< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

99/03/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: امر به معروف و نهی از منکر/ مصادیق امربه معروف/ نظر مرحوم خویی

 

بیان مصداق دهم از امر به معروف در کلام آیت الله خویی (ره)

و منها: الزهد فى الدّنيا و ترك الرغبة فيها، قال أبو عبد اللّه عليه السلام : «من زهد في الدنيا أثبت اللّه الحكمة في قلبه، و انطلق بها لسانه، و بصره عيوب الدنيا داءها و دواءها، و أخرجه منها سالماً إلى دار السلام»

زهد، صفت نفسانی است که به درون شخص برمی‌گردد، صفت بسیار پسندیده‌ای است و از اقسام معروف است.

ممکن است شخصی چیزی از مال و اموال نداشته باشد اما زاهد نباشد چون مؤکّب و دلبسته به همین زندگی دنیا است بسا افراد‌ی هم ثروتمند باشند اما زاهد باشند لذا زهد به معنای داشتن یا نداشتن نیست. و یک صفت واقعی است

آقا امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:

الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‌ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ‌ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى الْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ.[1]

حقیقت زهد اینست که در برابر آنچه به دست می آورید خیلی به فرح و شادمانی نیفتید (شادمانی بیش از حد را فرح می گویند، اعتدال را از انسان می گیرد) و در برابر آنچه که از دست می دهید مأیوس نشوید، در غیر این صورت معلوم می شود چنین فردی زاهد نیست.

زهد اگر به معنی پرهیز باشد یعنی اجتناب از اینکه دل انسان گره بخورد به داشته هایش، به قول معروف می گویند این مال به جانش بسته است، این معلوم می شود که چنین شخصی زهد ندارد. یکی از آثار زهد این است که به داشته های دیگران چشم نداشته باشد در دلش اینست که از داشته های دیگران نصیب او هم بشود.

حال آیا به این معنی است که انسان تلاشی برا ی وضعیت اقتصادی خود نداشته باشد؟!

خیر، تلاش اقتصادی در روایات بسیار مورد مدح قرار گرفته است اینکه انسان سعی کند جزو بطالین نباشد

بلکه کار و تلاش کند اما به آنچه که به دست می آورد دل نبندد.

از زهاد روزگار امیرالمؤمنین(ع) هستند، تلاش های بسیار می کردند، چاه ها و قنوات بسیاری را با چه سختی حفر می کردند. تا عرق جبین حضرت خشک نشده بود می فرمودند کاغذی بیاورید و بلافاصله آن چاه را وقف می فرمودند.

زهد صفت بسیار پسندیده است و فقط در مور امور مالی نیست بلکه در مناصب و مقامات دنیوی نیز وجود دارد؛

فلانی تا رئیس اداره شد از شدّت شادی در پوست خود نمی گنجد! آدم زاهد نه از به دست آوردن پستی خیلی خوشحال می شود و نه به خاطر از دست دادن آن به هم می ریزد.

زهد از مصادیق و افراد معروف است. کسی که منتسب به این صفت زهد شود آثار و برکات زیادی در زندگی او وارد می شود.

زهد به معنای صحیحش همراه با علم و و معرفت او به خداوند متعال، خودش را نشان خواهد داد؛ یعنی همان عالم ربانی که زهد در زندگیش هست، عبادت و بندگی در زندگیش هست، آن نقطه کمال و مرد میدان، عالم ربانی است.

سعدی:

عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند      مرد اگر هست به جز عالم ربانی نیست

عالم ربانی همه ی اینها را دارد، شخص زاهد، طفل راه است مرد شدن این است که عالم ربانی شود.مصادیق معروف برای عالم ربانی لازم است برخی قائل به کراهت اند لذا اگر ببینند عالمی مؤکّب وچسبیده به دنیا است تقلید از او مکروه است، کسی که دلبسته به دنیا است احیانا سبب می شود که واجبات مالیش را هم انجام ندهد.

[بیان خاطره ای از مرحوم نراقی که فرد متمکّنی بوده و درویشی به او طعنه می زند که این شیخ با این همه ثروتی که دارد چگونه می خواهد دل بکند و جان به عزرائیل دهد و... یک روز به ایشان گفت بیا برویم کربلا ، مرحوم نراقی گفت برویم در راه یادش آمد کشکولش را جا گذاشته پس به مرحوم نراقی گفت من نمی آیم مرحوم نراقی گفت چرا ؟ درویش گفت کشکولم را در حمام جا گذاشتم مرحوم نراقی گفت جایش امن است آن مرد گفت من بدون آن خوابم نمی برد مرحوم نراقی گفت حالا من وابسته دنیام یا تو]

البته در حالت عادی یک تلازمی میان فرد و داشته‌هایش به وجود می‌آید که به تدریج سبب می شود انسان به آنها دل ببندد، زاهد کسی است که مراقب این تلازم است و جلو این تلازم را می‌گیرد و دلبسته به داشته هایش نمی شود. و مال نباید برای شخص خیلی مهم باشد که او را از انجام وظایف شرعی باز بدارد و یک طرف زهد ترک امیال نفسانی نسبت به مادیات است

در این گونه مباحث، مطالب ظریفی نیز وجود دارد.

از طرفی انسان باید یک امید و محبّتی به همسر و فرزندانش و.. داشته باشد اما این حد و مرزی دارد اگر از آن مرز گذشت انسان از آن زهد خارج می‌شود و به مرز سفیه نزدیک می شود.

در نهایت اینکه به دست آوردن این صفات و حالات پسندیده‌ای مانند زهد در اثر ممارست و تکرار به دست می آید.البته افراد و طبایع مختلف اند[2] گاهی برای رسیدن به یک خصوصیت باید زمان بسیاری صرف شود

پس در مطلب اول، اموری بیان شد که امور معروف بودند از آن امور معروف الزّهد فی الدّنیا و ترک الرغبه فیها.

انسان باید در دنیا زاهد باشد و رغبت در دنیا را ترک کند. برخی گاهی معامله ای را که از دست می دهند خیلی تاسف می خورند این مشخص می کند که زاهد نیست. و البته زهد فقط در امور مالی نیست

قال أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَنْ زَهِدَ فِي اَلدُّنْيَا أَثْبَتَ اَللَّهُ اَلْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ وَ بَصَّرَهُ عُيُوبَ اَلدُّنْيَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا وَ أَخْرَجَهُ مِنَ اَلدُّنْيَا سَالِماً إِلَى دَارِ اَلسَّلاَم[3] ِ

از آثار زهد اینست که خداوند متعال حکمت را در دل او تثبیت می کند و به آن حکمت زبانش گویاست کلمات و حرف هایش از روی حکمت است، خداوند متعال عیوب دنیا را به او نشان می دهد اینکه می‌فهد درد از کجاست و دوایش چیست؟ در ادامه می گوید خداوند او را خارج می‌کند از دنیا به سلامت به سوی دارالسلام.

در دعاهای معصومین است اللهم ارنی الامور کما هی..امور را همان طور که هست به من نشان بده.

سپس ایشان در ادامه بحث خود آیات قرآن را مورد استشهاد قرار میدهد. سیأتی انشاءالله...

 


[2] الناسُ معادِنٌ كمعادِنِ الذهبِ والفضةِ، خيارُهم في الجاهلِيَّةِ، خيارُهم في الإسلامِ إذا فَقُهوا، والأرواحُ جنودٌ مُجَنَّدَةٌ، فما تعارَفَ منها ائتلَفَ، وما تناكَرَ منها اختلَفَ.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo