درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خبر واحد

امام علی: وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ،

نگهداری از آنچه در ظرف است با محکم بستن دهانه آن امکان پذیر است.

اگر می خواهیم این قلب آسیب نبیند در مشک را ببندیم. بستن درب مشک به این است که حرف با حساب زده بشود.

(در جمله قبل مسئله صمت و حفظ زبان بود و امروز راه آن بیان شد، که اصل در بستن دهان باشد و عند الضروره به حرف بیاید)

بحث پیرامون ادله حجیت خبر واحد از روایات بود. این نکته بیان شد که با خبر واحد نمی شود حجیت خبر واحد را اثبات کرد بلکه با روایت متواتر می توان حجیت خبر واحد را بر مسند نشاند.

گفته شد روایات فراوانی داریم ، روایات علاجیه، روایاتی که ارجاع می دادند اصحاب را به کسانی که این صفات را داشته باشند، روایاتی که ارجاع به اشخاص می دادند، روایاتی ترغیب و تشویق به حفظ حدیث دارد.

اگر خبر واحد حجت نبود که خانه از پای بست ویران است ... اگر در طایفه اول دو تا روایت متعارض شدند که بشود، اصلش حجت نباشد متعارض هم شدند مهم نیست.

یا ارجاع به زراره و محمد بن مسلم... اینها گفتنشان روایت را متواتر نمی کند.

طایفه پنجم روایات روایاتی است کتابی را یکی از اصحاب نوشته و عرضه کرده بر امام و ایشان هم کتاب را تایید کردند.

طایفه پنجم در باب 8 کتاب القضاء، ج27، 85، ح 32:

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا(سه گروه هستند و در این عده حداقل یک ثقه وجود دارد) عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ(آدمی، 5جلد مسند دارد، مشکلش این بود که احمدبن عیسی گفته او عقلش کم است، اگر عالمی که 5 جلد کتاب دارد را تضعیف کنیم دیگر چه کسی معتبر می شود؟ نهایت ایشان ثقه است) عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ ظَرِيفٍ‌(ثقه) عَنْ أَبِيهِ(ظریف بن ناصح، کفن فروش بود، کوفی، ثقه) ظَرِيفِ بْنِ نَاصِحٍ‌ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَيُّوبَ‌(بن راشد، ثقه و غلات از او تجلیل کردند، مجهول نیست) عَنْ أَبِي عَمْرٍو اَلْمُتَطَبِّبِ‌(لم یرد فیه مدح و قدح) قَالَ‌: عَرَضْتُهُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ ، يَعْنِي كِتَابَ ظَرِيفٍ‌ فِي اَلدِّيَاتِ‌ .

کتاب ظریف در دیات را بر امام عرضه کردم… این معنایش این است که راوی و امام خبر واحد را ثقه می دانند و الا امام می فرمودند چون خبر واحد است کتاب را کنار بگذارید و خبر واحد حجت نیست، حال که حضرت چنین نگفته اند این دال بر پذیرش خبر واحد است.

ص 99ح73:

مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ اَلْكَشِّيُّ‌(ثقه) فِي كِتَابِ اَلرِّجَالِ‌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ‌(صاحب کامل الزیارات، ثقه) وَ اَلْحُسَيْنِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ(لم یرد فیه مدح و لا قدح) جَمِيعاً عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ‌(ثقه) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ(ثقه، ابن ولید روایاتی که محمدبن عیسی بن عبید از یونس نقل می کند را تضعیف کرده) عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ‌(در رابطه به او اظهار نظر زیادی هست از طرف دیگر امام رضا و امام جواد از او تجلیل کردند بنابراین مانند زراره باید حساب کرد که اینها قدحی هم از طرف ائمه دارند که برای حفظ و سلامت اینها بیان شده) فِي حَدِيثٍ قَالَ‌: أَتَيْتُ اَلْعِرَاقَ‌ ، فَوَجَدْتُ بِهَا قِطْعَةً مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ ، وَ وَجَدْتُ أَصْحَابَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ مُتَوَافِرِينَ فَسَمِعْتُ مِنْهُمْ (وَاحِداً وَاحِداً) وَ أَخَذْتُ كُتُبَهُمْ فَعَرَضْتُهَا بَعْدُ عَلَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ فَأَنْكَرَ مِنْهَا أَحَادِيثَ‌ .

به کوفه آمدم دیدم اصحاب امام باقر و امام صادق زیاد هستند، از همه آنها احادیث را شنیدم و نوشتم و به صورت یک کتاب به امام رضا دادم و ایشان برخی از اینها را انکار کردند (دربست نگفتند کل اینها خبر واحد است و خبر واحد هم حجت نیست ، این شاهدی بر این است که که امام رضا خبر واحد را حجت می دانند)

ح 74:

وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مَعْرُوفٍ‌(ثقه ای هست که برخی از احادیثش مورد قبول است و برخی مورد قبول نیست) عَنْ سَهْلِ بْنِ بَحْرٍ(مجهول، مقیم کش، لم یرد فیه مدح و لا قدح) عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ‌(نیسابوری، ثقه، از اجلّا) عَنْ أَبِيهِ‌(شاذان بن خلیل خلیل نیسابوری، که توثیق ندارد) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَلَفٍ‌(لم یرد فیه مدح و لا قدح) قَالَ‌: كُنْتُ مَرِيضاً فَدَخَلَ عَلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ ، يَعُودُنِي عِنْدَ مَرَضِي فَإِذَا عِنْدَ رَأْسِي كِتَابُ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ‌ ، فَجَعَلَ يَتَصَفَّحُهُ وَرَقَةً وَرَقَةً حَتَّى أَتَى عَلَيْهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ جَعَلَ يَقُولُ رَحِمَ اَللَّهُ يُونُسَ‌ رَحِمَ اَللَّهُ يُونُسَ‌ رَحِمَ اَللَّهُ يُونُسَ‌ .

مریض بودم و امام جواد به دیدارم آمد و کتاب یوم و لیله بالای سرم بود، امام جواد علیه السلام صفحه صفحه را ورق می زد ، سه مرتبه گفتند خدا یونس را رحمت کند، ...

این یک کتاب است و یک نفر هم نوشته، متواتر هم نبود، امام اینقدر تجلیل کردند.

ح 75:

وَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ حَمَّادِ بْنِ عُبَيْدِ اَللَّهِ بْنِ أُسَيْدٍ اَلْهَرَوِيّ(مجهول) عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْقَاسِمِ اَلْجَعْفَرِيِّ‌(ثقه،جلیل القدر و عظیم المنزله عند الائمه و قد شاهد الجواد و الهادی و العسکری. بخاطر محبت ائمه زندانی شد) قَالَ‌: أَدْخَلْتُ كِتَابَ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ‌ ، اَلَّذِي أَلَّفَهُ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ‌ ، عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ فَنَظَرَ فِيهِ وَ تَصَفَّحَهُ كُلَّهُ ثُمَّ قَالَ هَذَا دِينِي وَ دِينُ آبَائِي (كُلُّهُ‌) وَ هُوَ اَلْحَقُّ كُلُّهُ‌ .

داود گفت من این کتاب را تقدیم امام عسکری کردم و ایشان نگاه کردند و ورق زدند و فرمودند این دین من و دین آباء من هست…

این یک کتاب بیشتر نیست و راوی اش هم یک نفر است.

و سایر احادیث 73 تا 77، 79 و 81 ملاحظه شود.

نکته: اهل سنت در باب اصحاب پیامبر کتابهایی را نوشتند، در باب اصحاب جای معجمی خالی اس از اصحاب امام علی شروع شود تا نواب ختم بشود، در رابطه با هر صجابی یک صفحه ، با آدرس ها.

منابع فراوان هستند.تنقیح المقال. معجم رجال الحدیث...

بعد طایفه ششم که مربوط به نهی از کذاب بودن و احادیث دروغ نقل کردن هست.

مجموعه این روایات ما را به این اطمینان می رساند که اهل بیت خبر واحد را حجت می دانند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo