درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل يكصد و چهارم

حكيمان  و متكلمان اسلامى بر لزوم معاد و زندگى پس از مرگ دلايل مختلفى اقامه كرده اند، و الهام بخش آنان نيز در اقامه اين دلايل،قرآن كريم بوده است. ازينروى مناسب است كه برخى از دلايل قرآنى را يادآور شويم:

الف ـ خداوند حق مطلق بوده، و فعل او نيز حق و از هرگونه باطل و لغو پيراسته است. آفرينش بشر بدون وجود حياتى هدفمند و جاودانه، لغو وعبث خواهد بود، چنانكه مى فرمايد: (أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً و أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ) (مؤمنون/115): آيا پنداشته ايد كه شما را بيهوده آفريده ايم، وشمابه سوى ما باز نمى گرديد؟!

ب ـ عدل الهى ايجاب مى كند كه با اشخاص نيكوكار و بدكار، در مقام پاداش و كيفر، يكسان برخورد نشود. در عين حال مى بينيم كه حيات دنيوى به گونه اى است كه تحقق عدل كامل در مقام پاداش و كيفر امكان پذير نيست، زيرا سرنوشت هر دو گروه به هم گره خورده و از يكديگر تفكيك پذيرنيست. از طرف ديگر، برخى از كارهاى نيك و بد اجرى بالاتر از آن دارند كه اين جهان گنجايش پاداش و كيفر آنها را داشته باشد، مثلاً يكى در راه حق پس از عمرى جهاد و مبارزه جان مى بازد، و ديگرى حق جويان بيشمارى را نابود مى سازد. بنابر اين، جهان ديگرى لازم است كه عدل كامل الهى در قلمرو امكانات بينهايت آن تحقق يابد، چنانكه مى فرمايد: (أَمْ نَجْعَلُ الّذِينَ آمنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ كَالمُفسِدِينَ فِي الأَرْض ا َمْ نَجْْعَلُ المُتّقينَ كالْفُجّارِ) (ص/28): آيا مؤمنان صالح را در رديف مفسدان زمين قرار مى دهيم  ويا با پرهيزگاران مانند گنهكاران برخورد مى كنيم؟!

نيز مى فرمايد: (إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً وَعْدَ اللّه حقّاً إنّهُ يَبْدَؤُا الخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِىَ الّذين آمنوا وعمِلُوا الصّالِحاتِ بِالقِسْطِ وَ الّذين كَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَميم وَ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْفُرونَ) (يونس/4): بازگشت شما به سوى  او است، وعده الهى حق است. خداوند بشر را مى آفريند، سپس (مى ميراند و) بار ديگر حيات مى بخشد، تا مؤمنان صالح را چنانكه بايد و شايد پاداش دهد، و براى كافران ـ به كيفرشان ـ شرابى از آب جوشان، و عذابى دردناك آماده خواهد بود.

ج ـ آفرينش بشر در اين جهان از ذره اى بى مقدار شروع شده و بتدريج مدارج كمال جسمى را طى مى كند. سپس به نقطه اى مى رسد كه روح در كالبد وى دميده مى شود و قرآن با ملاحظه تكميل خلقت اين موجود ممتاز، آفريدگار جهان را «احسن الخالقين» مى خواند؛ آنگاه همو با رسيدن  مرگ از منزلگاه دنيا به جهانى ديگر منتقل مى گردد، كه كمال مرحله پيشين است. به اين معنى در قرآن چنين اشاره شده است:(ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللّهُ أَحْسَنُ الخالِقينَ * ثُمّ إِنَّكُمْ  بَعْدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ * ثُمَّ إِنَّكُمْ يَومَ القِيامَةِ تُبْعَثُونَ). (مؤمنون/14ـ16) آنگاه او را آفرينشى ديگر بخشيديم، در خور تعظيم است خداوند كه بهترين آفريننده است. چندى بعد شما مى ميريد و باز در روز قيامت زنده مى شويد. سياق آيه حاكى است كه ميان ذكر آفرينش بشر از ذرّه اى بى مقدار ،و حيات مجدّد او ملازمه برقرار است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo