< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن ملکی

1400/01/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: معاد در قرآن/آیه 223 بقره /بهرهوری از زن

 

آیه 223 بقره

﴿نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ﴾

 

نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ

نِساؤُكُمْ: مضاف و مضاف الیه؛ جمع مضاف، مفید عموم است یعنی همه‌ی زنها؛ و با اضافه معرفه شده و مبتدا می‌باشد.

نساء اسم جمع است از ریشه‌ی نَساء یا نَسَئ بمعنای عمر یا زیادی؛ ظاهراً بخاطر اینکه زنان مرکز بوجود آمدن نسل انسان هستند هم مسأله‌ی عمر انسان و هم مسأله‌ی زیاد شدن و کثرت نسل در این موجود لحاظ شده است؛ همانند زمین که مرکز تولید انواع و اقسام محصولات زمینی است؛ بر این اساس به این طائفه از فرزندان آدم نساء گفته می‌شود.

حَرْثٌ: خبر؛

حرث مصدر است ولی در اینجا بمعنای اسم مفعول یا اسم مکان می‌باشد: محروث یا محرَث؛ نساءکم محروثة أو محرث لکم.

کلمه‌ی حرث دلیل بر آن است که دُبُر محلّ مسائل جنسی نیست؛ بلکه محل بهره وری جنسی قُبُل است؛ همانطور که ماتریدی[1] می‌گوید: معنای حرث مُزدَرَع است و این دلیل بر آن است که زن نمی‌تواند مانع وطی شود چون مزدرع اگر ترک شود ضایع شده از حیز انتفاع می‌افتد؛ همچنین مقصود از وطی شهوترانی نیست بلکه هدف اصلی تولید مثل و تکثیر نسل است.[2]

فرق بین حرث و زرع

حرث بمعنای القاء بذر است؛ حرث لکم یعنی محلّ ریختن بذر و آماده‌ی کشت است بنابراین حرث یعنی آماده کردن زمین و ریختن بذر ولی زرع یعنی مراعات و نگهداری زمین تا محصول بدهد؛ بتعبیر دیگر حرث علّت محدثه است و زرع علّت مبقیه.

بر این اساس قرآن در سوره‌ی واقعه می‌گوید: ﴿أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ * أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ﴾[3] حرث به انسان نسبت داده شده است و زرع به خداوند.

 

فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ

فَأْتُوا: إتیان حرث بمعنای وطی است.

حرثٌ نکره آمد چون اصل در خبر نکره است البتّه وقتی در هیئت ترکیبی قرار میگیرد توسّط إسناد موجود در آن، مجهول تبدیل به معلوم میشود؛ امّا حرثکم معرفه است چون قبلاً ذکر شده و معهود است؛ همانند رسولا و الرسول در سورهی مزّمّل: ﴿أَرْسَلْنا إِلى‌ فِرْعَوْنَ رَسُولاً * فَعَصى‌ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ﴾ [4]

أَنَّى: در معنای أنّی چند احتمال وجود دارد:

اوّل: کیفیّت وطی؛ مثل عزل و عدم عزل یا وضع قرار گرفتن زن و مرد.

دوّم: زمان وطی.

سوّم مکان وطی.

برخی گفتهاند أنّی اشاره به وطی از قُبُل یا دُبُر هم دارد لکن گفتیم باتوجّه به کلمهی حرث، وطی مخصوص قبل است؛ جواز و عدم جواز وطی در دُبُر از ادلّهی دیگر باید استفاده شود؛ این آیه از نظر منطوق مسألهی قُبُل را مورد حکم قرار داده است؛ گرچه از نظر مفهوم میتوان گفت نسبت به دبر نهی کراهتی دارد زبرا دبر با حرث سازگاری ندارد.

ابوحیّان اندلسی در تفسیر البحر المحیط میگوید:

قد روی تحریم ذلک عن رسول الله؛ وطی در دبر حرام است؛ 12 نفر از صحابی این حرمت را نقل کردهاند که احمد در مسند و ابو داود و ترمذی و نسائی در صحاح آودهاند و ابن جوزی همهی این نقلها را جمع کرده است در جزوهای به نام «تحریم المحل المکروه»؛ لاینبغی لمن یؤمن بالله و الیوم الآخر أن یعرج فی هذه النازلة علی ذلة عالم؛ سزاوار نیست برای کسی که ایمان به مبدأ و و معاد دارد در این گردونهی باطل قرار بگیرد و عالمانه بلغزد؛ أَنَّى شِئْتُمْ نزد اکثر علما از صحابه و تابعین و ائمه به این معناست: من أیّ وجه شئتم؛ معناه مقبِلة، مدبِرة، علی جنب و .. ؛ و هی أعم فی اللغة من کیف و من أین و من متی؛ هذا هو الاستعمال العربی؛ قال النحویون أنّی لتعمیم الأحوال لا لمواضع الاتیان.[5]

زمخشری میگوید:

همانطور که بشکلهای مختلف وارد باغ و زمین کشاورزی میشوید، اینجا هم بشکلهای مختلف میتوان بهره برد لکن مأتی واحد است و آن قبل است نه دبر.[6]

 

وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ

قَدِّمُوا: باب تفعیل و متعدّی است؛ مفعول محذوف است: قَدِّمُوا التسمیة أو ذکر الله أو طلب الولد أو الخیر أو الأجر؛ همانطور که در روایت آمده است: إِذَا جَامَعْتَ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ جَنِّبْنَا الشَّيْطَانَ وَ جَنِّبِ الشَّيْطَانَ مَا رَزَقْتَنِي فَإِنْ قُضِيَ أَنْ يَكُونَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ لَمْ يَضُرَّهُ الشَّيْطَانُ أَبَدا[7] و در آیه قرآن میفرماید: ﴿وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّه﴾[8]

همهی اینها خلاصه می شود در طاعت خدا؛ قدموا لانفسکم طاعة الله؛ مباشرت انسان، باید طاعت و بندگی خدا باشد؛ همهی این معانی را میتوان در تقدیر گرفت لکن با توجّه به سیاق آیه، ولد صالح مناسبتر است یعنی هدف شما از وطی، فرزند صالح باشد؛ ولد صالح، خیر است.

 

وَ اتَّقُوا اللَّهَ

اتقوا الله فیما أمرکم به و ما نهاکم عنه؛ تقوی در همهی زندگی انسان نقش اوّل را دارد و در همهی کارهای ریز و درشت، جایگاه رفیعی دارد؛ زیرا انسان معتقد به مبدأ و معاد، بدون تقوی انسان نیست چون کاذب است؛ کسی که ایمان دارد باید دغدغهی او تقوی باشد.

 

وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ

باید بدانیم هر کار ما رضایت و کراهت خداوند در آن مطرح است.

مُلاقُوهُ: در مورد مرجع ضمیر چند احتمال وجود دارد:

احتمال اوّل: الله در وَ اتَّقُوا اللَّهَ؛ یعنی أَنّكم ملاقو الله؛ ملاقات با خدا بمعنای ملاقات با جزاء و پاداش اعمال است؛ عملاً تقوی داشته باشید و علماً بدانید که با خدا ملاقات میکنید.

احتمال دوّم: مفعول محذوف قدموا؛ یعنی أَنّكم ملاقوا خیرا أو ولدا صالحاً؛

قرآن از یک مسیر لذّتبخش مادی ما را به معاد دعوت میکند؛ الذّ اللذائذ که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید: المبال فی المبال، در اینجا مقدّمهی تفهیم معاد قرار گرفته است؛ برای ردّ و انکار کسانی که معاد را قبول ندارند.

لذّتهای دنیایی اگر منحصر در دنیا شود هیچ و پوچ است؛ همهی زیبائیهای هستی منحصر در معاد است؛ با نگاه توحیدی تمام زیبائیهای طبیعت، متّصل به قیامت هستند؛ و زیبائی حقیقی اینها به آن است که معادی در کار باشد؛ این لذّات مجازیِ زودگذر مقدّمهای هستند برای لذّتهاتی دائم؛ المجاز قنطرة الحقیقة؛ لذّات دنیا مجازند ولی پلی هستند برای رسیدن به حقیقت؛ یعنی نظیر اینها بشکل ماندگار و دائمی در قیامت تحقّق پیدا میکند.

 

وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ

بشارت بده به کسانی که ایمان به مبدأ و معاد دارند؛ بشّرهم بحسن العاقبة فی الآخرة.

کسی که تقوای الهی پیشه کند و در مسائل جنسی طاعت خدا را بر هر چیزی مقدّم بداند، مستحقّ بشارت است؛ بشارت به ایمان و عمل صالح یعنی به نتائج آنها که همان زندگی جاودانه‌ی بهشت است.

*یکی از آیاتی که زندگی خانوادگی را مطرح کرده تا انسان از این مسیر به کمال برسد همین آیه است؛ مسأله‌ی نساء یا حرث، بهانه‌ای است برای آنکه زندگی مشترک مطرح شود؛ زندگی مشترک مأمن است برای ایجاد فضائی تا دنیای انسان طوری سپری شود که آخرتش آباد گردد؛ آخرت آباد و پر از نعمت، متوقّف است بر تحقّق زندگی پاک که که آن هم از خانواده شروع می‌شود.

این یک صغری و کبرای منطقی و عقلی است برای رسیدن به زندگی پاک؛ صغرای ظاهراً مادّی و کبرای معنوی؛ صغری همین مباشرتهای ظاهری زن و مرد است که با ازدواج بصورت پاک و حلال انجام می‌گیرد؛ و کبری هدفگذاری و هدفمندی و توجّه به آرمانهای اعتقادی و اخلاقی و عملی؛ این دو وقتی به هم ضمیمه می‌شوند نتیجه می‌دهند تقوی و ملاقات خوب با خدا را.

 


[1] . ماتُریدی یکی از چهار مذهب کلامی اهل سنت است که از نظر جهان‌بینی و دیدگاه عملی بیش‌ترین نزدیکی را با اشاعره دارند. بنیان‌گذار آن ابو منصور ماتریدی (ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدی انصاری حنفی ملقب به امام الهدی) است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo