درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1400/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/الإجزاء /إجزاءمأموربه اضطراری از مأموربه واقعی

 

عن أبي محمد العسكري قال: ليست العبادة كثرة الصيام والصلاة وإنما العبادة كثرة التفكر في أمر الله.[1]

از امام حسن عسکری علیهالسلام روایت شده است که فرمود: عبادت به زیادی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت به زیادی تفکر در امر خداست، امر خداوند مختلف است وشامل امور زیادی است، یکی از آنها تفکر در خود خداوند است ولکن باید دقت شود که در ذات خدا تفکر بیهوده است، همانطوری که در کتابهای کلامی مثل کشف المراد وغیره است، که تفکر در ذات خدا هیچ نتیجهای ندارد نه برای ما انسانهای معمولی، بلکه برای انبیاء وملائکه هم چنین است، آنچه هست وباید باشد تفکر در اوصاف خداوند است که ما میتوانیم بر مبنای مبانی کلامی امامیه وهمچنین معتزله، خداوند را از طریق اوصاف بشناسیم. برخلاف اشاعره، که معتقدند همانطوری که ذات خدا قابل شناسایی نیست اوصاف خدا هم قابل شناسایی نیست.

از اشاعره سوال میکنیم که اگر اوصاف خدا قابل شناسایی نیست آیا اوصاف خدا را قبول دارید؟ میگویند که ما تعبدا قبول داریم چون در قرآن وروایات، اوصافی برای خدا بیان شده است از باب تعبد میپذیریم، که خدا علم واراده وقدرت دارد، ولی معنای علم و اراده وقدرت خدا را نمیدانیم چیست. مسیحیت هم در اعتقادات خودشان تعبدی عمل میکنند مثلا تثلیث (یعنی درعین اینکه خدا یکی است سه تاست) را که به آن قائل هستند در معنایش تفکر نمیکنند، لذا خود دانشمندان مسیحی گفتند که به تثلیث ایمان بیاورید تعبدا واین مثل یک صندوق سربستهای است که کلیدش در اختیار ما نیست همان نظریه اهل الحدیث در مورد اوصاف خداوند است.

تفکر در مورد امر خداوند آثار وبرکات فراوانی دارد شناخت پیامبر صلی الله علیهوآله وائمه اطهار علیهمالسلام شناخت در مورد زندگی پس از مرگ همه مربوط به امر خداوند هستند؛ لذا به هر میزانی که در اینها تفکر کنیم علم مان را در اینها بالا ببریم خیراتی برای ما وبرای جامعه دارد، چون باعث میشود دین خدا وخداشناسی در جامعه ودر این کره خاکی ترویج میشود، لذا روایت داریم که یک ساعت تفکر، ارزشش از هفتاد سال عبادت بالاتر است.

إجزاء ماموربه اضطراری از ماموربه اختیار و واقعی

بحث در این بود که آیا ماموربه اضطراری مجزی از ماموربه اختیاری و واقعی در مقام اثبات است یا نیست؟

وجه دوم این بود که ادله امر اضطراری لسانش لسان تنزیل است یعنی امر اضطراری نازل منزله امر اختیاری و واقعی است مثلا امر به تیمم نازل منزله وضو است، وقتی نازل منزله وضو شد خودبخود ماموربه اضطراری مجزی از ماموربه واقعی خواهد بود. مرحوم محقق عراقی دو اشکال به این وجه دوم وارد کردهاند. ما در جلسه گذشته اشکال اول را مطرح کردیم وجواب اشکال اول عراقی را دادیم.

اشکال دوم محقق عراقی بر وجه دوم إجزاء

اشکال دومی که مرحوم عراقی بر دلیل دوم اجزاء مطرح کردند این است که دلالت امر، بر امر اختیاری وماموربه اختیاری که همان مبدَل باشد مشروط است وآن این است که خصوص مبدل یعنی ماموربه واقعی باید اتیان شود تا غرض مولا حاصل شود، دلالت امر واقعی بر خصوص اتیان ماموربه واقعی یک دلالت وضعی است در حالی که دلالت امر اضطراری بر کفایت ماموربه اضطراری یک دلالت اطلاقی است ومسلم است که دلالت اطلاقی ضعیف تر از دلالت وضعی است ولذا امر اضطراری نمیتواند مقدم بر امر اختیاری باشد وماموربه اضطراری نمیتواند مجزی از ماموربه واقعی باشد. بنابراین وقتی دلالت امر اضطراری بر دلالت امر اختیاری وواقعی مقدم نشد در این صورت نتیجه عدم الاجزاء خواهد بود، یعنی نتیجه میگیریم که ماموربه اضطراری مجزی از ماموربه واقعی نیست، یعنی اگر داخل وقت، اضطرار برطرف شد اعاده نماید واگر خارج وقت اضطرار برطرف شد قضا نماید.

جواب اشکال محقق عراقی

اولاً: دلالت دلیل امر اختیاری و واقعی بر لزوم اتیان خصوص مبدل وماموربه واقعی هم دلالتش دلالت اطلاقی است کمااینکه دلالت امر اضطراری بر اتیان ماموربه اضطراری هم اطلاقی است یعنی هر دو دلالتشان دلالت اطلاقی است، لکن دلالت امر اضطراری عند الاضطرار حاکم بر دلالت امر واقعی است، چون دلالت امر اضطراری ناظر بر دلالت امر واقعی است وموضوع را توسعه میدهد ومیگوید موضوع طهارت اعم از طهارت مائیه وترابیه است، هر دلیلی که ناظر بود و موضوع را توسعه داد این دلیل حاکم بر دلیل دیگر خواهد بود، لذا درعین‌حال دلیل امر اضطراری مقدم میشود بر دلیل امر اختیاری و واقعی که این تقدمش از نوع حکومت است.

ثانیاً: این تقدم دلیل امر اضطراری بر امر واقعی از باب حکومت ربطی به قوت دلالت ندارد تا بگوئید دلالت امر اختیاری بر خصوص اتیان ماموربه واقعی، از دلالت امر اضطراری بر ماموربه اضطراری اقوی است، بلکه دلالت امر اختیاری و واقعی بر ماموربه واقعی واختیاری دارای قرینه خاصی است، داشتن قرینه خاص نمیتواند بر تقدم امر اختیاری بر امر اضطراری دلیل باشد بنابراین دلیل امر اضطراری از باب نظارت وحکومت بر امر واقعی تقدم خواهد داشت ونتیجه تقدم، مجزی بودن ماموربه اضطراری از ماموربه واقعی خواهد بود.

اما دلیل سوم بر مجزی بودن ماموربه اضطراری از ماموربه واقعی

البته این وجه را محقق عراقی فرمودند یعنی مرحوم عراقی مجزی بودن را قبول دارد منتهی بر اساس دلیلی که خودش قبول دارد نه بر اساس آن دو دلیل دیگر وبه آن دو دلیل اشکال وارد میکند.

حالا خود آقاضیاء الدین دلیل دیگری که ما تحت عنوان دلیل سوم برای مجزی بودن مطرح کردند بیان میکنیم. مرحوم محقق عراقی میفرمایند:

هر کدام از امر اضطراری وامر واقعی واختیاری در خصوص اتیان ماموربه اضطراری واختیاری ظهور دارند، یعنی امر اضطراری ظهور دارد در اینکه خصوص ماموربه اضطراری را باید انجام داد وهمچنین امر واقعی ظهور دارد بر اینکه ماموربه واقعی را باید انجام دهد، حال اگر بخواهیم این دوتا ظهور را حفظ کنیم نمیتوانیم بگوئیم که ماموربه اضطراری دارای تمام مصالح وملاکات ماموربه واقعی است تا إجزاء را نتیجه بگیریم، چون اگر ماموربه اضطراری دارای تمام مصالح وملاکات ماموربه واقعی باشد ماموربه ما باید جامع بین فعل اضطراری وفعل اختیاری باشد، یعنی در واقع مطلوب مولا طبیعت ماموربه است، مولا از ما مثلا طهارتی میخواهد که جامع بین طهارت مائیه وطهارت ترابیه است. مثلا فرض کنید جائی که میگوید برای فلان عمل طهارت بگیرید، امر به طهارت جامعی میشود بین طهارت مائیه وترابیه یا مثلا فرض کنید: صلّ، صلّ تعلق میگیرد به ماموربه جامع که صلات باشد، جامع است بین صلات قصر وصلات تمام، جامع بین صلات انسان سالم وانسان مریض، جامع بین انسان غرقی وغیر غرقی، منتهی هر کدام دارای قیود وشرایطی است به این صورت که در مسافر، مولا از او صلات خواسته کما اینکه از شخص حاضر خواسته است لکن از مسافر نماز قصر واز شخص حاضر نماز تمام، در مانحن فیه هم اگر بگوئیم ماموربه اضطراری دارای تمام مصالح ماموربه واقعی است باید امری که جامع است تعلق بگیرد نه اینکه به خصوص ماموربه واقعی یا ماموربه اضطراری، در حالی که ظاهر امر اضطراری به خصوص اتیان ماموربه اضطراری تعلق گرفته وظاهر امر واقعی به خصوص اتیان ماموربه واقعی واختیاری تعلق گرفته است، قهرا برای مجزی بودن ماموربه اضطراری به جای ماموربه واقعی باید بگوئیم این مجزی بودن از باب این است که ماموربه اضطراری دارای تمام مصالح وملاکات ماموربه واقعی نیست ولکن آن مقدار باقیمانده وفوت شده قابل جبران نیست وآن مقدار کمش قابل جبران نیست نتیجه میگیریم قهرا ماموربه اضطراری مجزی از ماموربه واقعی است. این دلیلی را که ما تحت دلیل سوم مطرح کردیم مال آقای محقق عراقی است که عبارتش در کتاب (مقالات الاصول) ایشان آمده است که انشاءالله در جلسه بعد بیان خواهد شد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo