درس کتاب المکاسب سید مهدی میر معزی

بخش3

1401/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب البیع/شرائط العوضین /اقسام الارضین و احکامها

 

متن کتاب: نعم (1)، یكون (2) للمشتری (3) على وجه كان (2) للبائع (4) أعنی مجرّد الأولویة و عدم جواز مزاحمته (5) إذا كان التصرّف و إحداث تلك الآثار بإذن الإمام علیه السلام أو بإجازته (6) (7) و لو لعموم الشیعة كما (8) إذا كان التصرّف بتقبیل السلطان الجائر (9) أو بإذن الحاكم الشرعی، بناءً على عموم ولایته (10) لأُمور المسلمین و نیابته (10) عن الإمام علیه السلام.

    1. این عبارت، استدراک از فرمایش قبلی مرحوم مصنّف در عبارت «و ظاهره كما ترى عدم جواز بیعها حتّى تبعاً للآثار المملوكة فیها على أن تكونَ جزءاً من المبیع فیدخلَ فی ملك المشتری» می باشد یعنی اگرچه رقبه ارض به ملک مشتری در نمی آید، ولی حق اولویّت تصرّف در این زمین به تبع آثار، به ملک مشتری در می آید.

    2. ای الارض المفتوحة عنوةً.

    3. ای للمشتری للآثار.

    4. ای لبائع الآثار.

    5. ای عدم جواز مزاحمة المشتری.

    6. ای اجازة الامام (ع).

    7. تفاوت اذن با اجازه آن است که اذن، پیش از انجام فعل صورت می پذیرد ولی اجازه پس از انجام فعل، صورت می گیرد.

    8. مرحوم مصنّف با عبارت «کما اذا کان التصرّف الخ» در صدد بیان مثال برای اذن یا اجازه امام (ع) به عموم شیعه می باشند.

    9. زیرا اگرچه امام (ع)، نفس تصرّف سلطان جائر در اراضی خراجیّه به تقبیل یا تقطیع را حرام می داند، ولی برای شیعیان خود تصرّف مبتنی بر عمل سلطان جائر را به صورت عمومی اجازه نموده اند.

    10. ای الحاکم الشرعی.

 

متن کتاب: لكن (1)‌ ظاهر عبارة المبسوط إطلاق المنع عن التصرّف فیها (2) قال: «لا یجوز التصرّف فیها (2) ببیعٍ و لا شراءٍ و لا هبةٍ و لا معاوضةٍ و لا یصحّ أن یبنی دوراً و منازل و مساجد و سقایات و لا غیر ذلك من أنواع التصرّف الذی یتبع الملك (3)، و متى فعل شیئاً من ذلك كان التصرّف باطلًا، و هو على حكم الأصل (4)» (5).

و یمكن حمل (6) كلامه (7) على صورة عدم الإذن من الإمام علیه السلام حال حضوره (8).

    1. مرحوم مصنّف پس از بیان ظاهر روایات باب، در صدد بیان کلمات فقهائی بر می آید که ظاهر کلام آنها مخالف با این روایات است، وجه ذکر کلمات این بزرگان بررسی این مطلب است که آیا می توان توجیهی برای حمل این کلمات بر معنایی موافق با ظاهر روایات باب یافت یا آنکه هیچ توجیهی در این زمینه وجود نداشته و اعراض مشهور فقهاء از عمل به این روایات، موجب عدم حجّیّت این روایات شده و استناد به این روایات را با اشکال مواجه می نماید.

    2. ای الارض المفتوحة عنوةً.

    3. ای التصرّف الذی یتوقّف علی الملک و لا یجوز الّا للمالک.

    4. ای و آثار هذه التصرّفات من الابنیة و الزرع و الشجر و امثالها علی حکم اصل الارض المفتوحة عنوةً، فتکون الآثار ملکاً لجمیع المسلمین کأصل الارض.

    5. وجه مخالفت فرمایش مرحوم شیخ طوسی در مبسوط با ظاهر روایات آن است که طبق ظاهر روایات باب، تصرّف در ارض مفتوحة عنوةً با اذن امام (ع) جائز بوده و حق اولویّت تصرّف در زمین مفتوحة عنوةً نیز به تبع آثار، به ملک مشتری در می آید، در حالی که ظاهر کلام مرحوم شیخ آن است که اساساً مطلقاً هیچ تصرّفی در ارض مفتوحة عنوةً جایز جایز نیست و حقّ اولویّت تصرّف در این زمین نیز به تبع آثار، به ملک مشتری در نمی آید.

    6. مرحوم مصنّف با این عبارت، در صدد بیان احتمالات خلاف ظاهر در کلام مرحوم شیخ طوسی در مبسوط هستند که مطابق با ظاهر روایات باب می باشد و علّت بیان این احتمالات اشاره به وجه نصّ نبوده عبارت مرحوم شیخ در مخالفت با ظاهر روایات باب می باش.

    7. ای کلام المبسوط من عدم جواز التصرّف فی الارض الخراجیّة.

    8. ای حضور الامام (ع).

 

متن کتاب: و یحتمل إرادة التصرّف بالبناء على وجه الحیازة و التملّك (1) (2).

و قال فی الدروس: «لا یجوز التصرّف فی المفتوحة عنوة إلّا بإذن الإمام، سواء كان (3) بالبیع أو الوقف أو غیرهما؛ نعم فی حال الغیبة ینفذ ذلك (3)» (4)، و أطلق فی المبسوط أنّ التصرّف (5) فیها (6) لا ینفذ (7)، و قال ابن إدریس: «إنّما نبیع و نوقف تحجیرنا (8) و بناءنا و تصرّفنا (9)، لا نفس الأرض» انتهى.

    1. ای حیازة الارض المفتوحة عنوةً و تملّکه بإحیائه بالبناء، لا التصرّف فیها علی وجه کونها ملکاً للمسلمین و کون البناء موجباً للزوم اداء الخراج الی حاکم الشرع.

    2. مرحوم مصنّف با این دو حمل در صدد حمل کلام مرحوم شیخ طوسی بر خلاف ظاهر آن به گونه ای هستند که با ظهور روایات در انتقال حق اولویّت تصرّف در زمین مفتوحة عنوةً به تبع آثار، منافات نداشته باشد.

    3. ای التصرّف فی مفتوحة عنوةً بدون اذن الامام (ع).

    4. وجه مخالفت فرمایش مرحوم شهید اوّل در دروس با ظاهر روایات آن است که طبق ظاهر روایات باب، حق اولویّت تصرّف در زمین مفتوحة عنوةً نیز به تبع آثار، به ملک مشتری در می آید، در حالی که ظاهر کلام مرحوم شهید اوّل در دروس آن است که صرفاً در زمان غیبت چنین است ولی در زمان حضور، حقّ اولویّت تصرّف در این زمین به ملک مشتری در نمی آید.

    5. ای التصرّف بدون اذن الامام (ع).

    6. ای الارض المفتوحة عنوةً.

    7. ای سواءٌ کان فی زمن حضور الامام (ع) ام کان فی زمان الغیبة.

    8. ای حقّ اختصاصنا بالتصرّف فی الارض الخراجیّة.

    9. ای آثار تصرّفنا من البناء و الزرع و الشجر و امثالها.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo