< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

98/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: امر به معروف و نهی از منکر/ روایات/ نظر صاحب جواهر

 

مرحوم محمد حسن نجفی در سال‌های آخری که جواهر را تصنیف می‌کردند جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را آورده‌اند. جواهر سی سال با سختی و عشق و علاقه نوشته شده و این که این قسمت‌ها در سال‌های آخر کار ایشان بوده نشان از قوت بحث امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد. ایشان این کتاب را برای مراجعه‌ی آسان و در آن سختی سیاسی و گرمی هوای نجف مشغول نوشتن این کتاب بودند. مرحوم صاحب جواهر مدتی از عمرشان را در روستا زندگی می‌کردند.

امروزه دیدگاهی وجود دارد که فقه و فقاهت را سبک جلوه می‌دهند. از لحاظ نیاز روزمره، فردی، جمعی و دولتی بدون فقه نمی‌شود. اساس حوزه‌های علمیه برای ترویج فقه و فقاهت تشکیل شد. در هر نقطه‌ای از کار مسلمین فقه پاسخگوست و فقه مسئول بیان احکام برای هر فرد مسلمان است. فقه اجتهادی با همان سنت قدیم با تمام همت باید محافظت شود و اگر کار را سطحی بگیریم بعد از دهه‌ها و یک سده دیگر خبری از فقه نیست.

امر به معروف و نهی از منکر واجب عظیمی است که اسمش هست ولی از خودش خبری نیست. همه‌ی واجبات اگر هست به برکت امر به معروف و نهی از منکر است. به گفته‌ی معصومین عمود و قیام فرائض به این‌هاست. اگر امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شود از اسلام خبری نیست. حتی کسی که خودش هم به معروف عمل نمی‌کند، وظیفه‌اش امر به معروف است؛ بنابراین اگر نماز نخواند و امر به نماز نکرد، دو گناه متوجه اوست.

روایات

متن جواهر: و قال صلى اللّه عليه و آله أيضا[1] «إن اللّه عز و جل ليبغض المؤمن الضعيف الذي لا دين له فقيل له و ما المؤمن الذي لا دين له؟ قال: الذي لا ينهى عن المنكر»‌[2]

هر آینه خدا مبغوض می‌دارد مؤمن ضعیفی که دینی برای او نیست گفته شد به رسول خدا: آن مؤمنی که دینی برایش نیست کیست؟ پیامبر فرمودند: او کسی است که نهی از منکر ندارد. بنابراین کسی که نهی از منکر ندارد دین کاملی برای او نیست.

متن جواهر: و قال أيضا[3] «لا يزال الناس بخير ما أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و تعاونوا على البر، فإذا لم يفعلوا ذلك نزعت منهم البركات، و سلط بعضهم على بعض، و لم يكن لهم ناصر في الأرض و لا في السماء»‌

همواره مردم با خیر همراه هستند و خیر نصیب آن‌هاست که 1- امر کنند به معروف و 2- نهی کنند از منکر 3- و تعاون بر برّ دارند اما هنگامی که مردم این‌ها را انجام ندهند (اثرات ترک این سه) 1- برکات از آن‌ گرفته می‌شود 2- بعضی از این‌ها بر بعض دیگر مسلط می‌شوند 3- برای این‌ها در زمین و آسمان ناصری نیست.

متن جواهر: «و جاء رجل من خثعم فقال يا رسول اللّه: أخبرني ما أفضل الإسلام؟ قال: الإيمان باللّه، قال: ثم ما ذا؟ قال: صلة الرحم، قال: ثم ما ذا؟ قال: الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر، فقال الرجل: فأي الأعمال أبغض إلى اللّه تعالى عز و جل؟ قال: الشرك باللّه، قال: ثم ما ذا؟ قال: قطيعة الرحم، قال: ثم ما ذا؟ قال: النهي عن المعروف و الأمر بالمنكر[4] »[5]

می‌آید مردی از قبیله‌ی خفعم از حضرت خواست که خبر دهند که افضل اسلام کدام است یعنی اسلام به شکل برترش کدام است؟ فرمودند: افضل اسلام اینست که 1- انسان ایمان به خدا داشته باشد 2- سپس فرمودند: صله‌ی رحم 3- سپس امر به معروف و نهی از منکر مرد گفت: مبغوض ترین اعمال نزد خدا کدام است؟ فرمودند: 1- شرک به خدا 2- قطع رحم 3- نهی از معروف و امر به منکر.

تحقیق: بررسی امر به معروف ونهی از منکر در فرق دیگر

امر به معروف و نهی از منکر، نقش مهمی در دستگاه فکری اعتزالی دارد، این اصل پنجم معتزله، عهده دار تبیین و توضیح راهبرد اجتماعی و سیاسی معتزله است که آنان همچون سایر فرقه‌های اسلامی بر وجوب آن تأکید دارند. معتزله که در اکثر مسائل در جست وجوی عقلانی‌اند دراین مسئله به دو دسته تقسیم می‌شوند. برخی طریق وجوب را عقلی و برخی دیگر شرعی انگاشته‌اند. آنان به جز ابوعلی جبائی، بر کفایی بودن آن حکم کرده‌اند. امر به معروف را به واجب و مستحب تقسیم کرده‌اند اما نهی از منکر را یکپارچه واجب تلقی کرده اند ولی درباره منکرات قائل به تقسیم اند. معتزله مراتب امر و نهی را تا قیام و کاربرد شمشیر و خلع وعزل امام جایز می‌شمارند. اما شروط پنج گانه و شرایط قاضی را مدنظرقرار داده اند خوارج بی آن که هیچ مرتبتی برای امر و نهی قائل شوند شورمندانه برآن پای می فشرند، تقیه را حرام دانسته و حتی برخی از آنان سرای مسلمانان را سرای کفر و شرک و... می شمرده‌اند.

اینان رادیکال‌ترین فرقه مسلمانان به شمار می آیند، معتزله با اینان در اصل وجوب اتفاق داشته و در گشوده بودن راه خروج و عزل حاکمان هم نواست اما درچگونگی، شرایط مراتب آن، اختلاف شدید دارد.

زیدیه، نزدیک ترین گروه به معتزله بخصوص در این موضوع و به ویژه در دوره مورد بررسی است. آنان امر به معروف و نهی از منکر را همانند معتزله، اصل پنجم خود می‌دانند اما بیشتر از معتزله بر آن اصرار و تأکید می‌ورزند. همان شروط پنج گانه و همان مراتب از خفیف به شدید معتزله را قایلند. اما بر خلاف معتزله، اتلاف مال را موجب امتناع از نهی از منکرنمی شمارند. معتزله اعتقادی به اجبار بر فعل معروف ندارند اما زیدیه الزام بر آن را جایز نمی دانند. معتزله حدود را در صورت عدم حضور امام جایز نمی‌داند اما زیدیه محتسب را جانشین امام می‌انگارند. معتزله درافعال قلوب کاربرد شمشیر را منع می‌کند اما زیدیه در اعتقاداتی که به عمل می‌انجامد جایز می‌دانند.

امامیه برخلاف معتزله، امر به معروف و نهی از منکر را از فروع دین می شمارند اگرچه در دوره مورد بررسی، بیشتر در کتاب‌های کلامی بدان پرداخته شده است و نزدیکی بیشتری با معتزله در مجموع به چشم می‌آید. سید مرتضی و شیخ طوسی در نسبت با مفید، همرأیی بیشتری با معتزله دارند. مفید مرحله دست و شمشیر را متعلق به امام می‌داند. اما مرتضی و شیخ طوسی همانند معتزله اظهار نظر کرده‌اند. اما شیخ طوسی برخلاف مرتضی طریق وجوب را عقل می شمارد و نیز آن راعینی می‌داند که در هر دو مسئله با نظر ابوعلی جبائی مطابق است. در هر حال درباره عقلی یا شرعی بودن و کفایی و عینی بودن، نظرات متفاوتی در میان علمای این دوره موجود است. بیشتر آنان، فرارفتن امرو نهی از مرحله زبان را جایز نمی دانند و بخصوص کاربرد شمشیر را درزمان غیبت امام بر نمی‌تابند که در این باره به کلی نظری مغایر با معتزله دارند.

اهل سنت بر وجوب امر و نهی اتفاق نظر دارند. بیشتر آنان بلکه اتفاق آن‌ها این فریضه را کفایی و طریق وجوبش را سمعی و نقلی انگاشته‌اند. اهل سنت برخلاف معتزله نهی از منکر را هم به واجب و مستحب تقسیم نموده‌اند و سلسله مراتب را از شدید به خفیف یعنی ابتدا دست و سپس زبان و آنگاه قلب در نظر گرفته‌اند. اکثر آنان خروج علیه امام را روا نمی‌شمارند و خلع و عزل او را هر چند فسقش آشکار باشد جایز نمی‌دانند.

بر این اساس معتزله در اصل وجوب با تمامی فرقه‌ها، در جواز خروج بر امام و عزل امام با خوارج و زیدیه، در کاربرد شمشیر با خوارج و زیدیه، برخی از امامیه و اشاعره و اهل سنت؛ در کفایی و نقلی بودن با بخشی از زیدیه، اکثر امامیه و اهل سنت هم نواست.

در شروط پنج گانه با زیدیه و امامیه هم رأی است. در سلسله مراتب هم با زیدیه و امامیه منطبق‌اند اما در عزل و خروج بر امام اختلافاتی اساسی با اهل سنت و اکثر امامیه دارند.

در مجموع اهل سنت محافظه کارترین و خوارج رادیکال‌ترین فرقه‌ها به شمار می‌آیند و معتزله ظرفیت‌های لازم برای هر دو حالت انقلاب و اصلاح را دارا است و مجموع در حد وسط فرقه‌ها ایستاده است.[6]


[6] مقاله بررسی رویکردها به معروف و منکر در فرق اسلامی .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo