درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل نودم

مسئله تنصيصى بودن  مقام خلافت، و اينكه امت در تعيين جانشين براى پيامبر نقشى ندارد، در ذهن صحابه نيز وجود داشت. چيزى كه هست آنان در غير خليفه اوّل، به جاى تنصيص خدا و پيامبر، تنصيص خليفه قبلى را مطرح مى كردند، چنانكه به اتفاق تواريخ خليفه دوم به وسيله خليفه نخست تعيين گرديد.

تصوّر اينكه تعيين خليفه دوم توسط ابوبكر قاطعانه نبوده بلكه جنبه پيشنهاد داشته است، مخالف نص تاريخ است. زيرا هنوز خليفه نخستين در قيد حيات بود كه از جانب ياران پيامبر به تعيين مزبور اعتراض شد، و يكى از آنان زبير بود. بديهى است اگر جريان صرفاً جنبه پيشنهادى داشت، اعتراض صحابه موردى نداشت. گذشته از نصب عمر توسط ابوبكر، خليفه سوم نيز از طريق شوراى شش نفرى كه اعضاى آن را خليفه دوم معين كرد صورت گرفت،

واين كار نيز نوعى تعيين خليفه بود كه دست ديگران را از مراجعه به افكار عمومى كوتاه كرد.

صولاً فكر مراجعه به افكار عمومى و انتخاب خليفه از طرف امت، در ذهن ياران رسول خدا وجود نداشت و آنچه در اين زمينه بعدها ادعا شده توجيهاتى است كه ديگران يادآور شده اند، «بلكه معتقد بودند كه خليفه بايد از طريق خليفه پيشين تعيين شود. فى المثل وقتى خليفه دوم مجروح شد، عايشه همسر پيامبر به وسيله فرزند خليفه، عبد اللّه بن عمر، به وى پيام فرستاد و گفت: سلام مرا به پدرت برسان و بگو امت پيامبر را بدون چوپان ترك مكن»[1]. عبد اللّهبن عمر نيز هنگامى كه پدرش در بستر افتاده بود، اورا به تعيين خليفه دعوت كرد و گفت: مردم درباره تو سخن مى گويند، آنان فكر مى كنند كسى را به جانشينى انتخاب نخواهى كرد. «آيا اگر چوپانِ شتران و گوسفندان تو، آنها را در بيابان رها كند در غياب خود كسى را بر آنها نگمارد، تو او را نكوهش نمى كنى؟! رعايت حال مردم بالاتر از رعايت حال شتران و گوسفندان است».[2]

[1] . الإمامة و السياسة:1/32.

[2] . حلية الأولياء:1/44.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo