درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /روایات جهاد

حدیث خوانی

عن موسی بن جعفر علیه السلام قال وَاللّه ما اُعْطِىَ مُوْمِنُ قَطَّ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآْخِرَةِ، اِلاّ بِحُسْنِ ظَـنِّهِ بِاللّه ِعَزَّوَجَلَّ

فرمایش حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است که با سوگند به خدا آغاز می‌کند، یکی سوگند به خداوند متعال و دیگری به کار بردن کلمه ی قطُ می‌خواهد عبارت و مطلبی را که می‌فرماید مورد تأکید قرار دهد که به خدا سوگند به هیچ مومنی خیر دنیا و آخرت اعطا نشد مگر اینکه یقیناً بخاطر حسن ظن او به خدای عزوجل. اگر به کسی خیر دنیا و اخرت دادند ، این خیر را به او دادند چرا؟ زیرا به خداوند حسن ظن دارد کسی که نسبت به خدا حسن ظن ندارد سو ظن دارد و خدا را خیر خواه خودش نمی‌داند خدا را در حق خویش رئوف نمی‌داند، تردید در این حسن ظن دارد این چگونه می‌خواهد از فیوضات و اعطای الهی بهره مند باشد. و ما اُعْطِىَ مُوْمِنُ قَطَّ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآْخِرَةِ، با این تاکید هایی که هست که سوگند دارد قط دارد سیاق جمله که سیاقی است که در آن تاکید است یاد آور می‌شود که باید به خداوند متعال حسن ظن و امید داشت و رجائه له، هم به خداوند متعال حسن ظن و هم امیدوار باشیم که خدا خیرات را نسیب ما خواهد کرد ولو اینکه در فتره ای از فترات و در مرحله ای از مراحل ما دچار مشکلات مادی و غیر مادی شویم این مشکلات از باب این است که خداوند متعال مصلحتی را در آن دیده است اگر منعی راجع به ما باشد حکمتی در آن بوده است به این حسن ظن و امیدواری از درگاه خداوند متعال ما باید خود را تقویت کنیم و این موارد را در اندرون خود نهادینه کنیم زیرا با حسن ظن و امید است که می‌شود چیزی را دریافت کرد ناامیدی خودش از شیطان است و خودش باعث برکت نیست باعث محروم شدن است و نکته ی چهارم که همه بر آن تاکید دارند، غیبت نکردن از مومنان، خودداری از این که اهل ایمان را غیبت کند و پشت‌ سر آن ها حرف بزند و نکاتی را بگوید که آن ها راضی از آن نباشند. این چهار دستور و شاخصه است برای اینکه کسی بخواهد از خیرات دنیا بهره مند شود.

روایات جهاد

روایات مربوط به فضیلت جهاد در راه خدا را مرور می‌کردیم و قصد ما از مرور این روایات این است که ببینیم آیا این ها شامل جهاد نرم و جنگ نرم هم می‌شوند یا نه. چند روایت را بررسی کردیم در ادامه چند جمله دیگر را هم عرض می‌کنیم. غرض ما از این روایات اثبات وجوب نیست وجوب یا عدم وجوب جهاد در جای خود بحث شده و وضوحش هم آنقدر است که بعضی ها درباره‌ی آن ادعای اجماع یا ضروری دین کردند بحث ما این است که آیا این اطلاقات شامل موارد جهاد نرم هم است یا خیر؟ از سلمان فارسی نقل می‌کنند که گفت از پیامبر شنیدم که می‌فرمود: رباط يوم في سبيل الله خير من قيام شهر و صيامه و من مات مرابطا في سبيل الله كان له أجر مجاهد إلى يوم القيامة. رباط و مرابطه در اصطلاح عبارت است از نگهبانی جهت محافظت از مرزهای کشور های اسلامی، در اصطلاح فقهی به آن نگهبانی که برای حفاظت و مراقبت از مرزهای کشور های اسلامی باشد در حمایت و پیشگیری از تهدید مرز ها باشد آن نگهبانی که مانع شود که دشمن مرز های کشور اسلامی را بگشاید آن را مرابطه می گویند و این عمل را رباط می نامند. امام سجاد علیه السلام هم یک دعای مفصلی را در صحیفه سجادیه در حق اهل رباط و مرابطون دارند که مراجعه به آن دعا هم لطف و برکت خودش را دارد. پیامبر اکرم در این روایت، نگهبانی روزی ، یک روز، رباط یوما، که در راه خدا و برای رضای خدا از مرز های کشور اسلامی انجام شود این را فرمودند بهتر است از یک ماه قیام و عبادت در راه خدا است. که در این ماه روزه دار باشد و عبادت پی در پی کند، یک روز در سنگر نگهبانی بهره ی او به لحاظ معنوی از قیام و صیام یک ماه او بهتر است، بعد فرمود و من مات مرابطا في سبيل الله اگر کسی در راه خدا مرابطه می‌کرد در این مسیر فوت کرد و از دنیا رفت كان له أجر مجاهد إلى يوم القيامة به او پاداش یک مجاهدی را که تا روز قیامت مجاهده می‌کند می دهند، این پاداش بسیار زیادی است، معلوم می‌شود مرابطه و مرزبانی اعتبار و ارزش بسیاری در مرتکزات فکری و رفتاری اهل ایمان دارد و برای پیامبر اکرم مهم است که این عمل را در ذهن مسلمین و مومنین بزرگ جلوه دهد که به آن توجه کنند زیرا مرابطه امنیت آفرین است و تهدید را منتفی می‌کند، باعث می‌شود شوکت مسلمین حفظ شود، ارز و مال و جان مومنین را در امان نگه می‌دارد، تو شب بیدار باش که مومنین بخوابند و امنیت داشته باشند.

روایت بعدی از امیرالمومنین علی علیه السلام است که فرمود جاهِدوا في سبيلِ اللّه ِ بأيْديكُم شمشیر بدست بگیرید و در راه خدا بجنگید و پیکار کنید آنجایی که لازم است شمشیر در دست داشته باشید، یک وقت پیش می‌آید که انسان توان جنگیدن را ندارد فرمود فإنْ لَم تَقْدِروا اگر توانایی نداشتید فجاهِدوا بألسِنَتِكُم جهاد از شما برداشته نشد با زبانتان تشویق کنید دیگران به جبهه بروند با زبانتان در مقابل دشمن ایستادگی کنید دشمن در جنگ روایت خود را منتشر می‌کند شما روایت مقابله ای و صحیح را مطرح کنید علیه مسلمانان تحریک می‌شوند علیه آن ها تحریک کنید ممکن است نسبت های ناروایی به مسلمانان و دین خدا دهند، خنثی کنید، با زبانتان طرف مقابل را به دین خدا دعوت کنید این ها همه مصادیق این فجاهِدوا بألسِنَتِكُم می‌تواند باشد. فردی زبان گویایی هم ندارد دست قوی هم ندارد نه مشت دارد نه زبان دارد، باز جهاد از او برداشته نشده است اگر دست و پای جنگیدن نداری اگر زبان روشنگری و جهاد تبیین نداری فرمود در چنین حالی با قلوب خود فإنْ لَم تَقْدِروا فجاهِدوا بقُلوبِكُم لااقل از دشمن بیزار باشید لااقل در دل خود برای اهل تقوا و لشکریان خدا دعا کنید به آن ها توجه داشته باشید خودتان را از آنان بدانید بی حس نشوید خنثی نشوید بی فاید جلوه نکنید در راه خدا باید همواره جهاد کرد

در روایت دیگری پیامبر اکرم فرمودند إنّ المؤمنَ يُجاهِدُ بسَيْفِهِ و لِسانِهِ که مومنین با شمشیر خود و با زبان خود می‌جنگند حالا یک مومنی هم شمشیر برایی دارد طاقت خوبی دارد توانمندی خوبی برای جنگیدن دارد در راه خدا شمشیر می‌زند و در عین حال سخن بلیغی دارد کلام نافذی دارد ادراک قوی دارد. اباعبدالله الحسین علیه السلام به حضرت ابالفضل العباس روی کرد فرمود ارکب بنفسی انت یا اخی ، شب عاشورا بود، بر اسب سوار شو و به طرف دشمن برو و حقایق را به آنان بگو، حضرت عباس علیه السلام جهاد را با زبان و شمشیر انجام داد.

در روایت دیگری هست که امام صادق علیه السلام از قول پبامبر اکرم، قال قال رسول الله صلی علیه و آله: فَوقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بِرٌّ حتّى يُقتَلَ الرجُلُ في سبيلِ اللّه ، آدم های خیر همیشه بالا دست آن ها فردی است، هر انفاقی که می‌کند ممکن است کسی بیاید و انفاق بیشتری کند هر کار خیری ممکن است که یک عمل خیر بالاتری داشته باشد که مرتکب آن عمل خیر بیشتر، بالاست او می‌شود، حتی یقتل الرجل، تا اینکه انسانی در راه خدا کشته شود، این یقتل الرجل اختصاصی به مرد ندارد این یعنی یک فرد، تا اینکه در راه خدا کشته شود فإذا قُتِلَ اگر در راه خدا کشته شد قُتِلَ في سبيلِ اللّه ِ فليسَ فَوقَهُ بِرٌّ ببینید باز اینجا چگونه این روایت تشویق می‌کند به اینکه افراد جامعه ی اسلامی برای رضای خدا، در راه خدا مقاتله کنند، تهدید را از جامعه ی اسلامی بردارند امنیت را به جامعه‌ ی اسلامی بیاورند موانع گسترش اسلام را بردارند برای حفظ آبرو و حفظ دماء و حفظ اموال مسلمین جان فشانی کنند این بسیار مشوق و روحیه بخش است که انسانی که در راه خدا کشته شد بالاترین نشان را برای خود کسب کرده و بعد از این نشانی بالاتر نیست، روایت بعدی را دوباره از پیامبر اکرم که فرمود شهید هفت خصلت دارد اولین قطره ی خون او که روی زمین می‌ریزد این سند غفران همه ی گناهان او است لِلشَّهِيدِ سَبْعُ خِصَالٍ مِنَ اَللَّهِ أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ مَغْفُورٌ لَهُ كُلُّ ذَنْبٍ ، این روایت طولانی واقعاً مشوق است که شهید گناهانش بخشیده می‌شود و به کمالاتی می‌رسد و جایگاه خود را در بهشت می‌بیند و نکته ی بسیار مهم این است که در این روایت می فرماید وَ اَلسَّابِعَةُ أَنْ يَنْظُرَ فِي وَجْهِ اَللَّهِ خداوند متعال که جسم نیست که چهره داشته باشد این وجه خدا را هر چه که عرفا و بزرگان ترسیم کردند و هر چه که توصیف کردند این یک توصیف استثنایی و اختصاصی است که اگر برای غیر شهید هم صادق باشد فقط برای انبیاء صادق است ، گفت وَ اَلسَّابِعَةُ أَنْ يَنْظُرَ فِي وَجْهِ اَللَّهِ وَ إِنَّهَا لَوَاجِبَةٌ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَ شَهِيدٍ ، نظر کردن به وجه خدا مایه ی آرامش انبیاء و شهدا است و در معرض جذبه ی الهی واقع شدند اینکه وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ آن مقام عند رب بودن یا مقام نظر به وجه الله این ها از کمالاتی است که به شهید می‌دهند خب با این روایات چقدر جامعه ی ایمانی تشویق می‌شود برای اینکه دست به شمشیر شود یا در راه خدا گام بردارد که جهاد کند

در این روایات تشویق گر یا مشوق چیست؟ اسلام که کشته مرده ی خون و خون ریزی نیست، این ها برای دفاع از آرمان های اسلامی است برای دفاع از ارزش های دینی است برای إعزاز مسلمین است برای این است که تهدید از جامعه ی اسلامی برداشته شود برای این است که امنیت در جامعه ی اسلامی حکم فرما شود این ها همه تشویق به بسط امینت و تشدید به برداشتن موانع و تشویق به این است که آرامش را برای جامعه ی ایمانی و اسلامی فراهم شود که امنیت پایه ی همه ی بلوغ ها و رشد ها است، بدون امنیت هیچ وقت هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شود ، انسان ها آرامشی برای عبادت، تولید ، انجام دادن کار خیر ندارند. آن پدری که هر لحظه احساس می‌کند که اگر فرزندش به مدرسه می رود بخاطر فعالیت تروریستی گروه تروریستی معلوم نیست که از مدرسه برگردد، آن خانواده ای که هر لحظه احساس کنند ممکن است عده ای به خانه ی آن ها هجوم بیاورد و قتل عامشان کنند، این اتفاقات ریز و درشتی که در حوزه های پیرامونی ما طی سال های گذشته و پی در پی انجام شد و در حال انجام است. اسلام می‌خواهد که جامعه ی اسلامی اینگونه نباشد. پیامبر اکرم دستور می‌دهد به جهاد بروید برای اینکه این نا امنی ها و تهدیدات مرتفع شود.

در یک روایت هم که به عنوان آخرین روایت می‌خوانیم و این فضای کلی را می‌خواهیم جمع بندی کنیم، پیامبر فرمود الخير كله في السيف این که خیر را مقدم می‌کند ، نمی‌فرماید فی السیف کل الخیر می‌فرماید الخير كله في السيف، همه ی خیرات و نیکی ها در شمشیر است یعنی اگر شمشیر نزدی امنیت جامعه را ایجاد نکردی بقیه ی خیرات هم تعطیل می‌شود و تحت ظل السيف زیر سایه ی شمشیر است و لا يقيم الناس إلا السيف چیزی مردم را به راه راست نمی آورد غیر از با شمشیر، یک جاهایی هم من دیدم و لا یستفیم ناس الا بالسیف مردم مستقیم نمی‌شوند الا با شمشیر بعد فرمود و السيوف مقاليد الجنة و النار کلید های بهشت و جهنم شمشیر ها هستند، شمشیری که در راه خدا می‌زند درب های بهشت را باز می‌کند شمشیری که در راه باطل می‌زند درب های جهنم را باز می‌کند. در آن روایت هم قبلا خواندیم جهاد باب من أبواب الجنه اینجا می‌فرماید شمشیر کلید است برای بهشت این ها همه تشویق است برای مبارزه کردن و امنیت تولید کردن، تولید امنیت مستلزم استفاده از ابزار جنگی است، تولید امنیت مستلزم دفع خطر دشمن است، تولید امنیت مستلزم برداشتن موانع و تهدیدات دشمن است. اگر جامعه می‌خواهد امنیت داشته باشد و خیرات در آن جاری شود باید شمشیر از نیام بر بیاید لذا فرمود الخیر کله فی السیف، شمشیر در غلاف کاری را انجام نمی دهد. بزرگ ترین ذرات خانه ی عالم را داشته باش و زیر زمین پنهان کن آن دشمن را دفع نمی‌کند تهدید را مانع نمی‌شود امنیت را به ارمغان نمی آورد اما اگر توانستی این ها را در چشم دیگران بزرگ کنی و اثرگذار کنی و به موقع از آن استفاده کنی حتما خیرات این شمشیر هویدا می‌شود، ما از این روایاتی که تا اینجا نقل کردیم و سعی کردیم از روایات و هر گفتاری از این روایات یک نمونه ای را اینجا داشته باشیم به دو صورت استفاده خواهیم کرد

برخی از این روایات را به طور موردی مورد توجه قرار می‌دهیم که به کلمات آن استدلال می‌کنیم و می‌خواهیم از آن ها استخراج کنیم که آیا بر مدعای ما دلالت می‌کنند یا نه.

اما به طور اجمال یک استفاده ای هم از فحوای این روایات می‌کنیم که فحوای کلی این روایات چه می‌فرماید؟

ما به طور اجمال از فحوای این روایات و آن مفهوم کلی که القا می‌کنند نکاتی را در جمع بندی متذکر خواهیم شد این کلمات شور آفرین این کلمات مشوق، این کلماتی که هیجان را در دل ها زنده می‌کند که شمشیر شما باعث خیر و برکت است که اگر در راه خدا جنگیدی به چهره ی خدا نگاه می‌کنی اگر در راه خدا جنگیدی همه ی گناهان تو آمرزیده می‌شود اگر در راه خدا جنگیدی خیری بالاتر از این نیست اگر در راه خدا پیکار کردی واقعاً توانسته ای که به بهترین خیرات برسی اگر مرابطه کردی، اجر شهید داری اگر با دستانت نتوانستی جهاد کنی با زبان و دلت انجام بده مجاهد با شمشیرش و زبانش باید بجنگد این تشویقات همه با یک هدف والایی انجام می‌شود که آن مقابله با تهدیدات است و آن بسط امنیت است و آن باز کردن راه ترویج دین خدا هست. چون این مضمون و این مفهوم یعنی اهمیت داشتن جهاد یک امری است که مورد توجه در روایات بسیاری است کسی نمی‌تواند انکار کند که این مضمون، مضمون جعلی و مضمونی است که مورد تأیید نیست. مضمون متواتر است و در تواتر این مضمون تردیدی نیست ضمن اینکه این مضمون مورد تأیید آیات کلام الله مجید است، ما یک استفاده‌ی مضمونی و مفهومی از این روایات داریم که مرتکزات در ذهن مومنین را تولید می‌کند که مومنین بر اساس تعالیم دینی، تعالیم پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام این احساس را دارند که مبارزه و پیکار در راه خدا یک امر واجب و کمال بخش است و باید در همه حالت باشد و اگر نباشد راه و دین خدا ممکن است آسیب می‌بیند بنابر‌این همه ی مومنین را برای جهاد تشویق می‌کند. ما از این مضمون کلی با سه بیانی که دیگر امروز فرصت آن نیست می‌خواهیم استفاده کنیم که این بیان کلی شامل جهاد نرم هم می شود، بعد روایاتی را هم داریم که به طور موردی به آن ها استناد خواهیم کرد و جهاد نرم یا مقابله ی با جنگ نرم دشمن را از آن استخراج خواهیم کرد که انشاالله باشد برای جلسات بعد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo