درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1400/06/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: شروع مبحث استصحاب / بیان دورنمای کلیات بحث / حقیقت استصحاب جعلاً، اصطلاحاً و استدلالاً

با توسل به ذات اقدس احدیت و توسل به ذیل عنایات ذوات مقدسه نورانیه پیغمبر اکرم و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) خصوصاً بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مباحثه خود را در سال تحصیلی جدید آغاز می‌کنیم.

از خدای متعال درخواست می‌کنیم تا به لطف و عنایت خود اولاً به همه ما توفیق عنایت کند تا بتوانیم با عافیت و اخلاص در امور تدریس، پژوهش، تحقیق و مباحثه و همه شئون علمی موفق‌تر از گذشته باشیم؛ و ثانیا همه اعمال ما مورد قبول خداوند متعال واقع شود؛ انشاءالله.

طبق سنت هر سال توجه دوستان را در اول درس به این کلمه جلب می‌کنم که دعایی در روز آغاز سال قمری وارد شده است، اما ما رجاءً اول سال تحصیلی و دراسی آن را عرض می‌کنیم. آغاز دعا اینطور می‌باشد که:

اللّهُمَّ أَنْتَ الإِلهُ الْقَدِيمُ وَ هذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ، فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطانِ وَ الْقُوَّةَ عَلى‌ هذِهِ النَّفْسِ الْأَمّارَةِ بِالسُّوءِ، وَ الاشْتِغالَ بِما يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ، يا كَرِيمُ يا ذَا الْجَلالِ وَ الإِكْرامِ. [1]

خدایا تو معبود قدیم هستی، از ازل بودی و حادث نیستی.ماسوی‌الله حادث‌اند و مخلوق؛ ولی تو قدیمی. این سال جدید در پیش روی ماست. در آغاز سال جدید اولین چیزی که از تو می‌خواهم این است که در اعتصام از شیطان باشم. یعنی از شر وساوس شیطانی در امان باشم. به نظر ما توجه به این نکات، کلید حل بسیاری از معماهای علمی خواهد بود.

دوم اینکه وَ الْقُوَّةَ عَلى‌ هذِهِ النَّفْسِ الْأَمّارَةِ بِالسُّوءِ، خداوندا مرا در برابر این نفس اماره قوی بدار. چرا که امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:

4- عدّة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن محمّد بن الحسن بن شمّون، عن عبد اللّه بن عبد الرّحمن الأصمّ، عن عبد الرّحمن بن الحجّاج قال: قال لي أبو الحسن (عليه السلام): اتّق المرتقى السهل إذا كان منحدره و عرا، قال: و كان أبو عبد اللّه (عليه السلام) يقول:لا تدع النّفس و هواها فإنّ هواها [في] رداها و ترك النفس و ما تهوى أذاها و كفّ النفس عمّا تهوى دواها. [2]

امام صادق عليه السلام: نفْس را با هوا و هوس‌هايش رها مكن كه هواى نفْس موجب هلاكت آن مى‌گردد و واگذاشتن نفْس با هوا و هوسش مايه درد و رنج آن است و باز داشتن نفْس از هوا و هوسش باعث درمان آن مى‌باشد.

و سوم اینکه وَ الاشْتِغالَ بِما يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ تمامی مشغولیت‌های مرا در راه تقرّب به سوی خودت قرار بده، ان‌شاءالله.

استصحاب

دورنمای کلی بحث: 9 بحث را در استصحاب مورد بررسی قرار خواهیم داد:

1. حقیقت استصحاب جعلاً، استدلالاً و اصطلاحاً؛ که عمده بحث پیرامون جعل خواهد بود.

2. استصحاب مسئله اصولیه است.

3. تعریف استصحاب و تفاوت آن با قاعده یقین (شک ساری) و مقتضی و مانع.

4. ادله حجیت استصحاب (ظن به بقاء حالت سابقه، سیره عقلا، روایات ( 3 صحیحه زراره سندا و دلالتا بررسی می‌شود، روایت محمد بن مسلم، مکاتبه علی بن محمد قاسانی که در آن از حجیت مکاتبات مفصلاً بحث خواهیم کرد، صحیحه عبدالله بن سنان) و قاعده ارتکازیه)

۵. ارکان استصحاب

۶. اقوال در حجیت استصحاب که حول سه قول بحث می‌شود (تفصیل بین شک مقتضی و رافع، تفصیل بین شبهه حکمیه و موضوعیه که آیا احکام جزئی و کلی با هم تفاوت دارند؟ و تفصیل در مستصحب ثابت به دلیل شرعی و ثابت به دلیل عقلی)

۷. به قول مرحوم شهید صدر: مقدار ما یثبت بالاستصحاب (که در آن از قیام استصحاب مقام قطع طریقی و قطع موضوعی بحث می‌شود). در امارات خواندیم که آیا اماره جایگزین قطع طریقی و موضوعی می‌شود یا خیر؟ بنابر نظر مشهور اماره قائم مقام قطع طریقی می‌شود. قطع موضوعی گاهی علی نحو طریقیت است که بنابر نظر مشهور اماره قائم‌مقام آن خواهد شد و گاهی قطع موضوعی علی نحو صفتیت است که اماره قائم‌مقام آن نمی‌شود. حال آیا با تحفظ بر اینکه استصحاب اماره نیست، باز هم قائم‌مقام قطع طریقی و موضوعی می‌شود یا نه؟ و اگر اماره است، اصل تنزیلی است یا محرز؟ تفاوت آنها در چیست؟ و آثار آن کدام است؟

۸. بیان شهید صدر در تطبیقات بحث:

أ) جریان استصحاب با شک تقدیری

ب) ثبوت حالت سابقه با غیر یقین (مثلاً اگر بیّنه بود آیا می‌شود حالت سابقه را اثبات کرد و به تعبیر دیگر یقین تعبدی را نیز شامل می‌شود یا خیر؟)

ج) استصحاب کلی

د) استصحاب زمان و امور تدریجیه

ه‌) استصحاب تعلیقی که ثمرات بسیار فراوانی دارد.

و) استصحاب عدم نسخ

ز) استصحاب در متعلقات احکام

ح) استصحاب در موضوعات مرکبه (گاهی خود موضوع را به ماهو مجموعه مرکب شک داریم و گاهی در اجزای آن شک داریم)

ط) استصحاب در حالات توارد حالتین (مثلا یقین دارد که قبلاً محدث بوده و هم یقین دارد که متطهر بوده و شک دارد که کدام یک مقدم بوده است.)

ی) عموم عام یا استصحاب حکم مخصص (مثلا مولا می‌فرماید اکرم زیداً مگر در این بازه زمانی خاص، در نتیجه زید همیشه واجب الاکرام است مگر در آن زمان. حال بعد از گذشت آن بازه زمانی، آیا باید به عموم عام اخذ شود که اکرام واجب می‌شود و یا باید حکم مخصص استصحاب شود؟)

9. خاتمه: که در آن از نسبت بین امارات و اصول عملیه بحث خواهیم کرد.

أ) تقدم اماره بر اصل از چه باب است؟ حکومت است یا ورود؟ و یا قرینه نوعیه؟

ب) ارتباط بین خود اصول عملیه

- تقدم اصل محرز و سببی بر غیر محرز و غیر سببی

- تعارض بالعرض بین اصول عملیه

- تعارض بین دو اصل در مرحله امتثال (مثلاً الان ساعت ۳ عصر است و مسجد نجس شده و در اول وقت هم نماز نخوانده؛ آیا وجوب صلاة استصحاب می‌شود و یا استصحاب وجوب ازاله نجاست از مسجد مقدم است؟ در اول وقت تعارض بین دو دلیل بود اما حالا که وقت گذشته باید بررسی شود. هر چند به نظر ما تکالیف به طبایع تعلق گرفته و هم اکنون هم از قبیل تعارض بین دو دلیل می‌باشد.)

حقیقت استصحاب

بیان همه بزرگان به نظر ما یکی است، اما شهید صدر بیان جدیدی دارند.

کلام شهید صدر

المبحث الأول ـ في شرح حقيقة الاستصحاب جعلا واستدلالا واصطلاحا ، ويظهر من خلال البحث ما يراد بكل واحد من هذه العناوين ، فالحديث يقع ضمن ثلاث نقاط:

النقطة الأولى ـ في بيان الكيفية المعقولة ثبوتا لجعل الاستصحاب كحكم شرعي ظاهري ، وبهذا الصدد لا بد وان نستذكر حقيقة الحكم الظاهري إجمالا ضمن امرين:

١ ـ ان الحكم الظاهري حكم شرعي طريقي يجعله المولى نتيجة التزاحم الواقع بين الأحكام الإلزامية والأحكام الترخيصية الواقعية المشتبهة في مقام الحفظ التشريعي فيرجح المولى ما هو الأولى منها ملاكا وأهمية على غيره بجعل حكم ظاهري على طبقه إلزاما أو ترخيصا ، وقد سمينا هذا النحو من التزاحم بالتزاحم الحفظي في قبال التزاحم الامتثالي الّذي نقحه الميرزا ( قده ) ، والتزاحم الملاكي الّذي سار عليه المحقق الخراسانيّ (قده).[3]

٢ ـ ان ترجيح الأحكام الواقعية المتزاحمة تارة يكون على أساس كيفي أي قوة نوع المحتمل وأهميته كما إذا كانت الأغراض الواقعية اللزومية أهم لدى المولى من أغراضه الترخيصية فيجعل إيجاب الاحتياط عند الشك ، وأخرى يكون على أساس كمي أي قوة الاحتمال بلحاظ مجموع الأحكام التي تتضمنها تلك الدائرة كما إذا كانت الأغراض اللزومية في دائرة الشبهات قبل الفحص أكثر من الترخيصية مثلا وان كانت نوع غرض لزومي واحد ليس بأهم من غرض ترخيص واحد فيجعل إيجاب الاحتياط فيها أيضا تحفظا على الكمية الأكبر من تلك الأغراض ، وثالثة يكون على أساس كمي أي قوة الاحتمال ولكن لا بلحاظ النّظر المجموعي إلى ما ضمن تلك الدائرة من الأحكام بل بلحاظ النّظر الاستغراقي إلى كل مورد فيرى ان هناك قوة لأحد الاحتمالين على الآخر فيجعل الحكم الظاهري على طبق ذلك الاحتمال والّذي قد يكون إلزاميا وقد يكون ترخيصيا كعنوان ما أخبر به الثقة ، وهذا القسم من جعل الحكم الظاهري هو الّذي تكون مثبتاته حجة على القاعدة كما سوف يأتي البحث عنه مفصلا في موضعه بخلاف القسمين السابقين.[4]

نکته اول: حقیقت حکم ظاهری چیست؟

به نظر شهید صدر حقیقت حکم ظاهری، حکم شرعی طریقی است که مولی آن را جعل کرده برای تزاحم حفظی تشریعی.

حال باید ببینیم تزاحم حفظی چیست؟ که در مقابل تزاحم ملاکی و تزاحم امتثالی است. فرق این 3 تزاحم در چیست که در جلسه بعد بیان خواهد شد، ان‌شاءالله.

و لله الحمد

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo