درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1400/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /اماکن تخییر

 

عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ‌ عَوْرَةُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ حَرَامٌ قَالَ نَعَمْ‌ قُلْتُ تَعْنِي سُفْلَيْهِ‌ قَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا هِيَ إِذَاعَةُ سِرِّهِ.[1]

امام صادق علیه السلام در توضیح «عَوْرَةُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ» فرمودند یعنی فاش کردن اسرار مؤمن حرام است.

 

خلاصه جلسه قبل

کلام در اماکن تخییر به کوفه رسید؛ آیا مقصود شهر کوفه است یا مسجد کوفه؟ عرض شد باید روایات باب بررسی شود؛ این روایات چند طائفه است:

طائفه اول: روایاتی که دلالت دارند بر حرم امیرالمؤمنین؛ مانند صحیحه حماد بن عیسی.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ رَاشِدٍ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ: مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِ اللَّهِ الْإِتْمَامُ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ حَرَمِ اللَّهِ وَ حَرَمِ رَسُولِهِ وَ حَرَمِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ حَرَمِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ.[2]

واژه‌ی حرم از جهت مفهومی مش2تبه است؛ «کلّ مسافر یجب علیه القصر الا من دخل حرم امیر المؤمنین» ؛ مخصّص اجمال مفهومی دارد و دوران امر بین اقلّ واکثر است و باید أخذ به قدرمتیقّن کنیم؛ قدر متیقّن از این لفظ مجمل، مسجد کوفه است؛ حرم مردّد است بین مسجد و شهر کوفه و قدرمتیقّن از آن مسجد است.

طائفه دوم: روایاتی که دلالت دارند بر شهر کوفه؛ مانند روایت زیاد قندی.

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ مَالِكٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمْدَانَ عَنْ زِيَادٍ الْقَنْدِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُوالْحَسَنِ: يَا زِيَادُ! أُحِبُّ لَكَ مَا أُحِبُّ لِنَفْسِي وَ أَكْرَهُ لَكَ مَا أَكْرَهُ لِنَفْسِي أَتِمَّ الصَّلَاةَ فِي الْحَرَمَيْنِ وَ بِالْكُوفَةِ وَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ.[3]

مرحوم آقای خوئی می‌فرماید این روایات را شیخ طوسی با دو سند نقل کرده است و هر دو سند ضعیف است؛ یکی بخاطر جعفر بن محمد مالک که متّصف به کذب شده است؛ و بعضی گفته‌اند که مرحوم کشی تعجّب کرده که چرا این روایت را از مشایخش نقل کرده است؛ امّا شیخ طوسی این شخص را توثیق کرده و مرحوم علّامه توقّف کرده است؛ و دیگری بخاطر محمد بن حمدان که مجهول است ولی در اسناد کامل الزیارة آمده است؛ محقّق خوئی این روایت را از جهت سندی پذیرفته است.

طائفه سوم: روایاتی که دلالت دارند بر مسجد؛ مانند روایت عَبْدِ الْحَمِيدِ خَادِمِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَعْفَرٍ.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ الْقُمِّيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ خَادِمِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ قَالَ: تَتِمُّ الصَّلَاةُ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الرَّسُولِ وَ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ حَرَمِ الْحُسَيْنِ.[4]

از نظر محقّق خوئی این طائفه همه ضعیف هستند بخاطر محمد بن سنان؛ لکن عرض شد که طبق تحقیقات ما محمد بن سنان ثقه است.

محقّق خوئی اجمال مفهومی و اخذ به قدرمتیقّن را مطرح می‌کند ولی از این نظر برمی‌گردد و می‌فرماید: "لایبعد الحاق الکوفه بالحرمین" ؛ ایشان در مورد مکّه و مدینه قائل به شهر شد نه مسجد؛ در اینجا نیز می‌فرماید شهر کوفه نه مسجد؛ بخاطر روایات صحیحی که می‌گویند حرم امیرالمؤمنین کوفه است؛ وقتی حرم تفسیر شده به کوفه دیگر اجمال مفهومی وجود ندارد؛ همانطور که حرمین تفسیر شده است به مکّه و مدینه.

عرض می‌کنیم در این مبحث نیازی به تحلیل سند روایات نیست؛ هم روایات حرم، هم روایات کوفه و هم روایات مسجد، روایات صحیحه دارد؛ فرمایش محقّق خوئی در فرضی قبول است که روایات مسجد را ضعیف بدانیم؛ در اینصورت اجمال مفهومی از بین می‌رود و طبق روایات صحیحه مقصود از حرم، کوفه است؛ لکن در مباحث گذشته گفتیم روایات محمد بن سنان مشکلی ندارد و معتبر است و مورد عمل اصحاب قرار گرفته است؛ امّا حرم امیر المؤمنین در روایات به دو صورت تفسیر شده است: کوفه و مسجد کوفه؛ و هردو سند دارد؛ در اینجا دو احتمال وجود دارد:

احتمال اوّل: تعارض و تساقط.

اگر مرجّحی برای هیچ کدام نباشد تعارض و تساقط می‌کنند و رجوع می‌شود به قاعده‌ی اول یعنی کلّ مسافر یجب علیه القصر؛ لکن می‌دانیم که مسأله‌ی تخییر در این قسمت از زمین مطرح است و این قاعده‌ی اولیّه تخصیص خورده است و مسجد که قدرمتیقّن است در همه‌ی اینها وجود دارد؛ این روایات با هم تعارض دارند لکن قدر متیقّن وجود دارد.

احتمال دوّم: ترجیح روایات مسجد.

روایات مسجد را ترجیح می‌دهیم زیرا مطابق با قدرمتیقّن است.

لذا آنچه در مورد حرمین گفتیم اینجا هم می‌گوییم؛ تحقیق در روایت اقتضاء می‌کند که اگر بر اساس قاعده‌ی اولیه مشی کنیم، باید بگوییم: "کل مسافر یجب علیه القصر الّا ما خرج بالدلیل المتیقن" ؛ و دلیل متیقّن روایت هستند که پشتوانه دارند وآن قدر متیقن در تخصیص است؛ و قدر متیقن در روایت حرم و مسجد است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo