درس خارج فقه استاد سید صادق محمدی

1400/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه پزشکی/ اتانازی/ حکم اتانازی

 

دو آیه در مورد خودکشی بیان کردیم و گفتیم که نمیتوان به این دو آیه بر حرمت خودکشی استدلال کرد. سیاق این دو آیه اجازه نمیدهد که این دو آیه را برای حرمت خودکشی مورد استدلال قرار دهیم.

آیه سوم که در مورد قتل نفس آمده و ممکن است برای خودکشی مورد استدلال قرار گیرد، آیه 151 سوره انعام است:

﴿قل‌ تعالوا أتل ما حرم ربكم عليكم ألا تشركوا به شيئاً و بالوالدين إحساناً و لا تقتلوا أولادكم من إملاق نحن نرزقكم و إياهم و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و لا تقتلوا النفس‌ التي حرم الله إلا بالحق ذلكم وصاكم به لعلّكم تعقلون‌﴾[1] .

نکته: این عبارت ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾، در آیات قرآن تکرار شده است که یکی از موارد همین آیه است و مورد دیگر در آیه 33 سوره اسراء آمده است.

معنای عبارت ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ چه می‌باشد؟

شبیه همین عبارت در سوره اسراء با کمی تفاوت آمده است:

﴿و لا تقتلوا النفس‌ التي حرم الله إلا بالحق و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطانا‌ً فلا يسرف في القتل إنه كان منصوراً﴾[2]

در هر دو آیه ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ آمده است. خداوند احکام نهی را بیان کرده و آنچه که حرام است را بیان فرموده و در ضمن این آیات که مربوط به احکام موارد حرام است ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ را بیان فرموده است. ابتدا ترجمه اجمالی آیات را ذکر می‌کنیم تا معنای آن مشخص شود. در سوره اسراء شش حکم مهم را بیان فرموده است:

 

1. حرمت قتل فرزندان؛ ﴿لا تقتلوا اولادکم خشیة إملاق﴾[3] و در سوره انعام هم لا تقتلوا اولادکم من إملاق دارد.

2. حکم زنا را بیان می‌کند که گناه کبیره است؛﴿ولا تقربوا الزنا إنه کان فاحشةً و ساء سبیلاً﴾[4] در سوره انعام هم عبارت ﴿ولا تقربوا الفواحش﴾[5] بیان شده که عام است و زنا یکی از فواحش است.

3. قتل نفس: ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾؛ این قتل نفس از گناهان کبیره محسوب شده است.

4. حفظ مال ایتام:﴿ولا تقربوا مال الیتیم إلا بالتی هی أحسن﴾[6] ، مگر یک طریقی که بهترین طرق است.

5. مسأله وفای به عهد؛﴿أوفوا بالعهد إنّ العهد کان مسئولاً﴾[7] .

6. مبارزه با کم فروشی؛ ﴿و أوفوا الکیل إذا کلتم﴾[8] .

البته در سوره انعام مسأله شرک هم بیان شده است؛ ﴿ألا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین إحساناً﴾[9] ، که این نکته مهم را بیان می‌کند که چقدر احترام والدین مهم است که در کنار مسأله شرک ورزیدن به خدا ذکر شده است.

این ترجمه‌ها را بیان کردیم که بدانیم ﴿لاتقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ در مطاوی و لابلای چه مباحثی در قرآن آمده است. در قرآن کریم در رابطه با قتل نفس آیات متعددی آمده است، مانند:

﴿من قتل نفساً بغير نفس أو فساد في الأرض فكأنما قتل الناس جميعاً و من أحياها فكأنما أحيا الناس جميعاً﴾[10]

یا آیه ﴿و من یقتل مؤمناً متعمّداً فجزاءهُ جهنم خالداً فیها و غضب الله عليه و لعنه و أعدّ له عذاباً عظيماً﴾[11] .

البته «خالداً» را در کتب کلامی به معنای ابدی بودن نمی‌دانند بلکه به این صورت معنا می‌کنند که زمان ماندن در جهنم طولانی است ولی ابدی نیست.

پس خداوند این گناه قتل نفس را بسیار مورد توجه قرار داده و حرمت آن را شدید دانسته است.

آیه مورد استدلال این بود: ﴿ولا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾؛ در تفسیر المیزان آمده که «حرّم» به دو معنا می‌تواند باشد: 1.خداوند قتل نفس را حرام کرده است (جعل حرمت برای قتل نفس). 2. محترم قرار دادن نفس.

بعد می فرماید: «إلا بالحق» که استثناء است مثل اینکه قتلی به جهت قصاص که در شرع آمده جایز شده باشد. استدلالی که به آیه شده این است که این ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ برای اینکه بحث خودکشی را از آیه برداشت کنیم مجبوریم این آیه را مطلق بگیریم.

به نظر ما این استدلال ناتمام است؛

اولاً، ظهور اوّلی آیه این است که اختصاص به نفس دیگری دارد. مثلاً آیه ﴿من قتل نفسا بغير نفس أو فساد في الأرض فكأنما قتل الناس جميعا و من أحياها فكأنما أحيا الناس جميعا﴾ یا آیه ﴿و من یقتل مؤمناً متعمّداً فجزاءهُ جهنم خالداً فیها و غضب الله عليه و لعنه و أعد له عذاباً عظيماً﴾ که ظهور در قتل دیگری دارد.

ثانیاً، اگر فرض کنیم که این عبارت: ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ اطلاق دارد، همان سیاقی که قبلاً به آن اشاره کردیم این اطلاق را منصرف می‌کند و سیاق آیه به این یک ظهوری می‌بخشد که شامل قتل نفس خود نمی‌شود.

اگر شش حکم که در آیات آمده بود را مشاهده کنیم ، همگی در مورد دیگران است (سیاق آیه این را نشان می‌دهد). البته در رابطه با زنا، این مربوط به خود انسان است اما باز هم منظور زنای با دیگران است و به خود شخص برنمی‌گردد. پس سیاق آیات در رابطه با فعلی است که درباره دیگران انجام می‌شود و حرمت دارد. با این سیاق چگونه بگوییم که ﴿لا تقتلوا النفس التی حرّم الله إلا بالحق﴾ اطلاق دارد؟ حداقل این است که سیاق آیه موجب می‌شود که اطلاق آیه مشکوک شود. چون این آیه در ضمن آیاتی قرار دارد که در مورد حرمت افعالی است که در رابطه با دیگران است و در مورد خود شخص نمی‌باشد. پس این به اطلاق آیه ضربه می‌زند. پس به نظر ما این آیه فی نفسه ظهور در حرمت قتل نفس ندارد تا حرمت خودکشی را از آن استفاده کنیم.

 

 

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo