درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل نود و دوم: عصمت امام

در اصل پيشين  گفتيم كه امام يك رهبر عادى نيست كه فقط به اداره كشور و حفظ ثغور آن بپردازد، بلكه وى علاوه بر اين وظيفه، وظايف ديگرى دارد كه به آنها اشاره شد. انجام آن وظايف خطير مانند تفسير قرآن، بيان احكام، پاسخگويى به سؤالات اعتقادى مردم، و جلوگيرى از هرنوع انحراف در عقيده و تحريف در شريعت، در گرو داشتن علمى گسترده وخطاناپذير است، و افراد عادى چنانچه متصدى اين گونه امور گردند، از خطا واشتباه مصون نخواهند بود.

البته عصمت مساوى با نبوت نيست، ممكن است انسانى از اشتباه و خطا معصوم باشد، ولى داراى مقام نبوت نباشد. نمونه واضح آن، مريم عذرا است كه قبلاً در بحث عصمت پيامبران، دلايل عصمت او را يادآور شديم.[1]

علاوه بر تحليل عقلى مزبور، يك رشته امور بر لزوم عصمت امام دلالت مى كنند كه برخى را يادآور مى شويم:

1. اراده قطعى و حتمى خداوند  بر پاكى و طهارت اهل بيت از رجس تعلق گرفته است، چنانكه مى فرمايد:(إِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) (احزاب/33): جز اين نيست كه خدا مى خواهد از شما اهل بيت هر نوع پليدى را بزدايد و شما را به طور كامل پاكيزه گرداند.

دلالت آيه بر عصمت اهل بيت بدينگونه است كه: تعلق گرفتن مشيت ويژه الهى به تطهير اهل بيت از هر نوع پليدى، مساوى و ملازم با عصمت آنان از گناه است.  زيرا مقصود از «رجس» در آيه، هر نوع پليدى فكرى و روحى و رفتارى است كه گناه از مصاديق بارز آن است، و از آنجا كه اين اراده به افراد خاصى تعلق گرفته است نه به همه افراد امت ، طبعاً با اراده تطهير كه به همگان تعلق گرفته است فرق خواهد داشت. اراده تطهير كه عموم مسلمانان را دربر مى گيرد، اراده تشريعى است[2] و چه بسا ممكن است  در اثر نافرمانى افراد تحقق نپذيرد؛ در حالى كه اين اراده، اراده تكوينى است كه از مراد و متعلَّقِ اراده (پاكى از گناه) جدا نخواهد بود.

در خور ذكر است كه اراده تكوينى حق بر عصمت اهل بيت، مايه سلب اختيار از آنان نيست؛ همان گونه كه وجود عصمت در پيامبران نيز مايه سلب اختيار از آنان نمى باشد(تفصيل اين مطلب در كتب عقايد آمده است).

2. به حكم حديث ثقلين كه مى فرمايد:«إِنّي تارِكٌ فيكُمُ الثَقَلَيْن: كتابَ اللّه و عترتي»، ائمه اهل بيت(عليهم السلام)  در رديف قرآن واقع شده اند، يعنى همان گونه كه قرآن از هر نوع خطا و اشتباهى مصون است، ائمه اهل بيت نيز از هر نوع خطاى فكرى و عملى مصون مى باشند.

اين مطلب با توجه به ذيل حديث كه مى فرمايد:

الف ـ ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً: مادام كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه  نخواهيد شد؛

ب ـ إِنَّهُما لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا علَيَّ الحَوض: اين دو يادگار من از يكديگر جدا نمى شوند تا در قيامت كنار حوض نزد من آيند،

كاملاً روشن است، زيرا چيزى كه تمسك به آن مايه هدايت بوده، از ضلالت باز مى دارد و هرگز نيز از قرآن (معصوم) جدا نمى شود، قطعاً از هرگونه خطا و گناه مصون خواهد بود.

3. پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) اهل بيت خود را به كشتى نوح تشبيه كرده است كه هركه بر آن سوار شد از امواج طوفان رست و هركه از آن تخلّف جست غرقه امواج گشت. چنانكه فرمود: «إِنّما مَثَلُ أَهل بيتي في أُمّتي كسفينةِ نوح مَنْ رَكِبَها نَجى وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْها غَرق».[3]

با توجه به اين دلايل كه به صورت موجز بيان شد، عصمت اهل بيت امرى روشن و مبرهن است، و البته دلايل نقلى عصمت منحصر به آنچه گفته شد نيست.

[1] . ر .ك، الإلهيّات،از مؤلف، 2/146ـ 198.

[2] . سوره مائده آيه 6:(وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ) كه در ذيل آيه وضو آمده است.

[3] . مستدرك حاكم:2/151؛ خصائص كبرى، سيوطى:2/266.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo