درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1400/09/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع : اوامر / موضوع خاص: إجزاء / موضوع اخص: إجزاء مأموربه اضطراری از مأموربه واقعی

ادامه بحث

بر اساس مجزی بودن مأمور به اضطراری از مأمور به اختیاری و واقعی.

در اینجا یک مسئله فقهی به نام حج هست و آن هم با اهل عامه و مخالفین انجام داده شود.

که در بعضی از اعمال با آنها مثل وقوف در عرفات و تکتف اختلاف داریم ولی هیچ مخالفتی با آنها نکنیم حال وظیفه ما در اینجا چیست .

با آنها وقوف در عرفات را در روز هشتم ذی الحجه انجام بدهیم حالا این مأموربه اضطراری کافی است ونیازی به اعاده آن یعنی وقوف در عرفات در روز نهم ذیحجه لازم نیست.

بر اساس آیات و روایات موجود در این بحث می توان این طور بیان نمود که روایات دلالت دارند بر وقوف در عرفات در روز غیر از روز نهم عرفه و کافیت خواهد نمود و نیازی به وجود اعاده نیست.

اما حالا حدیث دیگری را بیان می کنیم

حدیث 3) صحیحه ابی الصباح کنانی

والله لقد قال لي جعفر بن محمد (عليه السلام):ان الله علم نبيه التنزيلَ والتأويلَ فعلمه رسول الله( صلى الله عليه وآله )عليً (عليه السلام): قال وعلمنا والله ثم قال: ما صنعتم من شئ أو حلفتم عليه من يمين في تقية فأنتم منه في سعة. [1]

حال نحوه بیان و استدلال این حدیث بر مدعی خویش :

بر اساس این مطلب اهل بیت در مورد وقوف عرفه فرموده اند که شرط آن روز نهم ذیحجه است و یا مثلاً نماز طواف به شرط عدم تکتف و سایر نمازها می باشد .

حالا اگر چنانچه کسی مأمور به ی که فاقد جزء و یا شرط به خاطر تقیه انجام بدهند. مثلا وقوف در روز عرفات به غیر از روز عرفه (۹ ذی الحجه) انجام بدهد و یا ترک سوره در نماز و یا مأموربه ی را به نحو تقیۀً انجام بدهد یعنی باید مانع صحت نماز را انجام بدهد مانند تکتف در نماز و موارد دیگر مثل قسم خوردن به صورت تقیۀً درتمام این موارد اتیان مأموربه بدون شرط و جزء و یا اتیان مأموربه مع مانع صحۀ جایز است و مکلف در سعه است و می‌تواند چنین مأمور به را انجام بدهد .

این سعه و جواز اعم از حکم تکلیفی و حکم وضعی است .

دلیل اعم بودن را این طور می توان بیان نمود که ؛وجود حلف در این روایت است . وقتی مکلف حنص کرد مشغول الذمه نسبت به کفاره قسم می‌شود

ولی با توجه به اینکه حلف او تقیۀ بوده است مشغول الذمه بودن نسبت به کفاره قسم برداشته می شود چون حلف از روی تقیه بوده است

و لذا حنص آن بلامانع است و مشغول الذمه بودن از احکام وضعی است پس حنص حلف تقیۀً ( که حکم تکیلفی هست) جایز است و مشغول الذمه نبودن است حکم وضعی هست و جایز است

بنابراین در مورد بعضی از اعمال حج که مکلف بر طبق عامه انجام می‌دهد جایز است و مشغول الذمه نسبت به آنها نسبۀ به وجوب اعاده نخواهد بود.

در نتیجه عمل حج تقیۀً مجزی از عمل اختیاری حج خواهد بود. چون اگر مکلف وقوف در حج را در روز غیرعرفه انجام دهد بعد بگویم مشغول الذمه است و باید وقوع و در روز نهم ذیحجه اعاده کند این ضیق بر مکلف است در حالی که صحیحه ابی الصباح کنانی می گویند مکلف در وسعت است .بنابراین وقوف در غیر روز عرفه صحیح و مجزی خواهد بود از وقوف در عرفات روز عرفه و نیازی به وجوب اعاده نیست.

حدیث 4)صحیحه هاشم بن سالم است

محمد بن علي بن الحسين(ابن بابویه) في (معاني الأخبار) عن أبيه، عن علي بن إبراهيم عن محمد بن عيسى، عن يونس بن عبد الرحمن، عن هشام بن سالم قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام(امام صادق) يقول: ما عبد الله بشئ أحب من الخباء، قلت: وما الخباء؟ قال: التقية[2]

نحوه استدلال :

بر طبق این روایت محبوب ترین عبادت عبادتی است که به صورت تقیۀً وارد شده. و از طرف دیگر محبوبیت یک شی حتماً

مستلزم صحت آن شی خواهد بود و هرگز محبوبیت عبادۀ یک شی(اتیان یک عمل محبوب) با باطل شدن قابل جمع نیست .

چون امام (ع) فرمود: که اتیان عبادت ، تقیۀً از محبوبترین اعمال نزد خداوند است .اگر اتیان عمل تقیۀً باطل باشد مبغوض

خداوند خواهد بود به علت وجود تناقض بین محبوبیت و مبغوضیت قابل اجتماع نخواهد بود و اجتماع آنها محال است

در نتیجه اتیان عبادت تتقیۀً مستلزم صحت آن است و صحت آن مستلزم مجزی بودن از عبادت اختیاری و غیر تقیه است.

به عبارت دیگر می توان گفت که اگر از روایت این گونه استفاده می‌شود که محبوب ترین عبادات عبادت همراه با تقیۀً هست و منظور از محبوبیت همان افضلیت است و افضلیت فرع بر صحت است و لذا اول عبادتی باید صحیح باشد تا محبوبیت داشته باشد . چون معقول نیست یک عبادتی فاسد و باطل باشد در عین حال احبیت و افضلیت داشته باشد.

در نتیجه وقوف در غیر روز عرفه تقیۀً احب الله و افضل است و درنتیجه مستلزم صحت چنین وقوفی است و لازمه صحت چنین موضوعی مجزی بودن این وقوف اضطراری از وقوف اختیاری (9 ذی الحجۀ) است.

حدیث 5 :معلی ابن خنیث

سعد بن عبد الله في (بصائر الدرجات) عن أحمد بن محمد بن عيسى، ومحمد ابن الحسين بن أبي الخطاب، عن حماد بن عيسى، عن حريز بن عبد الله، عن المعلي ابن خنيس قال: قال لي أبو عبد الله عليه السلام يا معلى اكتم أمرنا (امر ما را پنهان کن)ولا تذعه........... يا معلى إن التقية ديني ودين آبائي، ولا دين لمن لا تقية له، يا معلى إن الله يحب ان يعبد في السر كما يحب أن يعبد في العلانية،.[3]

مراد از عبادت سری در این روایت زمانی است عبادتی هست که به صورت تقیۀً واقع شده است و لذا چرا به آن سری می‌گویند چون ماموربه واقعی را انسان پنهان می کند و طبق این روایت عبادت سری محبوب خداوند است و که لازمه آن عبادت تقیۀً هست چون بطلان با محبوبیت قابل جمع نیست و بطلان بر مبغوضیت میکند و محبوبیت با مبغوضیت متناقض هستند در نتیجه اگر وقوف در عرفات در غیر روز عرفه باشد(8 روز ذی الحجه) و یا نماز طواف با تکتف انجام بدهد صحیح و مجزی خواهد بود و نیازی به عادت نیست

ادامه مطالب برای جلسه آینده ان شاء الله


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo