درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1400/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /

 

پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم: مِنْ سَعَادَةِ ابْنِ آدَمَ اسْتِخَارَةُ اللَّهِ وَ رِضَاهُ بِمَا قَضَى اللَّهُ‌.[1]

از سعادت انسان آن است که خیر را از خدا بخواهد و در هر کاری از او طلب خیر و عافیت کند؛ و به آنچه برایش مقدر می شود راضی باشد.

مسألة 7 عروه

إذا تذكر الناسي للسفر أو لحكمه في أثناء الصلاة‌ فإن كان قبل الدخول في ركوع الركعة الثالثة أتم الصلاة قصرا و اجتزأ بها و لا يضر كونه ناويا من الأول للتمام لأنه من باب الداعي و الاشتباه في المصداق لا التقييد فيكفي قصد الصلاة و القربة بها و إن تذكر بعد ذلك بطلت و وجب‌ عليه الإعادة مع سعة الوقت و لو بإدراك ركعة من الوقت بل و كذا لو تذكر بعد الصلاة تماما و قد بقي من الوقت مقدار ركعة فإنه يجب عليه إعادتها قصرا و كذا الحال في الجاهل بأن مقصده مسافة إذا شرع في الصلاة بنية التمام ثمَّ علم بذلك أو الجاهل بخصوصيات الحكم إذا نوى التمام ثمَّ علم في الأثناء أن حكمه القصر بل الظاهر أن حكم من كان وظيفته التمام إذا شرع في الصلاة بنية القصر جهلا ثمَّ تذكر في الأثناء العدول إلى التمام و لا يضره أنه نوى من الأول ركعتين مع أن الواجب عليه أربع ركعات لما ذكر من كفاية قصد الصلاة متقربا و إن تخيل أن الواجب هو القصر لأنه من باب الاشتباه في التطبيق و المصداق لا التقييد فالمقيم الجاهل بأن وظيفته التمام إذا قصد القصر ثمَّ علم في الأثناء يعدل إلى التمام و يجتزئ به لكن الأحوط الإتمام و الإعادة بل الأحوط في الفرض الأول أيضا الإعادة قصرا بعد الإتمام قصرا‌.[2]

در قسمت اوّل این مسأله دو فرع مهم ذکر شده است:

فرع اوّل

کسی که مسافر است و فراموش کرده حکم سفر را یا فراموش کرده مسافر است؛ نماز را چهاررکعتی شروع می کند و بین نماز حکم سفر یا مسافر بودنش را یادش می آید.

در اینصورت اگر قبل از رکوع رکعت سوّم باشد می نشیند و نمازش را تمام می‌کند و مجزی است؛ زیرا وقتی یادش آمده که زمینه‌ی تدارک و انجام وظیفه ی اصلی وجود دارد.

دلیل مهم این فتوی همان است که قبلا هم گفته شد که حقیقت نماز قصر و نماز تمام یک حقیقت است؛ نماز قصر، ناقص نیست؛ نهایة نماز قصر، فرض الله است و در نماز تمام، فرض النبی نیز به آن اضافه شده است؛ این حقیقت واحده با تغییر خصوصیت سفر و حضر، تغییر نمی کند؛ حضر و سفر یک حقیقتی است ولی تغییر دهنده ی ماهیت صلاة نیست؛ یک خصوصیت عارضه است و ان اینکه در اتمام فرض النبی هست ولی در قصر نیست؛ و الا نماز ظهر د رعالم واقع همان دو رکعتی است که دو رکعت فرض النبی برای حضر به آن اضافه شده است.

آنچه در نماز مهم است اتیان ما یتقرب به الی الله است که هم با نماز چهاررکعتی م یتوان تقرب حاصل کرد و هم با نماز دورکعتی؛ نهایة این شخص وقتی نماز را چهاررکعتی نیت کرد فقط اشتباه در تطبیق شده است؛ اشتباه در ما یتقرب نشده چون هردو نماز مایتقرب هستند؛ لکن این شخص فکر می کرده ما یتقرب برای او چهاررکعتی است؛ بویژه با ملاحظه ی ادله که گویا قصر و تمام در فرض جهل، واجب تخیییری است؛ هم چهاررکعتی استعداد تقرب را دارد هم دو رکعتی؛ اشتباه در تطبیق باعث نمی شود چیزی که می تواند درست انجام شود باطل شود؛ نهایة یک قیام بیجا بجا آورده که قیام رکنی هم نیست و سجده ی سهو هم واجب نیست.

بعبارة أخری خصوصیت اتمام یا قصر، قید نیست بلکه داعی بر اتمام یا قصر است؛ اگر تمام یا قصر، قید نماز بود بعد از نیت کردن هرکدام نمی توانست آن را بصورت دیگر تمام کند.

بتعبیر دیگر شخص مسافر سه قصد برایش تحقق پیدا میکند: قصد امر، قصد وجه (وجوب)و قصد تمییز (نماز ظهر مثلا) این شخص هر سه قصد را داشته و فقط نیت قصر را نداشته که یک خصوصیت زائد است؛ رکعات قید نیستند بلکه داعی هستند؛ نیت چهاررکعتی واقع را عوض نمی کند.

 

فرع دوّم

اگر بعد از رفتن به رکوع رکعت سوم یادش بیاید، نمازش باطل است زیرا به حدی رسیده که قابل تدارک نیست؛ اگر وقت بود باید اعاده کند حتی اگر به اتدازه ی یک رکعت بیشتر وقت نباشد؛ اما اگر بعد از وقت یادش بیاید چون جاهل بوده بر اساس روایات مجزی است و نیاز به اعاده نیست.

 

قسمت دوم مسأله مربوط به جاهل به موضوع و خصوصایت است؛ آنچه در نماز مسافر گذشت که اگر در وقت بفهمد اعاده دارد ولی اگر در خارج وقت بفهمد، قضاء ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo