درس الفائق استاد محسن مرتضوی
99/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: طرق احراز عدم ردع/طریق دوم /عدم بدیل برای سیره
بحث ما به طرق احراز عدم ردع از معصوم رسید واولین طریق آن بادوتقریب گذشت ومناقشه ای وارد شد که در ادامه آورده می شود.
مناقشه: اگر ردع و منع امام علیه السلام از طریق معتبر همچون نقل امثال زراره و محمد بن مسلم به مردم برسد، برای آنها اطمینان به موقف شریعت پیدا خواهد شد و پرسش مجددی پیش نمیآید، پس اینکه فرض گرفته شده ردع امام از سیره عقلاییه همیشه ملازم با کثرت سوال از ناحیه مردم خواهد بود ناتمام است. مضافاً بر اینکه در همه زمانها دسترسی به امام علیه السلامو سوال کردن از ایشان امکان نداشته، لذا چه بسا مردم اکتفاء به همان نهی و ردع واصل نمودهاند. بله ممکن است برای بعضی متشرعه تردید و دودلی ایجاد شود و از جانب آنها احیاناً در صورت مساعد بودن ظروف ارتباطی، سوال و پرسش مطرح گردیده ولی این را نمیتوان به عنوان یک قاعده کلیه و ملازمه همیشگی ارائه نمود.
نکته :عدم وصول یعنی عدم ردع،حال وصول یعنی اینکه به ما می رسد آیا باید از راه معتبر باشد یا مطلق وصول کافی است؟ما می گوییم نهی باید از راه معتبر به ما برسد ولی آنهایی که از راه حساب احتمالات سیره را احراز می کنند می گویند مطلق وصول کافی است.
طریق دوم: عدم بدیل برای سیره عقلاییهاگر سیره عقلاییه بر امری باشد که در جامعه چارهای از تحقق آن یا بدیل و جایگزینش نیست و یکی از آن دو باید محقق شوند، در چنین موردی از راه عدم تحقق بدیل و جانشین سیره میتوان احراز عدم ردع نسبت به سیره عقلاییه نمود، چون اگر از سیره عقلاییه مذکور نهی و ردعی صورت میگرفت حتماً بدیل و جایگزین آن در خارج محقق میشد، بنابراین از عدم نحقق بدیل، کشف میشود که ردع و نهیی از آن سیره محقق نشده است، مثلاً برای کشف مقاصد شارع در خطابات شرعیه یا باید به ظواهر عمل شود و یا به خصوص نصوص و از این دو حالت خارج نیست. در اینجا از عدم تحقق سیره بر عمل به خصوص نصوص در خطابات شرعیه کشف میشود که نسبت به سیره عمل به ظواهر ردع و نهیی نرسیده است چون اگر از آن سیره ردع و منع شده بود، بدیل آن (سیره عمل به خصوص نصوص) در خارج محقق میشد. مرحوم آخوند خراسانی در کفایة از همین برهان (عدم تحقق بدیل ) برای حجیت سیره عمل کردن به ظواهر استفاده نموده است.