< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن ملکی

99/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: معاد در قرآن/آیه 214 سوره بقره /تحمی سختیها مقدمه بهشت

 

آیه 214 بقره

﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَريبٌ﴾[1]

این آیه باتوجّه به کلمه‌ی «الجنة» که آینده‌ی مجاهدین فی سبیل الله را ترسیم می‌کند، یکی از آیاتی است که بسترساز تفکّر و دقّت انسان در امر قیامت می‌باشد.

أَمْ حَسِبْتُمْ

حَسِبْتُمْ یعنی گمان کردید شما یا شما فکر کردید و محاسبه کردید شما، چه حساب علمی یا ظنّی، یا حتّی وهمی و خیالی.

شأن نزول

أَمْ حَسِبْتُمْ" خطاب به کدام گروه از مسلمین است؟ سه احتمال وجود دارد:

احتمال اوّل: خطاب به مهاجرین؛ مهاجرین عدّه‌ای از اصحاب پیامبر بودند که شهرودیار خودشان مکّه را ترک کردند اموالشان را در مکّه گذاشتند و در شرایط سخت به مدینه آمدند تا پیامبر را یاری کنند. مَّسَّتهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ.

احتمال دوّم: خطاب به مسلمین درباره‌ی جنگ احد؛ زمانی که عبدالله أُبیّ به آنها می‌گفت: إلی مَتی تَقتُلُونَ أَنفُسَکُم؛ لَو کان مُحَمَّداً نبیاً ما سَلَّطَ الله عَلَیهِ العُسرَ وَالقَتل؛ چرا خودتان را به کشتن می‌دهید؟ اگر محمّد پیامبر خدا بود گرفتار اسارت و قتل نمی‌شد و شما هم گرفتار نمی‌شدید؛ این آیه به مسلمین می‌گوید برای رفتن به بهشت باید تلاش کرد.

احتمال سوّم: خطاب به مسامین درباره‌ی جنگ خندق؛ بیان مقاومت است؛ وقتی که مسلمانان در مدینه محاصره شدند، پیامبر آنها را به صبر دعوت کرد و فرمود: اگر می‌خواهید به بهشت بروید باید اهل مقاومت باشید؛ ؛ بهشت و عاقبت خیر نیازمند مقاومت در راه ثواب و سداد است.

أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ

أن: مصدریّه؛ جمله تأویل به مصدر برده می‌شود، و مفعول حَسِبتُم می‌باشد؛ آیا گمان کرده‌اید؟ آیا اینطور محاسبه کرده‌اید؟

و لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ

واو: حالیه

لمّا: اصل آن لم بوده است، ما به آن اضافه شده و معنایش عوض می‌شود؛ یعنی لم و لمّا در اصل یکی هستند لکن در زبان عربی برای اینکه در ماضی منفی تغییری داده شود، ما به او اضافه شده تا معنایش عوض شود؛ در لم توقّع حصول نیست ولی در لمّا هست؛ مانند: أَقَدِمَ اَلأمیر؟! لم یعنی نیامد؛ لمّا یعنی هنوز نیامده است.

يَأْتِكُمْ: فعل ثلاثی مجرّد از أَتی یَأتی؛ مجزوم به لمّا.

گمان می‌کنید وارد بهشت می‌شوید در حالیکه هنوز (سختی و بلا) به شما نرسیده است.

مَثَلُ: صفت برای یک مرفوع مقدّر است که فاعل یَأتِکُم می‌باشد (مثلا سوءٌ یا ضررٌ) فاعل محذوف است و مَثَل در حکم صفت برای اوست.

کلمه‌ی مَثَل و مِثل و شَبَه و شِبه، مثل هم هستند.

خَلَوْا: یعنی گذراندند قبل از شما؛ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم أی مَضَوا مِن قَبلِکُم.

معنای آیه اینطور میشود: لمّا تَمتَحِنوا وَتَبطِلُوا بِمِثلِ مَمتَحَنُوا؛ شما هنوز مثل گذشتگان گرفتار سختی نشدید تا مثل آنها صبر کنید؛ اگر قرار است وارد بهشت شوید باید شبیه آنها بشوید.

مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ

مسّ و لمس به یک معناست؛ بأساء نقیض نعماء (نعمت) و ضرّاء نقیض سَرّاء (آسایش)

مَسَّتهُم: بدون واو آمده و صفت یا حال است برای الّذینَ.

در حالیکه بر آنها عارض شد سختیهای مختلف یعنی نداشتن نعمت و نداشتن آسایش و امنیت؛ گاهی نیز این دو کلمه بجای هم استعمال شده‌اند.

أی لَم یُصِبکُم مثل الذّینَ خَلَوا أی مَضَوا قَبلَکُم مِنَ النَّبیّین وَالمُؤمِنین؛ مَثَلُ مِحنَة، مثل مُصیبة، مثل ضرّا.

الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ: فاعل مسّتهم.

وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ

زُلزِلوا: أی حُرِّکوا بِأَنواعِ البَلا؛ آنقدر سخت شد که پیامبر و کسانی که با او بودند و ایمان آورده بودند می‌گفتند مَتی‌ نَصْرُالله؟

این آیه‌ی شریفه زندگی اهل مقاومت را برای آخرت خوب ترسیم می‌کند؛ یکی از اهرمها و اسباب رسیدن به بهشت، مقاومت در طریق حقّ و حقیقت است.

فَصَبَر الذّینَ هُدُوا إلی الحَقّ عَلَی الشَّدائِد وَ تَسلُکُونَ سَبیلَهُم؛ مُؤدای این آیه شریفه آن است که در گذشته کسانی که هدایت را انتخاب کردند سختیهایی تحمّل کردند؛ شما هم اگر می‌خواهید به مدارج آنها برسید باید مثل آن سختیها را تحمّل کنید؛ أم حَسِبتُم أن تَدخُلوا الجَنَّة مِن دُون التَحَمُلِ المَشاق؛ بدون سختی نمی‌شود به بهشت رفت؛ همان اصل همیشگی که بهشت را به بهاء می‌دهند؛ شاید بالاترین بها و ثمن و ارزشی که باید داد تا بهشت گرفت، مقاومت است؛ ﴿وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً﴾[2] در سختیها، بلاها و گرفتاریهای خاصّی قرار گرفتند و آنقدر شدّت یافت که پیامبر هم صدایش بلند شد با اینکه او أصبَرُ النّاس، أعلَمُهُم بتأیید الله تبارک و تعالی و نَصرِه می‌باشد؛ او و همه‌ی مؤمنین که به او اقتدا کرده بودند می‌گفتند مَتی نصرُالله؟ یعنی چه وقت است که کمک خدا بیاید؟ می‌فرماید: أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ؛ به همه انسانهایی که اهل مقاومتند خبر می‌دهد که نصر خدا نزدیک است و وعده‌ی خداوند متعال تحقّق پیدا می‌کند.

نکته‌ی مهمّ در این آیه‌ی شریفه برای توجّه به قیامت بعنوان یکی از روشهای انتقال از این دنیا به آخرت این است که هر کس در این دنیا بعد از آنکه در مسیر توحید قرار گرفت و صبر و استقامتش بیشتر شد، قیامتی از قسم بهشت و جنت نصیب او می‌شود؛ و آنانی که می‌خواهند دین خدا و اعتقادات و اخلاقیات را در کمال راحتی بدست بیاورند آخرت آبادی ندارند؛ آخرت آباد برای کسانی است که در دنیا امتحان بشوند؛ یکی از ابزار امتحانی خدا نزول شدائد است مثل بیماری و ناامنی و درگیریهای مختلف وشرایط خاصّی که همه أولیاء خدا داشته‌اند؛ أنبیاء و أولیاء و پیروانشان در چه شرایط سختی زندگی کردند؟! بنابراین أَمْ حَسِبْتُمْ استفهام انکاری است! یعنی لاتَحسَبُوا؛ یعنی اینطور حساب نکنید بلکه اگر قرار است قیامت و معاد شما جنت باشد، تحمل ناداری و ناامنی در حدّی که به مرحله ی خواستن جدّی از خدا برسید لازم است.

این یک اصل مسلّم و سنّت الهی است که بهشت جای زحمتکشانِ دلسوخته‌یِ جان سوخته‌یِ رنج دیده‌یِ پرکارِ کم‌مصرف است؛ با ناز و نعمت و فراوانی و نداشتن درد و رنج، کسی بهشتی نمی‌شود؛ الدّنیاحفّت بِالمَکارِه یا اَلجَنَّةُ حُفَت بِالمَکاره برای کسانی است که اهل حساب و کتاب باشند و إلّا قرآن درباره‌ی کفّار می‌گوید: نُملی لَهُم؛ ،گرفتاریها و سختیهای آنها را گاهی کم می کنیم.

بین این دو روایت الدُّنیا حُفَّت بالمکاره و اَلجَنَّةُ حُفَت بِالمَکاره تناظر هست و دلالت دارد بر اینکه دنیای حُفَّت بِالمکاره مال بهشتی‌هاست؛ دنیا جای راحتی جسمی نیست؛ راحتی روحی چرا؛ تمام کسانی که در دنیا اهل توحید و معرفت بالا هستند راحتیهای جسمی را نمی‌خواهند؛ ناراحتیهای جسمی هم خیلی آنها اذیت نمی‌کند؛ و از همان رنج وغصّه‌ای که برای دیگران می‌خورند لذّت معنوی می‌برند.

عَلی کُلِ حالٍ آیه 214 از سوره بقره این مسأله را بطور مسلّم بیان می‌کند که بهشت، زندگی در قیامت است و زندگی در قیامت در گرو تحمّل شدائد در دنیاست.

در روایات آمده که صبر بر سه قسم است: صبر در مصیبت، صبر در طاعت و صبر در معصیت؛ این بیان دیگری است برای محتوای همین آیه‌ی شریفه؛ صبر در بأساء و ضرّاء برای رسیدن به هدف والا و متعالی یعنی عبودیّت و بندگی است و از رهگذر عبودیت و بندگی، به بهشت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo