درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1400/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصوم/فقه الهلال /راههای ثبوت اول ماه

 

با محمّد شنبه شد آغاز کار * جایگاه رحمت پروردگار

گفت آن محبوب حیّ لازال * رحمت حقّ باد بر اتقان کار

عنه صلی الله علیه و اله: رحم اللّه امرأ عمل عملا فأتقنه.[1]

 

خلاصه جلسه قبل

کلام در فقه الهلال بود؛ مقدّمّه‌ای ذکر شد؛ گفتیم ماه قمری در موضوعات فقهی جایگاه مهمّی دارد و در حدّ موضوع احکام شرعی قرار می‌گیرد؛ مثلاً ماه رمضان، رجب، ذی حجّه و اشهر حرم که زمان اعمال مخصوصی هستند، باید احراز شوند؛ نهم ذی حجّه برای وقوف در عرفات و دهم ذی حجّه برای اعمال منی و قربانی باید احراز شود؛ یعنی ماه بصورت واقعی موضوع حکم است نه بصورت ظاهری؛ همانطور که طهارت از حدث، شرط واقعی است، ماه رمضان نیز بصورت واقعی موضوع صوم است؛ این احراز به دو صورت است: علم و علمی؛ بتعبیر جامع، محرِز ماه باید حجّت شرعی باشد چه حجّت اصیل که علم است و چه حجّت جعلی که علمی است؛ لذا فقهاء عظام در طول تاریخ بر اساس روایات برای اثبات اوّل ماه طرقی را ذکر کرده‌اند؛ یقیناً آنچه در تشخیص ماه مهمّ است، آغاز ماه است تا از ماه قبل جدا شود؛ برای این احراز حدوداً پنج طریق وجود دارد:

طریق اوّل: رؤیت مکلّف بنفسه

اوّلین راه ثبوت اوّل ماه برای مکلّف این است که خودش هلال را رؤیت کند؛ رؤیت از حواسّ ظاهری است و یکی از ابزار مهمّ در علوم محسوس است؛ و بتعبیری یکی از سربازان علم است که صورت شیئ را به ذهن منتقل می‌کند و تعریف علم بر آن منطبق می‌شود؛ حضور صورة الشیئ عند العقل أو الذهن أو الفکر.

دلیل حجّیت طریق اوّل

اوّلاً حجّیت علم ذاتی است.

ثانیاً آیه‌ 185 سوره بقره ﴿فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه﴾[2] گرچه معنای تأویلی‌اش حضور است لکن معنای ظاهری بقوّت خود باقی است که همان رؤیت است.

ثالثاً روایات

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَيُّوبَ وَ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَ إِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا وَ لَيْسَ بِالرَّأْيِ وَ لَا بِالتَّظَنِّي وَ لَكِنْ بِالرُّؤْيَةِ.[3]

هرگاه هلال (ماه رمضان) را دیدید روزه بگیرید و هرگاه هلال (ماه شوال) را دیدید افطار کنید و حدس و گمان و اینها کافی نیست.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ وَ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْأَهِلَّةِ فَقَالَ: هِيَ أَهِلَّةُ الشُّهُورِ فَإِذَا رَأَيْتَ الْهِلَالَ فَصُمْ وَ إِذَا رَأَيْتَهُ فَأَفْطِرْ. [4]

این مطلب که در چندین روایت آمده معنایش این است که رؤیت هلال باید علمی باشد و شکّ یا گمان فائده ندارد؛ بنابراین اوّلین و بهترین راه اثبات اوّل ماه این است که خود مکلّف هلال را ببیند.

 

طریق دوّم: رؤیت غیر

دوّمین راه این است که شخص دیگری غیر از مکلّف هلال را رؤیت کند ولی بصورت تواتر یا استفاضه برای مکلّف نقل شود بطوریکه برای او علم حاصل گردد.

فرق طریق اوّل و دوّم

در اوّلی حصول علم بنفس مکلّف و بدون واسطه است ولی در دوّمی با واسطه است.

 

طریق سوّم: شیوع

سوّمین راه، شیوع رؤیت هلال است بطوریکه مفید علم باشد؛ طبق قواعد اصولی خبر واحد بر اساس سیره‌ی عقلاء، حجّت است مطلقا چه در احکام چه در موضوعات؛ الّا ما اخرجه الدلیل مانند مانحن فیه یعنی رؤیت هلال و همچنین بحث طلاق؛ این دو مورد دلیل خاصّ دارد که در اثبات موضوع خبر واحد حجّت نیست؛ بلکه طبق روایات، بینّه لازم است یعنی شهادت دو مرد عادل؛ در این دو مورد شهادت زن مطلقا کافی نیست؛ این تعبّدی است؛ هرگاه شارع با سیره‌ی عقلاء مخالفت کند، یک حکم تعبّدی و توقیفی است؛ بنابراین خبر واحد مفید ظنّ در مانحن فیه فائده‌ای ندارد.

 

دلیل چهارم: بیّنه

چهارمین راه شهادت دو مرد عادل است به اینکه ماه را دیده‌اند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo