درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی
98/07/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: امر به معروف و نهی از منکر/ سند روایات/ توضیحی در مورد علم رجال
در رجال که محوریت با توثیق است، تعابیر آقایان متفاوت است. مثلاً گاهی میگویند: «من اوثق الثقات»؛ یعنی فراتر از حد توثیق و گاهی میگویند: «ثقةٌ عینٌ»؛ یعنی تأکید بر توثیق و گاهی «ثقةٌ جلیلٌ»؛ یعنی در عین حالی که ثقه است شخص بزرگی است و تمجید هم میکنند. بنابراین هر وقت خواستید رجال سند را بررسی کنید عین عبارت را همراه با آدرس آن بیاورید. گاهی فلان شخص مثلاً توسط نِجاشی توثیق شده ولی عالم رجالی دیگر او را وهن و سبک میشمارد.
برخی عبارتها مدح را میرساند و برخی توثیق است. مثلاً «انه جلیل» یا «انه رئیس قوم» اینها مدح است و نشان ثقه بودن نیست.
روایات چهار قسم است:
صحیح: روایاتی که راویانش شیعهی دوازده امامی باشند و دربارهی آنها عدل و ثقه گفته شود.
موثق: راویان امامی نیستند ولی از جهت نقل خبر توثیق شدهاند؛ مثل موثقهی عمار ساباطی.
حسن: روایتی که از راویانش مدح شده و امامی هستند و از جهت عقیده مشکل ندارند؛ مثل جلیل یا رئیس القوم و یا ملازم الامام.
ضعیف: خبری که راوی در آن تضعیف شده و مشکل دارد یا جعّال است و بین خبر صحیح و سقیم درهم نقل میکند و باکش هم نیست و خبرهای جعلی را فلّهای نقل میکند.
دو نظریهی قابل اعتنا در بحث رجال داریم؛ برخی میگویند رجال را باید خواند و نقش مهمی در اجتهاد دارد و باید وضعیت راویان مشخص شود و وضّاع و جعّال از حد شمارش بیرون است و با بودن این وضع، لابد از این هستیم وضع راویان را مورد بررسی قرار دهیم.
برخی هم قائلند که به خواندن علم رجال نیازی نیست و تجسس در احوال دیگران ممنوع است. پاسخ داده میشود؛ این وجه تمامی نیست این راویان خودشان را در معرض تفحّص و بررسی قرار میدهند مانند کاندیدای رئیس جمهوری که خودش را در معرض تفحّص قرار میدهد. قبول کردن هر خبری پایان خوبی ندارد.
اما بیشتر آقایان میگویند که مقداری خواندن رجال در اجتهاد نقش دارد ولی نیاز به فقه و اصول خیلی بیشتر از رجال است. رجال را باید کلیتاً فهمید. هر روایت از دو جهت سند و دلالت باید بررسی شود. مبنای ما وثاقت صدور است البته یکی از طرقش وثاقت راوی است.
عدهای وثاقت روات را ملاک قرار میدهند و برخی وثاقت صدور را. ممکن است گاهی یک راوی ضعیف باشد ولی آن روایت را قبول میکنیم؛ زیرا مضمون خبر در قرآن و روایات معتبر وجود دارد که از راه تجمیع قرائن میفهمیم که کلام معصوم است بنابراین وثاقت صدوری مورد نظر ماست.