درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1400/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/الإجزاء /

 

بحث ما در مورد فرق بین مساله إجزاء ومره وتکرار بود که بحث‌اش به طور مفصل گذشت وهمچنین فرق بین بحث إجزاء ومساله تبعیت قضا از اداء است. امروز می‌خواهیم فرق بین مساله إجزاء ومساله تبعیت قضا از اداء را مطرح کنیم منتهی قبل از اینکه فرق بین این دو مساله را بیان کنیم ابتدا ببینیم مقصود تبعیت قضا از اداء چیست؟

مقصود این است که اگر ما قائل شدیم که قضا تابع اداء است مراد این است که قضا نیاز به امر جدیدی غیر از امر به اداء ندارد وهمان امری که دلالت بر ادا می‌کند، همان امر، دلالت بر قضا هم می‌کند مثل:

﴿أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‌ غَسَقِ اللَّيْل﴾‌.[1]

که این آیه دلالت بر وجوب صلاة در وقت خاصی می‌کند، همین امر صلّ که دلالت بر وجوب صلاة در زمان خاص می‌کرد دلالت می‌کند بر وجوب صلات قضاءا یعنی اگر صلاة در وقت خاص انجام نشد قضاءا واجب است انجام شود، دلیلش همان صلّ است، این را تبعیت قضا از ادا می‌گویند البته این توضیح مبتنی بر نظریه تعدد مطلوب است.

نظریه مطلوب این است که مولا دو مطلوب دارد یکی اصل عمل است ویکی عمل در وقت خاص است، این کبرای کلی است وتطبیق‌اش بر مثال چنین است که: مولا وقتی می‌گوید: "صلّ عند دلوک الشمس الی غسق اللیل" در اینجا مولا دو مطلوب دارد، یک مطلوب طبیعت ماموربه یعنی نماز است ودیگری طبیعت صلاة در وقت خاص است، حال اگر مکلف صلاة را در وقت خاص انجام نداد، مولا طبیعت اصل صلاة را می‌خواهد ولو خارج از وقت باشد، لذا همین "صل عند دلوک الشمس" که دلالت بر صلاة در وقت خاص است، همین هم دلالت می‌کند بر وجوب صلاة در خارج وقت، اما چنانچه قائل شدیم که قضا تابع ادا نیست بلکه قضا امر جدیدی لازم دارد مانند این است که مولا ابتدا می‌گوید: "صل عند دلوک الشمس" بعد می‌گوید: "إقض مافات" با صلّ مولا یک مطلوب را از ما درخواست میکند وآن صلاة در وقت خاص است، حالا اگر چنانچه مکلف این مطلوب واحد مولا را در وقت خودش انجام نداد اگر مولا می‌خواهد مکلف آن را در خارج وقت انجام دهد باید امر جدیدی را صادر کند مثلا بگوید: "إقض مافات" در اینجا امر به اداء، مستقل از امر به قضا است یعنی ادا یک امر دارد مستقلا وقضا هم یک امر دارد مستقلا، که این را عدم تبعیت قضا از ادا می‌گوئیم، عدم تبعیت ادا از قضا مبتنی بر وحدت مطلوب مولاست.

با توجه به اینکه مراد از تبعیت قضا از ادا، روشن شد، به اصل فرق بین مساله إجزاء ومساله تبعیت قضا از ادا بر می‌گردیم.

 

فرق بین إجزاء وتبعیت قضا از اداء

ممکن است کسی توهم کند که بین این دو مساله فرقی وجود ندارد چون عدم الإجزاء همان تبعیت قضا از اداء است وإجزاء همان عدم تبعیت قضا از ادا است، یعنی وقتی که گفتیم ماموربه مجزی است، یعنی دیگر قضا لازم ندارد ولازم نیست مولا برای قضا امر جدیدی صادر کند، پس بنابراین إجزاء همان عدم تبعیت قضا از اداست، ولی عدم الإجزاء تبعیت قضا از اداست.

به عبارت دیگر: اگر گفتیم عملی که انجام دادیم مجزی نیست وباید دوباره انجام دهیم، این همان تبعیت قضا از اداست، یعنی باید انجام دهیم قضاءا بخاطر امری که مولا برای ادا صادر کرد پس عدم الإجزاء همان تبعیت قضا از ادا ست ولی إجزاء عدم تبعیت قضا از اداست، یعنی اگر مکلف عمل را با تمام اجزا وشرائط انجام داد مجزی است، یعنی نیازی به قضا ندارد ونیازی به امر جدید هم نیست، واین یعنی عدم تبعیت قضا از ادا. بعضی گفتند که فرقی بین این دو مساله نیست با شرحی که گذشت.

در اینجا می‌توان سه فرق بین این دو مساله قرار داد: فرق اول از شیخ انصاری در مطارح الانظار است. (مطارح الانظار ج1ص114)

فرق اول

(واما الفرق بین هذه المسالة (مساله اجزاء) وبین مسالة تبعیة القضاء للاداء فلایکاد یخفی ) فرق بین مساله اجزاء ومساله تبعیت قضا از ادا بر کسی مخفی نیست

(إذ من المعلوم أن المراد بالقضاء فی المقام هو الاتیان بالفعل ثانیا [2] ) مراد از قضا در بحث إجزاء یعنی عمل را باید دوباره انجام داد

(سواء کان فی الوقت أو فی خارجه بعد الاتیان به اولا فی الوقت) مراد از قضا در إجزاء یعنی مکلف عمل را دوباره انجام دهد چه در خارج وقت وچه داخل وقت، واژه قضا دربحث إجزاء فرق میکند با قضا در بحث تبعیت قضا از اداء، در بحث إجزاء واژه قضا که بکار برده شد بار دوم انجام دادنش ملاک است، بار دوم چه خارج وقت باشد وچه داخل وقت. ولی در باب تبعیت، قضا معنایش انجام عمل در خارج وقت است. شیخ فرمود: فی المقام که منظور شیخ مساله إجزاء است زیرا مراد از قضا انجام برای بار دوم است، چه داخل وقت وچه خارج وقت، بعد از اینکه عمل در وقت انجام شد.

( والمراد منه فی تلک المسالة ) ولی مراد از قضا در آن مساله تبعیت (هو الاتیان بالفعل الفائت فی الوقت) ومراد از قضا در مساله تبعیت انجام عمل که فوت شده در وقت است. پس معنی قضا در تبعیت یعنی اینکه عمل در وقت فوت شده وباید در خارج وقت انجام داد.

(فما ابعد احد المسالة من الإخری) چقدر فاصله دارد یکی از این دو مساله با مساله دیگر، بین مساله تبعیت قضا از ادا وبین مساله إجزاء، خیلی با هم تفاوت دارند.

فرق دوم

اما فرق دوم به بیان مرحوم محقق خراسانی، ایشان فرق بین مساله إجزاء ومساله تبعیت را به این صورت بیان کرده است که مساله إجزاء یک مساله عقلی است ولی مساله تبعیت یک مساله لفظی است زیرا، در مساله تبعیت بحث ونزاع میشود که در هنگام فوت ماموربه، آیا صیغه امر دلالت بر وجوب اتیان ماموربه در خارج وقت میکند یا خیر؟ که این مبتنی بر تعدد مطلوب است یا نه، صیغه امر چنین دلالتی ندارد ودلالت بر قضا نمیکند، اگر گفتیم دلالت بر قضا نمیکند این مبتنی بر وحدت مطلوب است، چون در بحث تبعیت بحث از دلالت صیغه امر است که بحث، لفظی خواهد شد در حالی که در بحث إجزاء ، بحث عقلی است و ملازمه عقلی است چون در بحث إجزاء ، بحث میشود که بین اتیان ماموربه با تمام شرایطش وسقوط امر واقعی ملازمه است یا نه؟ اینجا امر عقلی است، پس در إجزاء، عقلی است ودر تبعیت، لفظی است.

قال فی الکفایة (ج1ص120) (وهکذا الفرق بینها وبین مسالة تبعیة القضا للاداء)[3] وهمچنین فرق است بین مساله إجزاء وبین مساله تبعیت

(فإن البحث فی تلک المسالة (تبعیت) فی دلالة الصیغه علی التبعیة وعدمها) بحث در مساله تبعیت در مورد دلالت صیغه امر بر تبعیت وعدم تبعیت؛ پس چون بحث در مورد دلالت امر است بحث، بحث لفظی میشود

(بخلاف هذه المسالة (مساله إجزاء) فإنه کما عرفت فی ان الاتیان بالماموربه یجزئ عقلا عن اتیانه ثانیا اداءا أو قضاءا أو لایجزئ.) به خلاف مساله إجزاء، اتیان ماموربه آیا عقلا از امر واقعی مجزی است وبار دوم لازم نیست انجام دهد بصورت اداء یا قضاء ویا مجزی نیست؟ این دو مساله با هم متفاوت هستند.

فرق سوم

میتوان فرق سومی هم برای این دو مساله قرار داد وآن این است که: موضوع وجوب قضا در مساله تبعیت، فوت وعدم اتیان ماموربه است یعنی در مساله تبعیت، موضوع قضا عدم اتیان ماموربه است یعنی انجام نشده است وباید قضا شود ولی موضوع مساله إجزاء وعدم إجزاء عدم اتیان ماموربه نیست چون در مساله إجزاء فرض این است که مکلف ماموربه اضطراری ویا ماموربه ظاهری را با تمام شرائط عقلی وشرعی انجام داده است ولی بعد از کشف خلاف ورفع اضطرار ورفع جهل بحث میشود که اتیان ماموربه اضطراری ویا اتیان ماموربه ظاهری کافی ومجزی از ماموربه امر واقعی است یا مجزی نیست ؟ بنابراین بین مساله تبعیت با مساله إجزاء کاملا تفاوت وجود دارد .

قبل از شروع بحث إجزاء مقدماتی لازم بود، مانند واژههای اقتضاء و إجزاء و وجهه، که در لغت واصطلاح گفته وشرح دادیم وفرق بین مساله إجزاء ومره وتکرار را توضیح دادیم و امروز هم فرق بین مساله إجزاء ومساله تبعیت را بیان کردیم .

بحث إجزاء

مقصود از إجزاء همانطور که مکررا گفتیم یعنی لازم نیست ماموربه برای بار دوم اتیان شود چه اعاده در وقت وچه قضا در خارج وقت، اصولیون بحث إجزاء را در دو مرحله مطرح کردهاند بدلیل بدیهی بودن مرحله اول زیاد به آن نپرداختهاند ولی مرحله دوم مباحث مختلفی دارد اما مرحله اول عبارت است از: إجزاء اتیان ماموربه از امر خودش، توضیح مطلب:

اگر مکلف ماموربه به امر واقعی را انجام داد مثلا نماز با وضو وبا تمام شرائط را انجام داد آیا مجزی از امر واقعی یعنی نماز با وضو است و نیازی به اعاده وقضا نیست؟ ویا اگر چنانچه مکلف ماموربه به امر اضطراری را انجام داد مثلا نماز را با تیمم خواند چون در قرآن میفرماید:

﴿فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً﴾[4] آب پیدا نشد با زمین (با شرائطش) پاک تیمم کنید که امر اضطراری است.

اتیان ماموربه به امر اضطراری آیا مجزی از امر اضطراری است وامر اضطراری ساقط میشود یا مجزی نیست وباید دوباره ماموربه اضطراری را در وقت یا خارج وقت انجام داد ، ویا مکلف اگر ماموربه به امر ظاهری را انجام داد مثلا نماز با وضوی استصحابی خواند (ادله حجت استصحاب امر ظاهری را بیان میکنند ) مثل اتیان نماز با وضوی استصحابی، آیا همین اتیان ماموربه به امر ظاهری مجزی از خود امر ظاهری است؟ وامر ظاهری ساقط میشود یا مجزی نیست وباید اعاده وقضا نماید، پس خلاصه مرحله اول این است که آیا اتیان ماموربه مجزی از امر خودش است واقعیا أو ظاهریا أو اضطراریاً؟

مجزی بودن اتیان ماموربه از امر خودش بدیهی عقلی است ونیازی به بحث ندارد چون وقتی که مکلف ماموربه را با تمام اجزا وشرائط اتیان نمود، عقل بدیهی به سقوط حکم خودش حکم میکند، پس چون مرحله اول بدیهی است نیاز به بحث ندارد ولی اصولیون بحث از مرحله اول را منوط کردهاند به اینکه اتیان ماموربه علت تامه برای حصول غرض مولاست یا علت تامه نیست؟ وشرحش برای جلسه بعد انشاءالله تعالی.

 


[1] . (17) الإسراء : 78.
[4] . (5) المائدة : 6.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo