درس الفائق استاد محسن مرتضوی
99/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرایط دلیل رادع/مقام سوم /تتمه بحث
بحث ما در انتهای فصل چهارم بود ودر مقام سوم که آیا یک دلیل رادع کاف است یا نه باید متعدد باشه ومناسب مردوع باشد؟گفتیم غرض از منع اعلام موقف شارع است وبرای آن یک دلیل کافی است.مبنای دیگه این بود که دلیل رادع باید مطابق دلیل مردوع باشد یعنی اگر سیره ای باطل بود باید آن قدر دلیل بیاورد تا از بین برودکه گفتیم شارع به عنوان مقنن چنین وظیفه ای ندارد وهمون اعلام موقف او بر عدم رضایت کافی است.
نکته اول:
در یک صورت صِرف وجود دلیل رادع کفایت برای ردع از سیره عقلاییه نخواهد کرد و آن در جایی است که مکلف احراز کرده است که عرف و متشرعه در عصر تشریع از خطاب دلیل ردع، ردع و منع را برداشت نکردهاند و به آن ملتزم نشدهاندبلکه طبق همان سیره عقلایی عمل کردند. در این صورت مکلف اطمینان پیدا میکند که حتماً در آن دلیل رادع خلل و نقصانی بوده است که موجب شده متشرعه در آن عصر بدان عمل نکردهاند. در این صورت با احراز چنین قرینهای، صرف وجود دلیل رادع کفایت نخواهد کرد.اما اگر یقین داریم که به دست متشرعین زمان معصوم نرسیده اما به دست مارسیده در اینجا این دلیل بر ردع کفایت می کند چون عدم التزام آنها از وجود دلیل برردع کشف نمی شود.درفرض دیگر هم که شک داشته باشیم که به دست آنها رسیده یانه دراینجا دلیل رادع کفایت بر ردع نمی کند زیرا احتمال وجود قرینه بررسیدن آنها براین دلیل ردع برای رد آن کافی است.
نکته دوم:
همان طور که صرف وجود دلیل رادع برای نهی و منع از سیره معاصره کفایت میکند، به طریق أولی برای ردع و منع از سیره مستحدثه هم کفایت میکند پس این مطلبی که اخیر مطرح کردیم از عدم کفایت صرف وجود مانع در بعضی موارد در سیره مستحدثه جاری نمی شود.