درس خارج فقه استاد محسن ملکی
1400/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصوم/ثبوت الهلال /بینه
دوشنبه را حسن، حُسن و صفا داد حسین آن را صفای کربلا داد
عن المجتبی علیه السلام: کفی الجنة ثوابا و النار عقابا و وبالا.
نتیجهی زندگی خوب بهشت است و زندگی بد جهنّم.
خلاصه جلسه قبل
تحصّل مما ذکرناه أن الحکم بتحقّق الشهر یتوقّف علی رؤیة الهلال إمّا بنفس المکلّف فی رؤیته أو بواسطة نقل الرؤیة عمّن رآه بحیث أن یحصل العلم بالرؤیة أو الحجّة؛ از جمله حجج تحقّق رؤیت هلال بینه است و دو طائفه روایت دارد: ادلهی عامّ و خاصّ؛ طائفهی اول ذکر شد.
طائفهی دوّم:
دستهی دوّم از روایات، ادلهی خاص دالّ بر حجّیت بیّنه در خصوص رؤیت هلال میباشد؛ و روایاتش در حدّی است که ادّعای تواتر اجمالی شده است.
صحیحهی حلبی
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ أَنَّ عَلِيّاً كَانَ يَقُولُ لَاأُجِيزُ فِي الْهِلَالِ إِلَّا شَهَادَةَ رَجُلَيْنِ عَدْلَيْنِ. [1]
صحیحهی منصور بن حازم
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ أَنَّهُ قَالَ: صُمْ لِرُؤْيَةِ الْهِلَالِ وَ أَفْطِرْ لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَكُمْ شَاهِدَانِ مَرْضِيَّانِ بِأَنَّهُمَا رَأَيَاهُ فَاقْضِهِ. [2]
روایات صحیحه با این مضمون فراوان است که بحث بیّنه در باب رؤیت هلال را توضیح دادهاند.
إن قلت
در مقابل این روایات طائفهای دیگر است که دلالت دارند بر تفصیل و عدم حجّیت بیّنه در خصوص رؤیت هلال بصورت مطلق؛ مضمون این روایات آن است که اگر در آسمان مانعی از رؤیت مانند ابر باشد، بیّنه حجّت است و الّا فلا؛ صاحب حدائق این نظریّه را انتخاب کرده و قائل به تفصیل شده است.
روایت حبیب خزاعی
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَبِيبٍ الْخُزَاعِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ لَاتَجُوزُ الشَّهَادَةُ فِي رُؤْيَةِ الْهِلَالِ دُونَ خَمْسِينَ رَجُلًا عَدَدِ الْقَسَامَةِ وَ إِنَّمَا تَجُوزُ شَهَادَةُ رَجُلَيْنِ إِذَا كَانَا مِنْ خَارِجِ الْمِصْرِ وَ كَانَ بِالْمِصْرِ عِلَّةٌ فَأَخْبَرَا أَنَّهُمَا رَأَيَاهُ وَ أَخْبَرَا عَنْ قَوْمٍ صَامُوا لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطَرُوا لِلرُّؤْيَةِ. [3]
شهادت برای رؤیت هلال نباید کمتر از پنجاه نفر باشد؛ و شهادت دو نفر در صورتی قبول است که رؤیتشان در خارج شهر واقع شده باشد و در شهر مانعی از رؤیت وجود داشته باشد.
طبق این روایت قسامه میتواند دلیل بر ثبوت اوّل ماه باشد؛ لکن این روایت در بین محقّقین محلّ بحث است هم سنداً هم دلالتاً:
امّا سندا حبیب خزاعی مجهول است؛ بعضی گفتهاند مردّد است بین خثعمی که ثقه است و گاهی نیز لقب او واقع شده است؛ در اینصورت مردّد بین دو عنوان است: خزاعی و لقبهایی که حاکی از یک رجل موثّقند؛ در نتیجه مردّد است بین ثقه و غیرثقه لذا قابل اعتماد نیست؛ علی کلّ حال سند این روایت ضعیف است.
امّا دلالتاً صلاحیت معارضه با روایات قبلی را ندارد؛ مانند صحیحهی حلبی که امام فرمود: لَاأُجِيزُ فِي الْهِلَالِ إِلَّا شَهَادَةَ رَجُلَيْنِ؛ محتوای این روایت آن است که باید بر علم و علمی اعتماد کرد یعنی در باب رؤیت هلال، احتمال و تظنّی کافی نیست و باید حجّت شرعی تحقّق بیابد چه حجّیتش ذاتی باشد مثل علم وجدانی یا مستند به علم باشد مثل علمی.
آخر روایت میفرماید: وَ أَخْبَرَا عَنْ قَوْمٍ صَامُوا لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطَرُوا لِلرُّؤْيَةِ؛ این حکایت دارد از آنکه رؤیت باید مستند و بر پایهی حجّت باشد؛ و نمیتواند اطلاق صحیحهی حلبی را گرفتار تفصیل و تقسیم کند به وجود مانع و عدم مانع؛ زیرا صحیحهی حلبی صراحت دارد در اینکه شهادت عدلین حجّت شرعی است؛ بلکه محتوای این روایت فقط آن است که رؤیت باید علمی و مستند باشد.
روایات دیگری نیز هست سیأتی.