درس فقه معاصر استاد حسین صفدری

1401/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الجهاد/فقه جنگ نرم /آیات جهاد

 

     حدیث خوانی

عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَن أَحَبَ‌ عَلِيّاً قَبِلَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْهُ صَلَاتَهُ وَ صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ وَ اسْتَجَابَ دُعَاءَهُ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَ‌ عَلِيّاً أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ عِرْقٍ فِي بَدَنِهِ مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ آلَ مُحَمَّدٍ أَمِنَ مِنَ الْحِسَابِ وَ الْمِيزَانِ وَ الصِّرَاطِ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَنَا كَفِيلُهُ بِالْجَنَّةِ مَعَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام أَلَا وَ مَنْ أَبْغَضَ آلَ مُحَمَّدٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوباً بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه‌.

هرکس که حب و علاقه به مولا امیرالمومنین علیه السلام داشته باشد خداوند متعال نماز و روزه و عبادت و دعای او را قبول می کند. انسانی که محب امیرالمومنین است، تلاش که می‌کند، کار که می‌کند، کارش جهت دارد. در جهت إحقاق حق امیرالمومنین و تلاش در جهت تحقق اهداف عالیه اسلام و شیعه است. چنین کسی در مقابل هر قطره خونش، خداوند در مقابلش یک شهری در بهشت را برای او معین می‌کند. هرکس که محب آل پیغمبر است، از حساب در روز قیامت و میزان و محاسبه و صراطی که باید عبور کند در امان است. دلیلش هم خیلی واضح است. کسی که درس خوانده، دانش‌آموزی که تلاش کرده و کسی که راه درست را رفته، آمادگی لازم را داشته و بر روی صراط پایش نمی لرزد. آن دانش‌آموزی روز امتحان می ترسد که درس نخوانده است. آن ورزشکاری در هنگام مسابقه ورزشی دل نگران است که خوب تمرین نکرده است. اما کسی که زندگی‌اش را در دنیا بر اساس میزان امیرالمومنین - الگوی تام و اتم انسانیت - به اجرا درآورده است، حتماً در روز جزا از نگرانی‌های حساب و محاسبه و عبور از صراط در امان است.

«وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَنَا كَفِيلُهُ»؛ پیامبر فرمودند: هرکس بر عشق آل محمد از دنیا رود، من به همراه همه انبیاء علیهم السلام در بهشت کفیل او هستم. «مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوبٌ بَيْنَ عَيْنَيْهِ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه»؛ اگر کسی بغض اهل بیت و آل پیامبر را داشته باشد، در روز قیامت به گونه ای محشور می‌شود که در بین دو چشمانش و ابروانش ثبت شده است که او از رحمت الهی خدا مأیوس است و از رحمت خدا بی بهره خواهد بود.

     مقابله با تهدید امنیتی جامعه مسلمین یک فریضه است

در جلسه قبل یکی از آیات مرتبط به وجوب مقابله با تهدید دشمن، یعنی جهاد در برابر تهدید سخت -که فقهای بزرگ نیز بارها به آن استدلال کرده‌اند- را مورد اشاره قرار دادیم. وقتی دشمن هجوم می‌آورد، بر مومنین واجب است دفاع کنند. گفتیم که جنگ با دشمن و مقابله با تهدید امنیتی جامعه مسلمین یک فریضه است. این فریضه مربوط به همه مسلمانان است. در حقیقت آن موقعی جهاد و قتال بروز پیدا می‌کند که دشمن به کیان مسلمین هجوم آورد یا مانع پیشرفت کیان مسلمین شود. اگر آنجایی که هجوم آورد باید دفاع کرد و آنجایی که مانع شد باید به او هجوم برد، طبیعتاً از هر زاویه ای که تهدیدات باشد نیز باید از همان زاویه به دفاع از بیضه اسلام و امور مسلمین و ممتلکات مسلمین و دین مسلمانان پرداخت.

     آیه دوم – سوره حج ؛ آیه78

آیه دیگری را در این جلسه مورد بررسی قرار می‌دهیم. آیه هفتاد و هشتم سوره حج می‌فرماید: ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[1] .

اینکه در راه خدا جهاد کنید، مبارزه کنید و حق جهاد الهی را ادا کنید. ضمیر ﴿جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾ این ضمیر به الله برمی‌گردد. جاهدو فی الله حق جهاد الله. او شما را برگزید و در دین کار سنگین و سختی برای شما قرار نداده است. تکالیف حرجی ندارید.

از آیین پدرانتان؛ پدرتان ابراهیم پیروی کنید. خداوند شما را در کتاب های پیشین و این کتاب آسمانی مسلمان نامید. تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم. پس نماز را بپا دارید، زکات دهید، به خدا تمسک جویید، که او مولا و سرپرست شما است و چه مولا و سرپرست شایسته ای. آن بخشی از این آیه که می‌خواهیم به آن استدلال کنیم اینجاست: ﴿جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾.

     درنگی در واژه «جهاد»

جاهدوا فعل امر از جاهد یجاهد مجاهده است. جهادا و جیهادا؛ جهاد مصدر دوم این باب است. امر به جهاد در راه خدا شده است. چون فعل امر است، ظهور بر وجوب دارد. بر اساس کلمات مفسرین عظام در هنگام مواجهه با دشمن و تلاش و مبارزه، باید فی الله اقدام کرد؛ در راه خدا؛ جاهدوا فی الله.

اخلاص اولین چیزی است که در جهاد مطرح می‌باشد. در عموم آیات به نوعی همین نکته بازگو شده است. چون جهاد برای حفظ بیضه اسلام و برای اعلای کلمه حق و برای پیشرفت دین خدا است. کسی که خودش را در معرض جهاد قرار می‌دهد و مجاهده می‌کند؛ یعنی جان خودش را به میدان آورده است. او اگر بر هر چیزی جان خویش را معامله کند، به هر غنیمتی غیر از رضای خدا جان خویش را معامله کند، خود را به بهای اندک فروخته است.﴿لاتَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلً﴾؛ یعنی اگر جان خویش را و آیات الهی را -که انسان از جمله آیات الهی است- به هر چیزی غیر از خدا معامله کند، بهای اندک گرفته است. پس وقتی عازم جنگ و مبارزه با راه خدا است، اولین شرطش این است که جهادش فی الله باشد.

مرحوم علامه طباطبایی آورده است[2] که «الجهاد بذل الجُهد و استفراغ الوُسع فی مدافعه العدو»؛ یعنی همه تلاش خود را در مقابل دشمن به کار ببندی تا از کیان اسلامی دفاع کنی. ایشان آورده‌اند عموما این معنا در جاهایی اطلاق می‌شود که مدافعه به شکل قتالی است؛ یعنی جنگ است. اما احتمال این را هم داده‌اند که این معنا را می‌توان به سایر اعداء که جنگ قتالی هم ندارند اطلاق کرد. وقتی در این قتال دشمن را قابل تعمیم بدانیم، یعنی مدل قتال هم می‌شود تعمیم پیدا کند. دشمن اگر دشمنی است که در میدان ظاهر می‌شود، با او وارد قتال می‌شوی، با شمشیر می‌جنگی، با اسلحه یا توپ و تفنگ می‌جنگی؛ وقتی دشمن، دشمن مسلح است. اما چنانچه دشمنی دشمن آنچنان است که سلاحش متعارف نیست، شما باید با سلاح متناسب وارد قتال با این دشمن شوی.

مرحوم طباطبایی فرموده‌اند این دشمن می‌تواند هر کسی که از آن توقع شر می‌رود باشد؛ همانند شیطان، نفس اماره. در صورتی که شکل اقدام دشمن، مقاتله ای و جنگ او شکل جنگ سخت نباشد؛ اگر به صورت خفته، زیر پوستی و آرام در حوزه‌های فرهنگی هم بجنگد، چه بسا این تعبیر را بتوان بر آن هم اطلاق کرد. پیامبر خدا نیز مخالفت با نفس را چون کار سختی است با واژه جهاد اکبر تعبیر فرمود. بنابراین لفط جهاد شامل مبارزه با هر دشمنی است که احتمال شر از آن متصور است.

ایشان میفرماید: و الظاهر أن المراد بالجهاد في الآيه هو المعنى الأعم. یک معنای اعم داریم و یک معنای خاص و اخص داریم. جهاد به معنای جنگ در میدان آن، مصداق و صورت خاص آن است. اما جنگ به هر شکل و با هر دشمنی که سبب گمراهی انسان و سبب اضرار شود، این را بر اساس این تعبیر می‌توانیم جهاد بگوییم.

ما اصرار داریم این جملات را تکرار کنیم و شباهت‌های بین جنگ سخت و جنگ نرم را آشکار کنیم. چون ممکن است برخی این تصور را داشته باشند که جنگ فقط جنگ سخت است و آیات جهاد و دفاع شامل جنگ سخت است. اما حقیقت این است که این ادله شامل جنگ نرم هم می‌شود.

راغب اصفهانی آورده است: الجهاد و المجاهده؛ استفراغ الجهد فی مدافعه العدّو. وی جهاد را به سه دسته تقسیم می‌کند: الف) مجاهده العدوّ الظاهره ب) مجاهده الشیطان ج) مجاهده النفس و این هر سه را داخل در معنای آیه ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ﴾ می‌داند.

بنابراین مجاهده در اینجا یعنی همه تلاش را به کار بستن برای مقابله با دشمنی که تخریب و اضرار و ایجاد گمراهی در بین جامعه مسلمان ها را طراحی کرده است. «جاهدوا» در این آیه، همه این ها را در بر می‌گیرد؛ خواه در جنگ سخت باشد یا جنگ نرم باشد.

     ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ چیست؟

عبارت دوم ﴿جَاهِدُوا فِي اللَّهِ﴾، ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ هست. مفسرین درباره این حق جهاد اظهارات مختلفی را ارائه کرده‌اند. برخی از ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ این را فهمیده‌اند که چون جنگ در راه خداست، حق جهاد را به آن ﴿فی الله﴾ برگردانند. یعنی حقیقتا جنگ خالص برای خدا باشد. شما وقتی وارد میدان نبرد می‌شوی، صددرصد خالص باشی. این ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ می‌خواهد آن اخلاص را تاکید کند. چون انسانی که می‌خواهد در این مبارزه سخت جانش را تقدیم کند نباید نیتی غیر از خدا داشته باشد. تمایلات فردی را باید کنار بگذارد. اهداف دنیایی را باید پشت سر اندازد. فکر غنیمت و اخذ درجه در جنگ و پیشرفت فردی و مانورها و پزدادن‌ها را از ذهن بیرون کند. ما برویم شمشیر بزنیم فرمانده ما را ببیند و در آینده به ما پست دهد! این معنی ندارد. یک عده‌ای اینطور برداشت کردند. می‌گویند که ضمیر جهاده در اینجا به خدا برمی‌گردد. حق جهاده یعنی با اخلاص در این راه پیکار کنید که سزاوار خدا است. خدایی که لاشریک است و هیچ عملی که در آن شریک باشد را نمی‌پذیرد. در روایت آمده که خدا می‌فرماید من شریک خوبی هستم، هر شریکی سعی می‌کند سهم شریک مقابل را کم کند و به سهم خویش بیافزاید، منِ خدا هر عملی را که برای من و غیر من انجام دادید، سهم خودم را به آن یکی بخشیدم ،بروید اجر خودتان را از همان بگیرید. پس خدای لاشریک، عمل با شریک را نمی‌پذیرد. جاهدو فی الله حق جهاده؛ در راه خدا کاملا مخلصانه جهاد کنید. قصدتان فقط پروردگار عالم باشد. اگر برای اهداف دنیا جنگیدید، بر این اساس دیگر حق جهاد را به عمل نیاوردید. این یک نگاه و برداشت است. یک عده ای هم می گویند منظور از حق جهاده ناظر به کیفیت جهاد است. یعنی وقتی وارد میدان جنگ می‌شوی، مردانه بجنگید. حق جنگ را ادا کنید. همه چیزتان را صرف جنگ کنید.

خدا رحمت کند یک روزی در ایام جنگ سوریه، شهید حاج قاسم سلیمانی را دیدم. حرف های زیادی پیرامون جنگ سوریه مطرح شد. از ایشان پرسیدم به نظر شما این مسیری که داریم می رویم درست است؟ به نتیجه می‌رسد؟ نمی‌رسد؟ با این حجم از امکاناتی که دشمن دارد هزینه می‌کند، امکان پیروزی هست؟ یعنی این همه هزینه ای که ما می‌کنیم و این همه تلاشی که خرج می‌کنیم و این همه آبرویی که به میدان آوردیم، ممکن است نتیجه دهد؟ ایشان یک لبخندی زد و گفت من خدمت مقام معظم رهبری بودم و فرمودند ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ یعنی همه تلاشت را خرج کن! همه امکاناتت را به میدان بیاور! همه ی ظرفیت‌هایت را خرج کن! نتیجه با خدا است. اینکه ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ یعنی همه‌ی ظرفیت‌ها، ایشان آن روز می‌گفت من تلاش می‌کنم که همه تلاشم را به میدان بیاورم.

پس تاره مقصود از ﴿حَقَّ جِهَادِهِ﴾ می‌تواند تاکید بر اخلاص در راه خدا باشد و اُخری کیفیت جنگ و سرباختگی در این میدان باشد. از هیچ کوششی دریغ نکردن. البته می‌تواند هر دو مراد هم در آن باشد. کسی که برای خدا می‌جنگد سر از پا نمی شناسد. شجاعانه و بی‌باک می‌جنگد. بدون هیچ ملاحظه‌ای وارد میدان می‌شود. شمشیر می‌زند. زخمی می‌شود. این آدم همان معنای اولیه را به کار بسته است. استفراغ الوسع یعنی همه ظرفیت و توان خویش را به کار می‌بندد. پس اخلاص خودش زمینه ساز این هست که همه ظرفیت‌ها و همه توان‌ها را انسان به میدان بیاورد.

     «اجْتَبَاكُمْ» و مسئله برگزیدگی

عبارت سوم مربوط به ﴿اجْتَبَاكُمْ﴾ است. ﴿جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتباکم﴾؛ آنگونه ای که شایسته و سزاوار است با اخلاص، با همه توان، وارد میدان شوید و بجنگید و بدانید که او شما را برگزیده است. جهاد یک عمل سخت است. در آیات قبلی گفتیم کُره لکم، انسان‌ها به آن میل ندارند. جان و خون و مال باید بدهی. اینها همه ممکن است که انسان‌ها را جوری تحت تأثیر قرار دهد که چرا همه سختی‌ها روی دوش ما است. در ادامه آیه می‌فرماید که ﴿هو اجتباکم﴾ برای این مبارزه سخت و مهم با دشمن. تلاش برای اعتلای کلمه توحید و اعتلای دین؛ این چیزی است که خدا شما را برای این کار انتخاب کرده است.

این مثل یک نقطه نوری است در دل تاریکی؛ این دست نوازشی است که خداوند به سر مومنین کشیده که اجتباکم برای این کار، شما برگزیده شدید و توانش را دارید. آیا این بار سنگین را من می‌توانم به دوش بکشم؟ می گوید هو اجتباکم، خداوند عالمین شما را برای این کار برگزید. از یک طرف به شما امید می‌دهد که شما توانمند هستید. از طرف دیگر هم وقتی خدا شما را برای اینکار برگزیده است، خدا انسان برگزیده خودش را که رها نمی‌کند. شما بروید با اخلاص تلاش کنید. همه توان خود را در میدان بیاورید. همه ظرفیت های خود را در مقابل دشمن بسیج کنید. از همه تجهیزات خود استفاده کنید. موفقیت و پیروزی در آن را به خدا واگذار کنید؛ چرا که هو اجتباکم.

     پنج نکته ذیل آیه شریفه دوم

از مجموعه آنچه که پیرامون این آیه عرض شد، پنج نکته را بیان میکنیم:

نکته اول | اینکه در زمان بروز تهدید از سوی دشمن - تهدید به هر شکلی که میخواهد باشد، شکل فیزیکی می‌خواهد باشد، جنگ سخت باشد یا جنگ نرم - در زمانی که کیان جامعه اسلامی، ایمان مومنین، مسلمانان و کیان آنها دارد از سوی لشکر متخاصم تهدید می‌شود و فتنه انگیزی دشمن علیه مسلمانان به کار گرفته می‌شود، لازم است در این لحظه پیکار و مجاهدت کنند. این وجوب متوجه همه هست. البته شرایطی دارد که این شرایط را بعدا به آن اشاره ای خواهیم کرد و جمع‌بندی می‌کنیم.

نکته دوم | جهاد و مبارزه در برابر دشمن مقید به قیدی نیست. دشمن درونی مثل نفس اماره، شیطان، دشمن بیرونی، دشمن ظاهری همانند کفار و اجانب، همه این ها را شامل می‌شود. جنگ سخت را شامل می شود و جنگ نرم را نیز در بر می‌گیرد. جنگ اقتصادی را در برمی‌گیرد و هجوم فرهنگی را نیز شامل می‌شود. نسبت به هر کدام از اینها اطلاق دارد و همه را در بر میگیرد. بنابراین کسی نباید تصور کند که این آیه فقط در برگیرنده جنگ سخت است. در هر میدانی که وارد شدیم باید حق جهاد را ادا کنیم. حق جهاد ممکن است همان دو نکته‌ای باشد که عرض کردیم. چون جهاد عمل پاک و خالص برای اعتلای کلمه حق است. باید کاملاً برای رضای خدا و در جهت رضای پروردگار باشد.

نکته سوم | اکنون که جهاد برای اعتلای کلمه توحید است، باید از هر ظرفیتی استفاده شود. مردانه در آن زمینه مجاهدت شود. اینکه نسیه کار کنند و یک روز بجنگند و روزی نجنگند؛ این شایسته جهاد نیست. اگر از همه ظرفیت‌ها استفاده نشود، این شایستگی لازم را ندارد.

نکته چهارم | اینکه شما برای این جهاد انتخاب و برگزیده شده‌اید. در این کنکور سراسری دنیا شما امتیاز آورده‌اید که در راه خدا قدم بردارید و احساس تنهایی نکنید. خداوند با شما است و کمک می‌کند.

نکته پنجم | هر چند جنگ و قتال در همه میدان‌ها خصوصاً وقتی که قرار است حق جهاد را به اجرا دربیاوریم و انجام دهیم سخت و مشقت‌وار است - یعنی در اجرای حق جهاد نباید خستگی و کوتاهی به تن راه دهیم - اما بدانیم که مکلف به وظیفه حرجی نیستیم. هیچ کس بر ما وظیفه حرجی فرض نکرده است. هرکس به اندازه وسعش و در حوزه‌ای که توان دارد؛ یک کسی می‌تواند پنجری ماشین جنگی را بگیرد، یک کسی می‌تواند توپ و تانک بزند، یکی در جنگ نرم می‌تواند کار کند، یک کسی با عقل و هوش خود می‌تواند جوری تدبیر کند که دشمن را به چالش بکشد، همه این ها در آن چارچوب توانمندی انسان ها است. حرجی بر انسان‌ها نیست. اما بر عهده همه واجب است به مقداری که می‌توانند در مقابل دشمن سد کرده و ایستادگی کنند.

 


[2] الميزان في تفسير القرآن، العلامة الطباطبائي، ج14، ص411. الجهاد، بذل الجهد واستفراغ الوسع في مدافعة العدو، ويطلق في الأكثر على المدافعة بالقتال لكن ربما يتوسع في معنى العدو حتى يشمل كل ما يتوقع منه الشر كالشيطان الذي يضل الانسان والنفس الامارة بالسوء وغير ذلك فيطلق اللفظ على مخالفة النفس في هواها والاجتناب عن طاعة الشيطان في وسوسته، وقد سمي النبي صلى الله عليه وآله وسلم مخالفة النفس جهادا أكبر.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo