درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1400/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /احکام مسافر

 

امام صادق علیه السلام: ثَلَاثَةٌ مَنْ تَمَسَّكَ بِهِنَّ نَالَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بُغْيَتَهُ: مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ رَضِيَ بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ الظَّنَّ بِاللَّه‌.[1]

سه چیز است که اگر انسان به آنها متمسّک شود، مطلوب و سعادت خود را در دنیا و آخرت بدست می‌آورد:

اوّل: أخذ عصمت و قوّت از خدا؛ یعنی توکّل.

دوّم: راضی بودن به قضاء الهی؛ در مصائب تلخی که خود انسان مقصّر نیست راضی باشد.

سوّم: خوش‌گمانی به خدا؛ توهّم اینکه خدا به من بد کرده است به ذهنش نیاید.

کلام در احکام سفر بود: حکم اوّل سقوط رکعتین از صلاة رباعیه بود که بحثش گذشت؛ حکم دوّم سقوط نوافل بود که در نماز صبح و مغرب بالاتّفاق ساقط نمیشود و در نماز ظهر و عصر بالاتّفاق ساقط میشود؛ انّما الکلام در نماز عشاء است.

نماز وتیره در حضر، نافلهی نماز عشاء است؛ امّا در سفر سه احتمال وجود دارد؛

احتمال اوّل: نافلهی نماز عشاء و مستحب است.

احتمال دوّم: نافلهی عشاء است رجاءً.

احتمال سوّم: نافله نیست.

سیّد فرمود: نافلة الظهرين بل و نافلة العشاء و هي‌ الوتيرة أيضا على الأقوى؛ نافلهی ظهر و عصر و عشاء ساقط میشود.

آنچه عرض کردم که متّفقاً ساقط می‌شود نافله‌ی ظهرین است زیرا روایات صحیحه‌ای بطور واضح بر این مطلب دلالت دارند:

صحیحه ابی بصیر

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: الصَّلَاةُ فِي السَّفَرِ رَكْعَتَانِ لَيْسَ قَبْلَهُمَا وَ لَا بَعْدَهُمَا شَيْ‌ءٌ إِلَّا الْمَغْرِبَ فَإِنَّ بَعْدَهَا أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ لَاتَدَعْهُنَّ فِي سَفَرٍ وَ لَا حَضَرٍ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ قَضَاءُ صَلَاةِ النَّهَارِ وَ صَلِّ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ اقْضِهِ.[2]

 

صحیحه حارث بن مغیره (نضری)

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: أَرْبَعُ رَكَعَاتٍ بَعْدَ الْمَغْرِبِ لَاتَدَعْهُنَّ فِي حَضَرٍ وَ لَا سَفَرٍ.[3]

بنظرم بهترین بیان از جهت وضوح حکم ظهرین و مغرب، کلام امام رضا علیه السلام است:

روایت فضل بن شاذان

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ فِي حَدِيثِ الْعِلَلِ الَّتِي سَمِعَهَا مِنَ الرِّضَا قَالَ: إِنَّ الصَّلَاةَ إِنَّمَا قُصِّرَتْ فِي السَّفَرِ لِأَنَّ الصَّلَاةَ الْمَفْرُوضَةَ أَوَّلًا إِنَّمَا هِيَ عَشْرُ رَكَعَاتٍ وَ السَّبْعُ إِنَّمَا زِيدَتْ فِيهَا بَعْدُ؛ فَخَفَّفَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنِ الْعَبْدِ تِلْكَ الزِّيَادَةَ لِمَوْضِعِ سَفَرِهِ وَ تَعَبِهِ وَ نَصَبِهِ وَ اشْتِغَالِهِ بِأَمْرِ نَفْسِهِ وَ ظَعْنِهِ وَ إِقَامَتِهِ لِئَلَّا يَشْتَغِلَ عَمَّا لَا بُدَّ لَهُ مِنْ مَعِيشَتِهِ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ تَعَطُّفاً عَلَيْهِ إِلَّا صَلَاةَ الْمَغْرِبِ فَإِنَّهَا لَمْ تُقَصَّرْ لِأَنَّهَا صَلَاةٌ مُقَصَّرَةٌ فِي الْأَصْلِ؛ قَالَ وَ إِنَّمَا تَرَكَ تَطَوُّعَ النَّهَارِ وَ لَمْ يَتْرُكْ تَطَوُّعَ اللَّيْلِ لِأَنَّ كُلَّ صَلَاةٍ لَايُقَصَّرُ فِيهَا لَايُقَصَّرُ فِيمَا بَعْدَهَا مِنَ التَّطَوُّعِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْمَغْرِبَ لَا تَقْصِيرَ فِيهَا فَلَا تَقْصِيرَ فِيمَا بَعْدَهَا مِنَ التَّطَوُّعِ وَ كَذَلِكَ الْغَدَاةُ لَا تَقْصِيرَ فِيهَا فَلَا تَقْصِيرَ فِيمَا قَبْلَهَا مِنَ التَّطَوُّعِ الْحَدِيثَ.[4]

میفرماید: در سفر هر نمازی که قصر نمیشود، نافلهاش نیز ساقط نمیشود؛ لذا مغرب چون کم نمیشود نافلهاش نیز ساقط نمیشود؛ و همچنین نماز صبح چون قصر ندارد، نافله هم دارد.

 

امّا نماز وتیره

سقوط نافله ی عشاء اوّلاً: مطابق قاعده است؛ حضرت ضرب القاعده کردند و فرمودند هر نمازی که قصر نمی‌شود نافله‌اش ساقط نمی‌شود؛ پس نمازهای قصر نافله‌شان ساقط می‌شود.

ثانیاً: برای عدم سقوط نافله‌ی عشاء دلیل خاصّی وجود ندارد مگر روایت فضل بن شاذان

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا فِي حَدِيثٍ قَالَ: وَ إِنَّمَا صَارَتِ الْعَتَمَةُ مَقْصُورَةً وَ لَيْسَ نَتْرُكُ رَكْعَتَيْهَا لِأَنَّ الرَّكْعَتَيْنِ لَيْسَتَا مِنَ الْخَمْسِينَ وَ إِنَّمَا هِيَ زِيَادَةٌ فِي الْخَمْسِينَ تَطَوُّعاً لِيُتِمَّ بِهِمَا بَدَلَ كُلِّ رَكْعَةٍ مِنَ الْفَرِيضَةِ رَكْعَتَيْنِ مِنَ التَّطَوُّعِ.[5]

الْعَتَمَةُ (عُتمَه): تاریکی اوّل شب؛ به نماز عشاء مجازًا عتمه گفته میشود از باب ذکر ظرف و ارادهی مظروف.

میفرماید: نماز عشاء در سفر شکسته میشود ولی دورکعت نشستهی بعدش ترک نمیشود؛ زیرا این دو رکعت جزء پنجاه رکعت نیست یعنی از واجبات و نوافل شبانهروزی نیست بلکه تطوّعا به آنها اضافه میشود تا اینکه در مقابل هر رکعتی از واجبات، دورکعت نافله باشد.

دو رکعت وتیره چون نشسته است یک رکعت حساب میشود؛ آیا می‌توان از این روایت استفاده کرد که وتیره جزء نوافل یومیه یعنی نافله‌ی عشاء است؟ حضرت فرمودند: لَيْسَتَا مِنَ الْخَمْسِينَ؛ یعنی گویا نماز دیگری است لذا شبههدار است؛ وقتی شبههدار شد تنها چیزی که از این روایت استفاده میشود این است که حضرت میخواهند بفرمایند علی کلّ حال این دو رکعت مطلوب و یک نماز مستحبی است؛ و در روایت هشام مشرفی امام تصریح میکنند که نشسته خوانده میشود.

تنها روایتی که میگوید این دو رکعت نماز نشسته بعد از عشاء است همین روایت است؛ روایت دیگری علماء نقل نکردهاند؛ بعضی به سند این روایت اشکال کردهاند لکن اگر سند را هم بپذیریم که میشود پذیرفت، امّا از نظر دلالت وضوح ندارد؛ لذا سراغ بحث دیگری میرویم و آن ادلّهی من بلغ است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo