درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل يكصد و پنجم

در عصر نزول قرآن، منكران معاد شبهاتى را مطرح مى كردند كه قرآن در موارد مختلف، در عين دفع شبهات مزبور، دلايل وجود معاد را روشن ساخته است. ذيلاً به برخى از  اين موارد اشاره مى كنيم:

الف ـ گاه بر قدرت مطلقه خدا تكيه كرده و مى فرمايد: (إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلى كُلِّ شيء قَديرٌ) (هود/4): بازگشت شما به سوى خداست، و او بر همه چيز توانا است.

ب ـ گاه يادآور مى شود آن كس كه بر آفرينش نخستين انسانها توانا است، از آفرينش مجدد آنان نيز عاجز نيست. مثلاً  از منكران معاد نقد مى كند كه (فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعيدُنا): مى گويند چه كسى ما را بار ديگر به حياتمجدّد باز مى گرداند؟و سپس چنين پاسخ مى دهد:(قُلِ الّذي فَطَركُمْ أَوّلَ مَرّة) : بگو همان كس كه شما را اوّلين بار آفريد (اسراء/51).

ج ـ در برخى موارد، زنده كردن انسان را به زنده شدن زمين در فصل بهار پس از خواب زمستانى آن تشبيه كرده و مى فرمايد: زمانى كه بر زمين افسرده، آب فرو مى فرستيم، به جنبش در مى آيد و نمو مى كند و گياه زيبا مى روياند. پس از اشاره به اين واقعيت مكرّر طبيعى معاد را مطرح كرده و مى فرمايد: (وَأَنَّهُ  يُحْيى المَوتى) (حج/5ـ6)[1]

د ـ در پاسخ اين سؤال  كه مى گفتند :« آنگاه كه انسان مى ميرد و بدن وى پوسيده و اجزاى آن در دل خاك پراكنده مى گردد؛ چگونه بار ديگر اين اجزاى پراكنده شناخته مى شود و بدنى مانند بدن پيشين را تشكيل مى دهد»، قرآن بر علم گسترده الهى تكيه كرده و مى فرمايد: (بَلى وَ هُوَ الخَلاّقُ العَليمُ) (يس/81): آرى او بر اين كار توانا است، زيرا آفريدگار آگاه است. در جاى ديگر نيز از اين علم گسترده چنين تعبير مى كند:(قَدْ عَلِمْنا ما  تَنْقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ) (ق/4):ما بر آنچه كه زمين از آن مى كاهد آگاهيم،و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن ثبت ومحفوظ است.

هـ ـ گاه تصور مى شود كه انسان صرفاً مجموعه اى از اجزا و اعضاى جسمى و مادى است، كه پس از مرگ، پوسيده  و تبديل به خاك مى شود. با اين حساب، چگونه مى توان گفت كه فرد زنده شده در روز رستاخيز ، همان انسان پيشين است؟ و به عبارت ديگر، حافظ وحدت اين دو بدن چيست؟

قرآن از كافران  چنين نقل مى كند كه مى گويند: (ءَإِذا ضَلَلْنا فِي الأَرض ءَإِنّا لَفي خَلْق جَديد) (سجده/10): آنگاه كه ما در دل زمين گم شديم و هويت ما نابود شد، چگونه آفرينش جديد پيدا مى كنيم؟سپس در پاسخ مى گويد: (قُلْ يَتَوفّاكُمْ مَّلَكُ المَوتِ الّذي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرجَعُونَ) (سجده/11): بگو فرشته مرگ كه بر شما گمارده شده، شما را اخذ مى كند، آنگاه به سوى خدا بازگردانده مى شويد.

كلمه «توفّى» در اين آيه به معنى اخذ و گرفتن است. از اين تعبير برمى آيد كه هنگام مرگ، علاوه بر آن چيزى كه در زمين باقى مى ماند و به خاك سپرده مى شود (بدن)، چيز ديگرى نيز وجود دارد كه فرشته مرگ آن را مى ستاند (روح). در اين صورت، مفاد پاسخ قرآن اين است كه، حافظ شخصيت ووحدت اين دو بدن (علاوه بر وحدت اجزا) همان روح گرفنه شده توسط ملك الموت  است كه سبب مى شود كه «مُعاد» عين «مبتدا» باشد.

از اين آيه و نظاير آن استفاده مى شود كه انسان محشور در روز رستاخيز همان انسان موجود در دنيا است، و پاداش  و كيفر به آن كس كه استحقاق آن را دارد مى رسد. در آيه ديگر نيز قرآن  به اين وحدت تصريح كرده مى فرمايد:(قُلْ يُحْييها الّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْق عَلِيمٌ) (يس/79)

[1] . به همين مضمون است آيه هاى9 ـ 11 سوره  ق .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo