درس اصول عقاید امامیه حضرت آیت الله سبحانی

اصل هشتاد و چهارم

چنانكه در اصول آينده اثبات خواهيم كرد، مسئله امامت يك مسئله الهى و سماوى بوده و جانشين پيامبر بايد از طريق وحى الهى به پيامبر تعيين گردد. اما پيش از پرداختن به دلايل نقلى و شرعى اين موضوع، فرض مى كنيم

كه هيچ نصّى شرعى در اين باره در دست نيست. در اين صورت، بايد ببينيم مقتضاى حكم عقل با توجه به شرايط آن زمان چيست؟

عقل سليم حكم مى كند كه اگر فرد مصلحى با زحمات توانفرساى خويش در طول ساليان دراز، طرحى را پياده كرده و روش جديدى را براى جامعه بشرى ابداع نمايد، طبعاً بايستى براى بقا واستمرار طرح و روش مزبور، بلكه رشد و بالندگى آن نيز چاره انديشى كند، و بهيچوجه درست نيست كه شخصى با زحمات بسيار، بنايى را تأسيس كند ولى براى حفظ آن از خطرات آينده، هيچ نوع پيشگيرى به عمل نياورد و متولّى و مسئولى را براى حفظ آن بنا، معرّفى نكند.

پيامبر گرامى از بزرگترين شخصيتهاى جهان بشريت است كه با آوردن شريعت خود زمينه تحوّلى عميق در جهان بشريت و پى ريزى تمدنى كاملاً نو را فراهم ساخت.مسلّماً  آن حضرت، كه شريعت جاودانه اى را به بشر عرضه كرده و در عصر خود جامعه بشرى را رهبرى نمود، براى حفظ اين شريعت از آفات و خطرات احتمالى آينده و نيز هدايت و اداره امّت جاويد، چاره اى انديشيده و كيفيت رهبرى را پس از خود بيان نموده است، زيرا هرگز معقول نيست او شريعتى ابدى را پايه گذارى كند، ولى براى رهبرى آن پس از خود، كه ضامن بقاى شريعت است،طرحى ارائه ندهد. پيامبرى كه از بيان كوچكترين مسائل مربوط به سعادت بشر دريغ نكرده، چگونه معقول است در مورد مسئله رهبرى جامعه اسلامى و چگونگى آن، كه از مسائل كليدى و سرنوشت ساز بشر است، سخنى نگويد و رهنمودى ندهد، و در حقيقت جامعه اسلامى را بدون تكليف رها كند؟! بنابر اين، ادعاى اينكه پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) چشم از جهان فرو بسته و در باره رهبرى پس از خود هيچ سخنى نگفته است، پذيرفتنى نيست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo