درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1400/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/الإجزاء /عدم جواز امتثال بعد الامتثال

 

بحث ما در مورد إجزاء بود که عرض کردیم اصولیون این بحث را در دو مرحله مطرح کرده‌اند: مرحله اول این بود که اتیان ماموربه مجزی عن امره است اگر به عنوان علت تامه بود حتما مجزی خواهد بود وبار دوم امتثال کردن معقول نیست، در نتیجه امتثال بعد الامتثال غیر معقول است چون وقتی که اتیان ماموربه علت تامه بود حتما وعقلا سقوط امر حاصل خواهد شد ولکن بعضی گفته‌اند در همین جا در دو مورد امتثال بعد الامتثال جائز است، مورد اول جواز اعاده نماز فرادی به صورت جماعت است، یعنی کسی که نمازش را به صورت فرادی خوانده است جائز است که دوباره نماز را با جماعت بخواند وروایاتی هم در این مورد داریم:

روایت صحیح هشام بن سالم از ابی عبدالله علیه‌السلام:[1]

(ح1: محمد بن علي بن الحسين باسناده عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال: في الرجل يصلي الصلاة وحده ثم يجد جماعة)

هشام بن سالم از امام صادق علیه‌السلام سوال می‌کند که نماز را به صورت فرادا می‌خواند ولی بعد از خواندن نماز فرادا می‌بیند که جماعت برقرار شد، امام می‌فرماید:

(قال: يصلي معهم ويجعلها الفريضة إن شاء.) نماز را با آنها می‌خواند واگر خواست نماز جماعت را به عنوان فریضه قرار دهد.

این روایت دلالت دارد بر اینکه نماز فرادایی که مکلف خوانده جائز است دوباره به جماعت بخواند، پس امتثال بعد الامتثال طبق این روایت جائز است.

روایت دیگر در رابطه با خواندن نماز با اهل سنت است، صحیحه زراره عن ابی جعفر علیه‌السلام :[2]

(ح2: وباسناده عن زرارة. عن أبي جعفر عليه السلام في حديث قال: لا ينبغي للرجل أن يدخل معهم في صلاتهم وهو لا ينويها صلاة، بل ينبغي له أن ينويها وإن كان قد صلى، فان له صلاة أخرى.)

امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: سزاوار نیست که شخص با مخالفین در نمازشان داخل شود ولی نیت نماز نکند بلکه سزاوار است نیت نماز بکند اگرچه قبلا این نماز را خوانده باشد.

این روایت دلالت می‌کند بر اینکه اعاده نماز وامتثال بعد الامتثال جائز است.

پس مورد اول که گفته‌اند جائز است جائی است که فرادا خوانده وحالا می‌خواهد به جماعت بخواند. وگفته‌اند امتثال بعد الامتثال جائز است.

اما مورد دوم که توهم شده است امتثال بعد الامتثال جائز است عبارت از جواز امتثال دوباره نماز آیات است یعنی کسی که نماز آیات را خوانده می‌تواند، همان نماز آیات را بخواند، دلیل این جواز، روایاتی است که وجود دارد.

مانند روایت صحیحه معاویة بن عمار :[3]

(ح1: محمد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد، عن فضالة، عن معاوية بن عمار قال: قال أبو عبد الله عليه السلام صلاةَ الكسوف إذا فرغت قبل أن ينجلي فأعد.)

نماز کسوف را وقتی که خواندی وفارغ شدی منتهی هنوز انجلا پیدا نشده وخورشید یا ماه باز نشده است، وحالت کسوف باقی است، همان نماز آیات را اعاده کن، این روایت بر جواز اعاده دلالت میکند.

این روایت دلالت بر وجوب اعاده نماز آیات میکند چون فأعد امر است وامر دلالت بر وجوب میکند، فضلا عن الجواز، پس در بعضی موارد جائز است امتثال بعد الامتثال ودر بعضی موارد امتثال بعد الامتثال واجب است.

تا اینجا امتثال بعد الامتثال در مرحله اول معقول نیست ولی دو مورد را استثناء کردهاند یکی نماز خواندن با اهل سنت ودیگری خواندن نماز آیات، که اگر نماز آیات را خواندی هنوز انجلا صورت نگرفته نماز آیات را اعاده کن.

جواب محقق خوئی ره بر جواز امتثال بعد الامتثال

مرحوم آقای خوئی به هر دو مورد جواب داده وفرمودهاند: در مرحله اول امتثال بعد الامتثال معقول نیست واین دو مورد جواب دارد اما جواب اول: جواب از مورد اول نماز فرادا وجماعت یعنی اگر نماز فرادا را خواندی مستحب است آن را اعاده کنی هرچند با اهل سنت باشد، این روایات ناظر به خواندن نماز جماعت با اهل سنت است.

جواب آقای خوئی به مورد اول : در مورد اعاده نماز به جماعت ما دو دسته روایت داریم:

قسم اول: روایاتی هستند که گفتهاند با جماعت اهل سنت، نماز جماعت بخوان ، مانند صحیحه عمر بن یزید عن ابی عبدالله علیهالسلام:[4]

(محمد بن علي بن الحسين باسناده عن عمر بن يزيد، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال : ما منكم أحد يصلي صلاة فريضة في وقتها ثم يصلي معهم صلاة تقية وهو متوضأ إلا كتب الله له بها خمسا وعشرين درجة فارغِبوا في ذلك.) امام صادق علیهالسلام فرمود: هیچکدام از شما نیست که نماز بخواند در وقتش وهمان نماز را با مخالفین به صورت جماعت وبه صورت تقیه بخواند الا اینکه خداوند 25 درجه برای او مینویسد پس رغبت کنید به نماز با اهل سنت.

روایت بعدی صحیحه عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله علیهالسلام است:[5]

وباسناده عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال: ما من عبد يصلي في الوقت ويَفرُغ ثم يأتيهم ويصلي معهم وهو على وضوء إلا كتب الله له خمسا وعشرين درجة.

امام فرمود هیچ عبدی نیست که نماز را در وقتش بخواند وفارغ شود وپیش اهل سنت آمده در حالی که وضو دارد با آنها جماعت بخواند خداوند 25 درجه برای این بنده مینویسد.

آقای خوئی میفرماید: اصلا این روایات قسم اول، هرگز دلالت بر جواز امتثال بعد الامتثال نمیکند، بلکه این روایات در مقام تقیه وارد شدهاند واقامه نماز به عنوان تقیه است وتقیه عنوان ثانوی است در حالی که بحث ما در مورد جواز امتثال بعد الامتثال وعدم جواز، به عنوان اولی برمیگردد؛ لولا التقیه هیچ دلیلی بر جواز اعاده صلاة برای بار دوم نداریم واصلا این روایات قسم اول ربطی به بحث ما ندارند .

اما قسم دوم از روایات، روایاتی هستند که دلالت بر اعاده نماز به صورت جماعت میکنند مانند صحیحه هشام بن سالم وصحیحه زراره هیچکدام از این دو روایت، دلالت بر مشروعیت امتثال دوم وامتثال بعد الامتثال نمیکند زیرا، فرض این است که امتثال اول با تمام اجزاء و شرائط انجام شده وبرای سقوط امر علت تامه است وقتی امتثال اول علت تامه برای سقوط امر شد آمدن معلول هم طبیعی وعقلی است، معلول سقوط امر است وقتی علت که امتثال ماموربه، با تمام اجزا وشرایط محقق شد معلول حاصل خواهد شد والا اگر امر ساقط نشود معنایش بقاء معلول بدون علت خواهد بود وبقاء معلول بدون علت معقول نیست ومفاد این دو صحیحه دارای امر استحبابی به اعاده هستند یعنی کسی که میخواهد نمازی را که به فرادا خوانده همان نماز را به جماعت بخواند به داعی امر استحبابی میخواند وربطی به امر اول ندارد ولذا نمیتواند نماز جماعتش را به داعی وقصد اول بخواند چون با امتثال اول آن امر ساقط شده است ونماز جماعتی که میخواهد بخواند با داعی امر استحبابی انجام میدهد که در این دو صحیحه وجود دارد میخواند. ویا اگر نه، همان نماز را میتواند با مخالفین بخواند منتهی به داعی امر وجوبی قضائی بخواند بنابراین نماز را به داعی امر استحبابی میخواند یا به داعی امر وجوبی قضائی میخواند؛ چه امر استحبابی وچه امر قضائی، غیر از امر اول است. امر اول ساقط شده است.

 

خواندن نماز به داعی امر وجوبی قضائی مانند روایت: صحیحه هشام بن سالم

ح1: محمد بن علي بن الحسين (شیخ صدوق ره) باسناده عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام أنه قال: في الرجل يصلي الصلاة وحده ثم يجد جماعة، قال: يصلي معهم (اهل سنت) ويجعلها الفريضة إن شاء.[6]

امام صادق در موردی مردی که نماز را به صورت فرادا خواند وبعد جماعتی از اهل سنت را دید که تشکیل شده است وبا آنها نماز جماعت خواند ونماز جماعت را به عنوان نماز واجب قضائی قرار دهد اگر خواست.

این روایت را محمد بن علی بن حسین بابویه روایت کرده است که عدالتاش مشخص است.

اما هشام، هشام بن سالم جوالیقی است، که مرحوم نجاشی هشام بن سالم جوالیقی را توثیق موکد کرده است فرموده است[7] :ثقة ثقة

(1165) هشام بن سالم الجواليقي مولى بشر بن مروان أبو الحكم ، كان من سبي الجوزجان ، روى عن أبي عبد الله وأبي الحسن عليهما‌السلام ، ثقة ثقة.

علامه هم توثیق کرده است وآقای خوئی گفته است این روایت صحیحه است که بالاتر از توثیق است.

روایت دیگر صحیحه حفص بن البُختُری است [8]

ح11: وعن محمد بن إسماعيل، عن الفضل بن شاذان، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه جميعا، عن ابن أبي عمير، عن حفص بن البختري، عن أبي عبد الله عليه السلام في الرجل يصلي الصلاة وحده ثم يجد جماعة، قال: يصلي معهم ويجعلها الفريضة.

شخصی که نماز فرادا خوانده است، بعد از تشکیل جماعت اهل سنت، با آنها نماز جماعت بخواند و آن نماز جماعت را به عنوان فریضه قضائی بخواند.

در اسناد این روایت محمد ابن اسماعیل بزیع است ونجاشی توثیقاش کرده است وبقیه رجال سند هم صحیحاند ونیازی به بررسی نیست، متن هر دو صحیحه (یعنی صحیحه هشام بن سالم ودیگری صحیحه حفص بن البُختُری است) ویجعلها الفریضة دارد آن نمازی را که با اهل سنت میخوانید به عنوان نماز فریضه قضائی قرار بدهید .

دلیل گفتن فریضه قضائی به الفریضة در روایت

به قرینه صحیحه اسحاق بن عمار[9]

ح1: محمد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد، عن محمد بن أبي عمير، عن سلمة صاحب السابري، عن إسحاق بن عمار قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: تُقام الصلاة وقد صليت؟ فقال: صلّ واجعلها لما فات.

نماز جماعت برگزار میشود در حالی که من نمازم را خواندهام امام صادق علیهالسلام فرمود: نماز را دوباره به جماعت بخوان وآن را قرار بده به عنوان مافات ونماز قضا.

بنابراین از نظر محقق خوئی روایاتی که ذکر کردیم اعاده نماز به صورت جماعت بعد از اینکه به صورت فرادا خوانده است یا یک امر مستحبی است ویا یک امر وجوبی قضائی است وربطی به امر اول ندارد وآن امر اول ساقط شده است، این در مورد اول که آقای خوئی جواب دادند اما جواب آقای خوئی به مورد دوم که نماز آیات را دوباره بخواند که بعضیها گفتهاند روایات دلیل بر جواز اعاده میکنند در جلسه بعد انشاءالله.

 


[7] . رجال النجاشی، ابوالعباس، جلد1 صفحه 434، شماره 1165.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo