درس کتاب المکاسب سید مهدی میر معزی

بخش3

1400/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تنبیهات المعاطاة/الامر الثامن: هل المعاطاة تتحقّق بالقول الغیر الجامع للشرائط کما تتحقّق بالفعل؟ /اعتبار الموالاة

 

متن کتاب: و من جملة شروط العقد: الموالاة (1) بین إیجابه و قبوله‌ (2)

ذكره (3) الشیخ فی المبسوط فی باب الخلع (4)، ثمّ العلّامة (5) و الشهیدان (6) و المحقّق الثانی (7) و الشیخ المقداد (8).

قال الشهید فی القواعد: «الموالاة معتبرة فی العقد و نحوه (9)،

    1. «موالاة» به معنای تتابع و پشت سر هم واقع شدن می باشد.

    2. ای سواءٌ تقدّم الایجاب علی القبول ام لا.

    3. ای ذکر اشتراط المولاة بین الایجاب و القبول فی العقد.

    4. طلاق خُلع آن است که زوجه به واسطهٔ کراهتی که از زوج دارد، در مقابل پرداخت مالی معادل با مهر، کمتر از مهر و یا بیشتر از آن، از زوج طلاق بگیرد. این طلاق از جمله افراد طلاق بائن می باشد که پس از طلاق، زوج حقّ رجوع به زوجه را ندارد.

    5. ای فی باب النکاح و فی باب الخلع.

    6. ای الشهید الاوّل فی باب الوقف و الشهید الثانی فی باب الهبة و الخلع.

    7. ای فی باب الخلع و البیع.

    8. مراد از «شیخ المقداد»، مرحوم فاضل مقداد، مؤلّف کتاب شریف التنقیح الرائع لمختصر الشرایع می باشد.

    9. ای و نحو العقد مثل الاذان و الصلاة و غیرهما.

 

متن کتاب: و هی (1) مأخوذة من اعتبار الاتّصال (2) بین الاستثناء و المستثنى منه (3)، و قال بعض العامّة: لا یضرّ قول الزوج بعد الإیجاب (4): «الحمد للّه و الصلاة‌ على رسول اللّه، قبلت نكاحها»؛ و منه (5) الفوریة فی استتابة (6) المرتدّ (7)، فیعتبر فی الحال (8)، و قیل: إلى ثلاثة أیام (9)؛ و منه (5) السكوت فی أثناء الأذان، فإن كان (10) كثیراً أبطله (11)؛ و منه (5) السكوت الطویل فی أثناء القراءة أو قراءة غیرها (12) و كذا التشهّد (13)؛

    1. ای اعتبار الموالاة فی العقد و نحوه.

    2. ای اشتراط الاتّصال.

    3. ای اشتراط الاتّصال بین الاستثناء و المستثنی منه فی باب الاقرار قطعاً و فی سایرالابواب لغةً؛ لذا اگر کسی اقرار نماید که «له علیّ الف درهمٍ» و بعد از یک ساعت استثناء نموده و بگوید: «الّا عشرةً»، طبق اقرار اوّل او بر علیه او به پرداخت هزار درهم حکم می شود و استثناء لحاظ نمی شود، کما اینکه اگر در سایر ابواب میان استثناء و مستثنی منه فاصله معتدٌّ به بیافتد، لغةً صحیح نمی باشد، مثلاً در «اکرم العلماء الّا زیداً»، استثناء یعنی «الّا زیداً» باید متّصل به مستثنی منه و حکم آن یعنی «اکرم العلماء» ذکر شود و اگر گفته شود: «اکرم العلماء» و سپس با فاصله معتدٌّ به گفته شود: «الّا زیداً»، به لحاظ لغوی از قبیل استعمال غلط خواهد بود.

    4. ای بعد الایجاب من الزوجة بأن قالت: «زوّجتک نفسی بمأة».

    5. ای و من موارد اعتبار الموالاة.

    6. این عبارت مسامحه داشته و «استتابة» در آن مسامحةً به معنای توبه می باشد، نه توبه دادن مرتدّ.

    7. ای المرتدّ الملّی و هو من ولد علی الکفر، فأسلم ثمّ ارتدّ، لأن المرتدّ الفطری یقتل و ان تاب.

    8. ای فی حال الاستتابة.

    9. ای یجوز تأخیر توبة المرتدّ الملّی الی ثلاثة ایّام من الاستتابة.

    10. ای السکوت.

    11. ای ابطل الاذان.

    12. عبارت «قراءة غیرها» عطف بر «السکوت الطویل» می باشد ای: «و من موارد اعتبار الموالاة، کون السکوت الطویل فی اثناء القراءة، او قراءة غیر الحمد و السورة مثل قرائة التسبیحات الاربعة فی اثناء قراءتهما، موجباً لبطلان الصلاة».

    13. ای و کذا من موارد اعتبار الموالاة، کون السکوت الطویل فی اثناء التشهّد موجباً لبطلان الصلاة.

 

متن کتاب: و منه (1) تحریم المأمومین (2) فی الجمعة قبل الركوع (3)، فإن تعمّدوا (4) أو نسوا (5) حتى ركع، فلا جمعة؛ و اعتبر بعض العامّة تحریمهم (2) معه (6) قبل الفاتحة (7)؛ و منه (1) الموالاة فی التعریف (8) بحیث لا ینسى أنّه تكرار (9)؛ و الموالاة فی سنة التعریف (10)، فلو رجع فی أثناء المدّة (11) (12)، استؤنفت (13) لیتوالى»، انتهى.

    1. ای و من موارد اعتبار الموالاة.

    2. ای اتیان المأمومین بتکبیرة الاحرام.

    3. ای الموالاة بین تحریم المأمومین و تحریم الامام بحیث لا یتأخّر تحریمهم من تحریمه الی الرکوع.

    4. ای تعمّد المأمومین، ترک تکبیرة الاحرام.

    5. ای نسی المأمومین، تکبیرة الاحرام.

    6. ای مع الامام.

    7. فیعتبرون ذلک البعض من العامّة، الموالاة بین تحریم المأمومین و تحریم الامام بحیث لا یتأخّر تحریمهم من تحریمه الی قرائة فاتحة الکتاب.

    8. ای تعریف اللقطة.

    9. یعنی وقتی واجد لقطه، در مکان های عمومی آن را اعلام می نماید تا صاحب آن پیدا شود، به قدری میان اعلام های او فاصله نشود که مردم خیال کنند دو مال مختلف را اعلام می کند، بلکه نهایتاً به قدری فاصله شود که معلوم باشد اعلام دوّم، تکرار اعلام اوّل و مربوط به همان مالی است که سابقاً آن را اعلام نموده است.

    10. ای و من موارد اعتبار الموالاة، الموالاة فی سنة التعریف.

    11. ای فلو رجع عن التعریف فی اثناء السنّة.

    12. مثل اینکه مثلاً دو ماه تعریف کند و سپس تا پایان سال تعریف نکند و در سال بعد، دوباره بخواهد تعریف را ادامه دهد.

    13. ای استؤنفت السنة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo