درس خارج فقه استاد سید محمد واعظ‌موسوی

1400/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الحج/صلاة الطواف /المسألة السادسة/فرع اوّل/فرع دوّم

مسألة السادسة: لو لم يتمكّن من القراءة الصحيحة ولم يتمكّن من التعلّم صلّى‌ بما أمكنه وصحّت، ولو أمكن تلقينه فالأحوط ذلك، والأحوط الاقتداء بشخص عادل، لكن لايكتفي به، كما لايكتفي بالنائب.[1]

فرع اوّل: در صورتی که متمکن از تلفّظ صحیح الفاظِ نماز نباشد و امکان یادگیری صحیح الفاظ نیز وجود نداشته باشد (مثل اینکه قبلاً قرائت صحیح را یاد نگرفته و پس از انجام طوافِ واجب نیز وقت ضیق است و فرصتی برای یادگیری وجود ندارد).

این مسئله در باب قرائت نماز به تفصیل مطرح شده که ما فعلاً در صدد آن نیستیم، ولی متذکّر می‌شویم که در آن باب، دو مطلبِ اتّفاقی وجود دارد:

    1. وجوب تعلّم قرائت در صورتی‌که فرصتی برای این کار باشد.

    2. در صورت ضیقِ وقت به هر مقدار از قرائت صحیح که قادر است إکتفا کند، فلذا محقق حلّی ره در این رابطه می‌فرماید: ومن لا يحسنها يجب عليه التعليم. فإن ضاق الوقت قرأ ما تيسر منها.[2]

شکّی نیست که وظیفه هر مکلفی، " وجوب تعلّم " و " تحسین قرائت " است واین وجوب یک وجوب مقدمی شرعی یا عقلی است تا بتواند مأمورٌبه را که " نمازِ صحیح " است، اتیان نماید.

فرع دوّم: ولو أمكن تلقينه فالأحوط ذلك، والأحوط الاقتداء بشخص عادل، لكن لايكتفي به، كما لايكتفي بالنائب.

درصورتی که به جهت ضعف استعداد، مثلاً: قادر به تعلّم قرائت صحیح نباشد، از ادله‌ای که در باب قرائت نماز ذکر شده است، استفاده می‌شود. این است که به مقدار مُیسّر اکتفا می‌کند، از جمله این ادلّه عبارتند از قول خداوند متعال: ﴿...لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا...[3]

و فرمایش حضرت رسول اکرم (صل الله علیه و آله وسلم): " اذا امرتکم بشئ فأتوا به مااستطعتم " و نیز " المیسور لا یسقط بالمعسور " و نیازی به تلقین یا اقتدا به شخص عادل نیست. امّا مکلّفی که قادر به تعلّم است، در صورتی‌که إهمال نموده و وقت تعلّم ضیق شود، در متن تحریر الوسیله، احتیاط وجوبی را تلقین قرار داده ( البته در صورت إمکان ، زیرا در این صورت، خود مکلف نماز را بدون هیچ‌گونه تردیدی با قرائت صحیح انجام دهد.

امّا در مورد إقتدا کردن به شخص عادل در نماز طواف، باید گفت: با توجه به اینکه فعل یا قولی از معصوم (علیه السلام) در مورد مشروعیت جماعت در نماز طواف وارد نشده، فلذا:

اولاً: شبهه عدم مشروعیت در آن وجود ندارد.

ثانیاً: إقتدا نمودن در چنین نمازی فقط نسبت به قرائت که از مأموم ساقط می‌شود، مشکل را حلّ می‌کند، ولی سائر اذکار مانند، رکوع، سجود، تشهد و سلام را باید به هر مقدار که می‌تواند به مقتضای قاعده إشتغال، به جا آورد.

امّا نیابت: هر چند در مورد مریض و پیر از مشروعیت برخوردار است، امّا:

اوّلاً: نیابت آن‌ها فقط در نماز نیست، بلکه در مجموع طواف و نماز است.

ثانیاً: دلیلی بر نیابت از شخص غیر متمکن از قرائت صحیح وارد نشده است.

به نظر می‌رسد که إحتیاط این است که به هر مقدار که میسور است، اتیان کند و آنرا با امور سه‌گانه دیگر حتّی‌الإمکان جمع نماید.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo