درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1400/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/السعي /المسألة السادسة/فرع اوّل/فرع دوّم/المسألة السابعة

مسألة السادسة: يعتبر عند السعي إلى المروة أو إلى الصفا الاستقبال إليهما، فلايجوز المشي على الخلف أو أحد الجانبين، لكن يجوز الميل بصفحة وجهه إلى‌ أحد الجانبين أو إلى الخلف. كما يجوز الجلوس والنوم على الصفا أو المَروة أو بينهما قبل تمام السعي ولو بلا عذر.[1]

این مسئله مشتمل بر دو فرع است.

فرع اوّل: وجوب استقبال به سوی صفا و مروه است؛ زیرا متفاهم از کتاب و سنّت، عبارت از پیمودن فاصله بین دو کوه به نحو متعارف است که سیره عملی متشرعه بر آن استمرار دارد.

فلذا شهید اوّل ره می‌فرماید: استقبال المطلوب بوجهه، فلو أعترض أو مشى القهقرى فالأشبه عدم الإجزاء.[2] مراد از لفظ "مطلوب" در عبارت شهید ره، عبارت از "مروه" است، هنگامی‌که از صفا به سمت آن حرکت می‌کند، و کوه صفا است، هنگامی‌که از مروه به سمت آن در حال حرکت است.

روشن است که مَشی متعارف مواردی مثل، سینه‌خیز رفتن، چهار دست و پا رفتن، به پهلو رفتن و یا عقب عقب رفتن را شامل نمی‌شود.

البته استقبالی که در اینجا معتبر است، استقبال معتبر در بحث صلواة نیست تا برگرداندن صورت به راست و چپ موجب خلل گردد، بلکه برگرداندن صورت به سمت راست یا چپ که در پیمودن مسیری نزدیک به 400 متر در هر شوط، غالباً اتّفاق می‌اُفتد، ضرری به صدق عنوان " سعی بین صفا و مروه " به نحو متعارف وارد نمی‌کند، مگر اینکه در حال حرکت با کلّ بدن، با استقبال صفا و مروه مخالفت نماید.

فرع دوّم: كما يجوز الجلوسُ والنومُ على الصفا أو المَروة أو بينهما قبل تمام السعي ولو بلا عذرٍ.

مشهور بین فقهاء، جواز جلوس برای استراحت در بین انجام سعی است.

و ظاهر فرمایش صاحب جواهر ره (الجواهر ج19ص428)، إجماعی بودن جواز جلوس بر روی کوه صفا و مروه است. همان‌گونه که صحیح "معاویة بن عمّار از امام صادق (علیه السلام)" بر آن دلالت دارد و از عدم إستقبال جواز جلوس روی دو کوه در تمام حالات سه‌گانه زیر استفاده می‌شود.

محمد بن علي بن الحسين باسناده عن معاوية بن عمار (في حديث) أنه قال لأبي عبد الله عليه السلام: يجلس على الصفا والمروة؟ قال: نعم.[3]

آنچه محل بحث است، جلوس در بین انجام سعی است که به 3 صورت تصوّر می‌شود:

    1. سعی کننده پیرمرد یا پیرزن یا شخص ناتوانی است که از استمرار سعی عاجز است.

    2. خستگی مُفرط بر سعی کننده عارض شد و در عین حال که قدرت بر استمرار دارد ولی تصمیم داردکه قدری استراحت کند و بعداً ادامه دهد.

    3. هدف از توّقف یا جلوس، انجام مذاکره و بحث در بعضی از امور است، مثل اینکه سؤالی عارض شده و در صدد یافتنِ پاسخ آن است.

ظاهر عبارت ابن زهره ره اختصاص جواز به اوّلین صورت است، آنجا که می‌فرماید: ولا يجوز الجلوس بين الصفا والمروة ، ويجوز الوقوف عند الإعياء والجلوس على الصفا والمروة [4] .

البته ممکن است مراد از "إعیاء" مطلق خستگی باشد که در عین تمکن از استمرار نیاز به استراحت دارد، مقتضای برخی از روایات، جواز نشستن یا دراز کشیدن برای مجرد استراحت بدون خستگی مفرط حاصل شده باشد، می‌باشد.

از جمله:

    1. صحیحه حلبی از امام صادق (علیه السلام)

محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن أبي عمير، عن حماد، عن الحلبي قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل يطوف بين الصفا والمروة أيستريح؟ قال: نعم إن شاء جلس على الصفا والمروة وبينهما فليجلس محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير مثله.[5]

    2. صحیحه معاویة بن عمّار که در ضمن حدیثی از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده.

وعنه، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن معاوية بن عمار (في حديث) أنه سأل أبا عبد الله عليه السلام عن الرجل يدخل في السعي بين الصفا والمروة يجلس عليهما؟ قال: أوليس هو ذا يسعى على الدواب.[6]

کما اینکه صاحب جواهر ره در استدلال به این صحیحه أخیر فرموده است: ان قوله عليه‌السلام « أو ليس » الى آخره في قوة الجواب له بنعم مع تعليله بما يعم الجلوس بينهما ، بل التعليل انسب بهذا ، بل لعله حينئذ ظاهر في جوازه بينهما ولو لغير الاستراحة كما في السعي راكبا[7] .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo