درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1400/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/السعي /اولین روایت مسئله دهم

    1. صحیحه سعید بن یسار از امام صادق 7

محمد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد، عن صفوان بن يحيى، وعلي بن النعمان، عن سعيد بن يسار قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: رجل متمتع سعى بين الصفا والمروة ستة أشواط، ثم رجع إلى منزله وهو يرى أنه قد فرغ منه، وقلم أظافيره وأحل ثم ذكر أنه سعى ستة أشواط، فقال لي يحفظ انه قد سعى ستة أشواط فإن كان يحفظ أنه قد سعى ستة أشواط فليعد وليتم شوطا وليرق دما، فقلت: دم ماذا؟ قال: بقرة، قال: وإن لم يكن حفظ أنه قد سعى ستة فليعد فليبتدئ السعي حتى يكمل سبعة أشواط ثم ليرق دم بقرة.[1]

با توجه به وجود توثیق خاص در مورد همه رجال واقع در سند این روایت، این روایت صحیحه است.

نکاتی که در استفاده از این حدیث لازم است مورد توجه قرار گیرد به قرار زیر است:

     این روایت به بیان حکم عمره تمتع اختصاص دارد و عمره مفرده را شامل نمی‌شود، شاهد این ادّعا این است که سؤال کننده، فقط تقلیم أظفاره را به عنوان خروج از احرام ( احلال ) فرض کرده و این فرض در عمره تمتع است که با گرفتن ناخن، همه محرمات عمره تمتع، حلال می‌شوند و خلاف عمره مفرده که تقصیر، موجب احلال تام نمی‌شود بلکه باید طواف نساء نیز انجام داده شود تا مسائل جنسی و بوی خوش حلال شود و احلال تام حاصل شود.

شاید محقق ره نیز چون اختصاص این روایت به عمره تمتع را برداشت نموده و در عبارتی که از ایشان ذکر کردیم فرموده است: و لو کان متمتعاً انه اتم فاحل... .

     قید " تمتع " در سؤال سائل واقع شده و در پاسخ امام 7وارد نشده و چنین قیدی هر چند دارای مفهوم نخواهد بود ولی موجب می‌شود که پاسخ امام 7در مورد آن باشد و غیر آن را شامل نشود.

     هر چند آنچه در این روایت ذکر شده، شش شوط است ولی به نظر می‌رسد که عدد شش از باب مثال است و مقصود این است که گمان تمام شدن سعس قبل از کامل شدن آن، عارض شده، فلذا امام صادق 7در پاسخی که داد، به اتمام سعی امر فرموده است، فليعد فليبتدئ السعي.

     هر چند در این روایت، تعبیر به " قلم أظافيره " آورده شده که مدخلیت گرفتن چند ناخن را می‌رساند ولی به نظر می‌رسد که چنین تعبیری کنایه از بجا آوردن " تقلیم " و خروج از احرام قبل از تمام شدن سعی است و گرنه، ذکر کلمه " احلال " بعد از تقلیم، لغوی می‌شد و حال آنکه گفته سات: وقلم أظافيره وأحل.

     وجوهی در مورد سبب ثبوت کفاره گفته شده، ممکن است سبب آن، نقصان سعی یا انجام تقصیر در غیر محل آن و یا مجموع آنها باشد.

     ممکن است گفته شود که اجماع قائم شده که در باب حج، غیر از صید، کفّاره‌ای برای خطاء ثابت نیست، حال چگونه برای إحلال با تقصیر قبل از اکمال سعی در صورت خطاء، کفّاره ثابت است؟ پاسخ این است که این ضابطه‌ای که اجماع بر آن قائم شده از قواعد عقلیه غیر قابل تخصیص نیست لذا ممکن است نسبت به ثبوت کفاّره در ما نحن فیه ( احلال با تقصیر، قبل از اکمال سعی در صورت خطاء ) تخصیص خورده باشد.

     وقتی در این مسئله، بدون جماع، وجوب کفّاره دادن یک گاو ثابت است، پس معلوم می‌شود که انجام جماع در اینجا تاثیری در وجوب کفّاره دادن یک گاو نیس، کما اینکه در فرع دوّم، چنین است.

     در فرع دوّم ( گمان پایان یافتن سعی، تقصیر کرده و سهواً از احرام خارج شده ولی جماعی انجام نداده است ) با وجود اینکه وجوب کفّاره یک گاو در صحیحه وارد شده، ولی مرحوم مفید ره، آن را نفی نموده و فرموده: فإن لم يجامع النساء سعى شوطا و لا شي‌ء عليه.[2] و مرحوم محقق ره در ثبوت چنین کفّاره‌ای توقف فرمود و آن را به قولی نسبت داده است: - و كذا قيل لو قلم أظفاره أو قص شعره.[3]

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo