درس تفسیر استاد محسن ملکی

1400/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: معاد در قران/آیه 25 آل عمران /جزاء اعمال

 

آیه 25 سوره آل عمران

﴿فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لايُظْلَمُونَ﴾[1]

 

فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ

فاء: نتیجه

کیف: استفهامیه

بیان نتیجه‌ی احوال انسانهایی است که قائل به تبعیض در معارف الهی می‌شوند؛ تبعیض در معارف جرم است و قائل به تبعیض، مجرم؛ هم ظلم به نفس است هم ظلم به غیر؛ از مباحث معاد در قرآن معلوم می‌شود که این افراد عاقبت به شر می‌شوند؛ این استفهام تفخیمی است و حکایت از مجازات و عقاب عظیمی دارد؛ این اشخاص الآن تبعیض می‌کنند ولی قیامت یوم الجمع است.

 

نکته

یکی از نامهای قیامت یوم الجمع است؛ ﴿يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ﴾[2] ﴿قُلْ إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلى‌ ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾[3] یوم الجمع یعنی روزی که محاسبه فردی نیست بلکه همه چیز آشکار می‌شود؛ ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ﴾[4]

سؤال

اگر همه چیز ظاهر می‌شود پس ستّاریت خدا چه می‌شود؟

جواب

ستّاریت خدا در دنیا برای همه هست ولی در قیامت مخصوص مؤمنین است؛ این رحمت رحیمیه خداست؛ رحمت رحیمیه در قیامت، مخصوص مؤمنین است؛ خداوند در قیامت مؤمن متخلّف را رسوا نمی‌کند؛ رسوائی برای کسی است که با علم و توجّه، یؤمن ببعض و یکفر ببعض هستند؛ یکی از عذابها در قیامت همین رسوائی است.

 

لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فيهِ

لای نفی جنس

يَوْمٍ: موصوف

لا رَيْبَ فيهِ: جمله‌ی بعد از نکره صفت است

اکثر مفسّرین گفته‌اند مدخول لام حذف شده است لجزاء یوم؛ بر همین اساس قائلیم که قیامت علّت غائی است.

بدلیل عقل و نقل، قیامت باید وجود داشته باشد؛ عدم شکّ و شبهه در وجود قیامت، بهترین مدیر و مدبّر زندگی انسان است؛ دنیا آباد نمی‌شود مگر با توجّه به قیامت؛ این همه ذکر موت در روایات تأکید شده و فرموده‌اند عبادت است؛ اینها برای ترساندن که نیست.

 

وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ

هرکسی به آنچه کسب کرده می‌رسد.

وُفِّيَتْ دو معنا دارد:

اوّل: وفور نعمت؛ یعنی نعمت آنقدر زیاد است که سهم هرکسی بطور خودکار به او می‌رسد.

دوّم: اعطاء نعمت؛ به هر کسی آنچه لایق است داده می‌شود.

معادل این آیه، آیه‌ی 7 و 8 سوره ی زلزال است:

﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾[5]

 

بیضاوی در انوار التنزیل می‌گوید از این آیه دو مطلب فهمیده می‌شود:

اوّل: اعمال حبط نمی‌شوند و از بین نمی‌روند.

دوّم: مؤمن مخلّد در نار نیست.

امّا طبق مکتب اهل بیت

مطلب اوّل صحیح نیست؛ برداشت بیضاوی از وُفِّيَتْ ناقص است؛ این کلمه مستلزم نفی حبط نیست بلکه از بین رفتن عمل بخاطر گناه، از مصادیق وُفِّيَتْ است؛ این نیز جزاء گناه اوست؛ وُفِّيَتْ معنای جامعی دارد یعنی به وضعیت شخص رسیدگی شده و جزاء داده شود.

امّا مطلب دوّم صحیح است؛ بر اساس ادلّه‌ی شیعه نیز مؤمن یعنی موالیان اهل بیت مخلّد در نار نیستند؛ بلکه مستضعفین از اهل سنّت نیز مخلّد در نار نیستند؛ محبّت به اهل بیت، مرحله‌ی اوّل ایمان به اهل بیت است.

 

وَ هُمْ لايُظْلَمُون

هُمْ: بر میگردد به کلّ نفس یعنی کلّ انسان

در قیامت به هیچ کس ظلم نمی‌شود و هر کسی به حق خودش می‌رسد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo