درس کتاب المکاسب استاد سیدمهدی میرمعزی

کفایه

1401/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الثالث عشر: المشتق/المقدمات /الرابعة: عدم اختلاف دلالة هیئة المشتقّ باختلاف المبادی ؛ الخامسة: المراد بالحال فی عنوان المسألة

 

متن کتاب: رابعها (1) (2) أن اختلاف المشتقات‌ فی المبادئ‌ و كون‌ المبدإ فی بعضها (3) حرفة و صناعة (4) و فی بعضها (3) قوة و ملكة (5) و فی بعضها (3) فعلیا (6) (7) لا یوجب‌ اختلافا فی دلالتها (3) بحسب الهیئة أصلا و لا تفاوتا فی الجهة المبحوث عنها (8) كما لا یخفى،‌ غایة الأمر أنه‌ یختلف التلبس به‌ (9) فی المضی أو الحال،‌ فیكون التلبس به (9)‌ فعلاً (10) لو أخذ (9) حرفة (11) أو ملكة (12) و لو لم یتلبس (13) به‌ (14) إلى الحال أو انقضى‌ (9) عنه (13)

    1. ای رابع الامور التی ینبغی تقدیمها قبل الخوض فی مسألة المشتقّ و تفصیل الاقوال فیها و بیان الاستدلال علیها.

    2. مرحوم مصنّف با ذکر این مقدّمه چهارم در صدد دفع یک توهّم می باشند و آن اینکه بعضی مشتقّات همچون «نَجّار»، «مُجتَهِد» و «مُثمِرة»، از محلّ نزاع خارج بوده و اجماع بر آن وجود دارد که بر کسی که بالفعل متلبّس به نجارة یا اجتهاد نیست و به درخت میوه ای که در فصل زمستان، بالفعل متّصف به وصف اثمار نیست و نجارة، اجتهاد و اثمار از آن منقضی شده است، حقیقةً «نجّار»، «مُجتَهِد» و «مُثمِرة» صدق می نماید؛

مرحوم مصنّف در مقام پاسخ از این توهّم می فرمایند: تلبّس کلّ شیءٍ بحسبه، لذا تلبّس فعلی به مبدأ اشتقاقی که از قبیل حرفه و صناعتی مثل نجارة می باشد به این نیست که بالفعل مشغول به آن حرفه و صناعت و در حال نجارة باشد، بلکه به آن است که بالفعل متّصف به آن مهارت و یا صناعت بوده و آن مهارت را فراموش نکرده و آن صناعت را رها نکرده باشد؛ کما اینکه تلبّس فعلی به مبدأ اشتقاقی که از قبیل قوّه و ملکه ای مثل اجتهاد می باشد به این نیست که بالفعل مشغول اجتهاد باشد، بلکه با آن است که بالفعل از آن ملکه، قوّه و توانایی برخوردار بوده و با بیماری هایی مثل آلزایمر، آن را از دست نداده باشد؛ کما اینکه تلبّس فعلی به مبدأ اشتقاقی مثل إثمار که از قبیل شأنیّت می باشد به آن نیست که درخت، بالفعل متّصف به اثمار بوده و میوه داشته باشد، بلکه به آن است که بالفعل، شأنیّت اثمار داشته باشد به گونه ای که بتواند در فصل مناسب، میوه دهد، و لو الآن در زمستان بوده و بالفعل میوه نداشته باشد.

بنا بر این در چنین اوصافی نیز بحث از مشتقّ متصوّر خواهد بود به اینکه گفته شود آیا مثل لفظ «نجّار» برای خصوص متلبّس بالمبدأ بالفعل وضع شده و صرفاً شامل کسی می شود که بالفعل، از مهارت نجارة برخوردار است یا آنکه برای اعمّ از متلبّس بالمبدأ بالفعل و ما انقضی عنه المبدأ وضع شده و شامل کسی که سابقاً از مهارت نجارة برخوردار بوده و بالفعل آن را فراموش کرده است نیز می شود؛ یا آنکه گفته شود آیا مثل لفظ «مُجتَهِد» برای خصوص متلبّس بالمبدأ بالفعل وضع شده و صرفاً شامل کسی می شود که بالفعل، از ملکه اجتهاد برخوردار می باشد یا آنکه برای اعمّ از متلبّس بالمبدأ بالفعل و ما انقضی عنه المبدأ وضع شده و شامل کسی که سابقاً از ملکه اجتهاد برخوردار بوده و الآن به جهت بیماری مثل آلزایمر، این ملکه را از دست داده است نیز می شود؛ یا اینکه گفته شود آیا مثل لفظ «مُثمِرة» برای خصوص متلّبس بالمبدأ بالفعل وضع شده و صرفاً شامل کسی می شود که بالفعل، شأنیّت إثمار دارد، یا آنکه برای اعمّ از متلبّس بالمبدأ بالفعل و ما انقضی عنه المبدأ وضع شده و شامل کسی که سابقاً شأنیّت إثمار داشته، ولی اکنون به جهت سرمازدگی یا آفت، دیگر شأنیّت اثمار ندارد نیز می شود[1] .

    3. ای المشتقّات.

    4. مثل «النِجارة» فی «النَجّار».

    5. مثل «الإجتهاد» فی «المُجتَهِد».

    6. مثل «الضرب» فی «الضارب».

    7. و فی بعضها شأنیّاً مثل «الإثمار» فی «المُثمِرَة».

    8. ای الجهة المبحوث عنها فی المشتقّات و هو دلالة الهیئة، لا دلالة المادّة و المبدأ.

    9. ای المبدأ.

    10. این کان، کان تامّه می باشد ای فیَجِد و یتحقّق التلبّس بالمبدأ فعلاً.

    11. مثل النجارة.

    12. مثل الإجتهاد.

    13. ای و لو لم یشتغل بالمبدأ.

    14. ای الذات.

 

متن کتاب: و یكون‌ (1) (2) مما مضى‌ أو یأتی‌ لو أُخِذَ (3) فعلیا (4)، فلا یتفاوت فیها (5) أنحاء التلبسات‌ و أنواع التعلقات‌ (6) كما أشرنا إلیه (7) (8).

    1. ای التلبّس بالمبدء.

    2. عبارت «و یکون ممّا مضی او یأتی الخ» عطف بر عبارت «یکون التلبّس به فعلا الخ» می باشد ای: «و یکون التلبّس بالمبدأ لو أُخِذَ المبدء فعلیّاً ممّا مضی لو انقضی عنه المبدأ او ممّا یأتی لو لم یتلبّس به الی الحال».

    3. ای المبدأ.

    4. مثل الضرب.

    5. ای المشتقّات.

    6. ای من الفعلیّة أو المهارة و الصناعة أو القوّة و الملکة أو الشأنیّة.

    7. ای فی الامر الاوّل حیث قال المصنّف رحمه الله: «و اختلاف‌ أنحاء التلبسات‌ حسب تفاوت‌ مبادی المشتقات‌ بحسب‌ الفعلية و الشأنية و الصناعة و الملكة حسب ما نشير إليه، لا يوجب‌ تفاوتا فی المهم‌ من محل النزاع هاهنا كما لا يخفى‌».

    8. مرحوم محقّق خویی در ما نحن فیه بیانی دارند که به فهم مطلب کمک می کند. ایشان می فرمایند تنها تفاوتی که میان مبادی که به نحو مهارت و صناعت یا قوّه و ملکه یا شأنیّت اخذ شده اند با مبادی که به نحو فعلیّت اخذ شده اند آن است که طول زمان فعلیّت در مبادی دسته اوّل، بیشتر از طول زمان فعلیّت در مبادی دسته دوّم می باشد[2] . (محاضرات، جلد 1، صفحه 239)


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo