن الحلبي قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: جعلت فداك إني لما قضيت نسكي للعمرة أتيت أهلي ولم اقصر، قال: عليك بدنة، قال: قلت: إني لما أردت ذلك منها ولم يكن قصرت امتنعت، فلما غلبتها قرضت بعض شعرها بأسنانها، فقال: رحمها الله كانت أفقه منك، عليك بدنة وليس عليها شئ.[7]

مقتضای جمیع بین این سه دسته از روایات این است که هرکدام از این 3 عمل برای تقصیر کفایت می‌کند هر چند افضل این است که بین امور چهارگانه جمع کند و سپس در مرتبه بعدی کوتاه کردن مو و ناخن و در مرتبه بعدی اکتفا نمودن به کوتاه کردن مو است.

هر چند علامه ره به کفایت گرفتن ناخن در تقصیر، تصریح نموده ولی حضرت امام خمینی ره عدم اکتفاء به آن را مطابق با احتیاط قرار داده و به نظر می‌رسد که حق با ایشان باشد؛ زیرا " کفایت گرفتن ناخن " در نصوص وارد نشده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo