< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

98/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: امر به معروف و نهی از منکر/ کلام صاحب منتهی/ بررسی کلام صاحب منتهی

کلام استاد:

احتمال ضرر را دفع کرد، دلیل عقلی بود. استاد می‌گوید اشکال مبنایی است و ما دفع ضرر اخروی را قبول نداریم. عقل به این نکته نمی‌رسد؛ که ترک امر به معروف و نهی از منکر قبیح است به نحوی که اگر کسی آن را ترک کند مستحق عقاب است بدون اینکه شرع را در نظر بگیرد. فقط عقل می‌گوید این کار خوبی است.

خلاصه مطالب

دو مطلب واضح داریم:

    1. دعوی: از راه قاعده لطف امر به معروف و نهی از منکر بر خدا واجب است این ادعا منعش واضح است.

    2. خداوند متعال به ترغیب افراد و ترهیب (وحشت ایجاد کردن نسبت به منکر) از چیزهای که مقرب انسان به خداست، اکتفا کند.

قاعده لطف: آنچه انسان را به خدا نزدیک می‌کند (طاعت) و دور از خدا می‌کند (اجتناب دهد) به عبارت دیگر خدا نسبت به مقربات و مبعدات بی توجه نباشد و خدا بیان کند.

خداوند نسبت به آنچه مقرب است ترغیب کند و نسبت به آنچه مبعد است ترهیب کند بدون وادار کردن بندگان در فعل واجب و ترک حرام.

متن جواهر: بل في المنتهى «لو وجبا بالعقل لما ارتفع معروف و لما وقع منكر، أو كان اللّه تعالى شأنه مخلا بالواجب، و التالي بقسميه باطل، فالمقدم مثله بيان الشرطية أن الأمر بالمعروف هو الحمل على فعل المعروف، و النهي عن المنكر هو المنع منه، فلو كانا واجبين بالعقل لكانا واجبين على اللّه تعالى، لأن كل واجب عقلي يجب على كل من حصل فيه وجه الوجوب و لو وجبا على اللّه تعالى لزم أحد الأمرين، و أما بطلانهما فظاهر، أما الثاني فلأنه حكيم لا يجوز عليه الإخلال بالواجب، و أما الأول فلأنه يلزم الإلجاء و هو ينافي التكليف،

در منتهی آمده است: اگر وجوب امر به معروف و نهی از منکر عقلی باشد (مقدم) دو تالی فاسد دارد: 1- هیچ معروفی مرتفع و ترک نمی‌شود و هیچ گاه منکری واقع نمی‌شود 2- یا این که بگوییم خدا اخلال کرد به آنچه وظیفه‌ی او بود.

 

سوال: در بحث وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر ما از مکلفین صحبت می‌کردیم چرا رفتیم سراغ خدا که آیا بر او واجب است یا نه؟

جواب: زیرا هر واجب عقلی، واجب است بر هر کسی وجه وجوب عقل در او حاصل است و اگر بر خدا واجب باشد یکی از آن دو امر لازم می‌آید: (به نحو مانع الخلو) 1- الزام الجاء با تکلیف منافات دارد 2- حکیم اخلال در مورد کارش نیست.

 

متن جواهر: لا يقال: إن هذا وارد عليكم في وجوبهما على المكلف، لأن الأمر هو الحمل، و النهي هو المنع، و لا‌ فرق في اقتضاء الحمل و المنع الإلجاء بين ما إذا صدرا من المكلف أو من اللّه تعالى، و ذلك قول بإبطال التكليف، لأنا نقول: لا نسلم أنه يلزم الإلجاء، لأن منع المكلف لا يقتضي الامتناع، أقصى ما في الباب أن يكون مقربا، و يجري مجرى الحدود في اللطفية، و لهذا تقع القبائح مع حصول الإنكار و إقامة الحدود» و إن كان لا يخفى عليك ما في ذلك كله، و العمدة الوجدان، ضرورة عدم وصول العقل إلى ذلك على وجه يترتب عليه الذم و العقاب، نعم يمكن دعوى وصوله إلى الرجحان في الجملة لا على الوجه المزبور، و الأمر سهل بعد ما عرفت من ثبوته بالشرع كتابا و سنة و إجماعا

لایقال؛ گفته نشود که این الجاء در مورد خدا (به این که؛ اگر امر به معروف و نهی از منکر بر خدا واجب است یعنی خداوند مکلفین را ناچار به انجام معروف و منع از منکر می‌کند و این با اختیار منافات دارد) وارد است بر شما در وجوب امر به معروف و نهی از منکر بر مکلف به این معنا که اگر امر به معروف و نهی از منکر بر انسان‌ها واجب باشد یعنی انسان‌ها را وادار می‌کند و بدون اختیار آن‌ها کار را انجام دهد و منع ‌کند مثلاً به زور لیوان شراب را از او بگیرد یا جلوی دهانش را بگیرد.

بنابراین الجاء با تکلیف منافات دارد چه منشا الجاء 1- امر و نهی خدا باشد یا 2- امر و نهی نسبت به دیگران

در هر حال الجاء با تکلیف سازگار نیست؛ زیرا تکلیف ملازم تخییر است.

لأنّا نقول؛ اصل الجاء را نمی‌پذیریم. منع و امر مکلف، مستلزم الجاء نیست؛ زیرا منع مکلف، امتناع کار از مکلف را در هر حالتی اقتضا ندارد (وقوعش محال نیست)

تنها چیزی که محل کلام بیان می‌کند این است که منع شارع به عنوان مقرب، ملاک قضیه است نظیر اینکه خداوند برای یک سری گناهان حد قرار داده است (حدودی که خداوند برای اعمال و افعال قرار داده اسمش را لطف گذاشتند) حال آیا با گذاشتن حد، کسی آن را انجام نمی‌دهد؟ خیر. در خارج اتفاق می‌افتد.

عقل دو چیز را میفهمد:

    1. اطاعت امر مولا در واجبات (اتیان ماموربه) و در محرمات (ترک منهی عنه) و اطیعو الله، امر ارشادی است و امر جدیدی نگفته است و آیه ارشاد به حکم عقل است.

    2. دستورات خدا روی زمین نیفتد یعنی انجام شود. اگر دیده شد واجبات ترک می‌شود عقل می‌گوید کاری بکنید که اوامر خدا را انجام دهید مثلا تنجیس مسجد حرام است؛ یعنی عقل می‌گوید: 1- خودت مسجد را نجس نکن 2- نگذار بقیه نجس کنند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo