درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل يكصد و چهاردهم

يكى از عقايد مسلّم اسلامى، شفاعت شافعان در روز قيامت است كه به اذن الهى انجام مى يابد. شفاعت در مورد افرادى صورت مى گيرد كه پيوند خود را  بكلى با دين و خداى متعال قطع نكرده و قابليت آن را دارند كه، با وجود آلودگى به برخى گناهان، به بركت شفاعت شافعان بار ديگر مشمول رحمت حق شوند. عقيده به شفاعت از قرآن و سنت گرفته شده كه ذيلاً به آنها اشاره مى كنيم:

الف ـ شفاعت در قرآن:

آيات قرآن حاكى از وجود اصل شفاعت در روز رستاخيز بوده و اين كتاب شريف به اصل شفاعت، و منوط بودن آن به اذن و رضاى خداوند، تصريح دارد:(وَلا يَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضى) (انبياء/28): شافعان جز در حق كسانى كه خدا مى پسندد، شفاعت نمى كنند. در آيه ديگر مى فرمايد: (ما مِنْ شَفِيع إِلاّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ) (يونس/3). بنابر اين اصل شفاعت (البته با اذن و رضاى خداوند)از نظر قرآن، امرى قطعى و واقعيتى مسلّم است.

حال ببينيم شفاعت كنندگان چه كسانى هستند؟

از برخى آيات استفاده مى شود كه فرشتگان از شافعانند، چنانكه مى فرمايد: (وَ كَمْ مِّنْ مَّلَك في السّمواتِ لا تُغْني شَفاعَتُهُمْ شَيئاً إِلاّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرضى

مفسران در تفسير آيه (عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً

ب ـ شفاعت در روايات:

گذشته از قرآن، در كتب حديث  نيز روايات بسيارى درباره شفاعت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)نقل شده است كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1. پيامبر مى فرمايد: «إنّما شفاعتي لأهل الكبائر من أُمّتي»[2]: شفاعت من مخصوص مرتكبان كباير از امتم مى باشد. ظاهراًعلت اينكه شفاعت را مخصوص مرتكبان كباير دانسته اين است كه خداوند صراحتاً در قرآن وعده داده كه هرگاه انسانها از گناهان كبيره اجتناب ورزند، آنها را خواهد بخشيد(نساء/31)و ديگر نيازى به شفاعت و  امثال آن نيست.

2. نيز مى فرمايد: «أُعطيتُ خمساً و أُعطيتُ الشّفاعة، فادّخَرْتُها لأُمّتي فهي لمن لا يُشرِك باللّه»[3]: از جانب خداوند پنج موهبت به من اعطا شده، و (از آن جمله)به من شفاعت داده شده، كه آن را براى امتم ذخيره كرده ام. شفاعت من در حقّ كسانى خواهد بود كه به خداوند شرك نمىورزند.

طالبان آگاهى از هويّت شافعان روز محشر غير از پيامبر (مانند ائمه معصومين و دانشمندان وشهداء) و نيز شفاعت شوندگان آنها بايستى به كتابهاى عقايد و كلام و حديث رجوع كنند.ضمناً، بايد توجه داشت كه اعتقاد به شفاعت ـ همچون اعتقاد به قبولى توبه ـ نبايد مايه تجرّى افراد بر گناه شود، بلكه بايد آن را روزنه اميدى شمرده و به اميد بخشودگى، به راه صحيح باز گردند، وبسان نوميدان نباشند كه به اصطلاح،  آب را از سر گذشته مى پندارند و در نتيجه هيچگاه به فكر بازگشت به طريق صحيح نمى افتند.

از بيان گذشته همچنين روشن مى شود كه اثر بارز شفاعت، بخشودگى برخى از گنهكاران است، و بنابر اين تأثير آن منحصر به ترفيع درجه شفاعت شوندگان، كه برخى از فرق اسلامى (مانند معتزله) گفته اند، نيست.[4]

) (نجم/26): چه بسيار فرشتگانى در آسمانها هستند كه شفاعت آنان جز پس از اذن خداوند، در مورد آن كس كه مشيت و رضايت الهى به (رستگارى وى) تعلق گيرد، سود نمى بخشد.

)   (اسراء/79): اميد است كه پروردگارت تو را به مقام پسنديده اى برانگيزد، مى گويند مقصود از مقام محمود، همان مقام شفاعت براى پيامبر اسلام است.[1]

[2]    . شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، 3/376.

[1]    . الميزان:13/191ـ192؛ مجمع البيان:10/549.

[4]    . أوائل المقالات، شيخ مفيد،ص 54، و كتب كلامى ديگر.

[3]  . خصال شيخ صدوق، ابواب پنجگانه، حديث صحيح بخارى،1/42؛ مسند احمد، 1/301.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo