درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1400/12/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده/مسأله ازدواج مسلمان / مبحث صداق و مهریه / ابراء ذمه زوجه از مهریه پس از عقد
اگر زن بعد از عقد مرد را از مهر ابراء ذمه کرد و بعد مرد قبل از عمل آمیزش زن را طلاق داد، حکم این مسئله چیست؟
چرا این مسئله مطرح میشود؟ چون ما قبلاً خواندهایم که اگر قبل از عمل آمیزش طلاق واقع شد، باید نصف مهر به مرد برگردد. چون به مجرد عقد زن مالک تمام مهر میشود و اگر قبل از عمل آمیزش طلاق واقع شد، زن باید نصف مهر را به مرد برگرداند. در اینجا زن مهر را اخذ نکرده اما مرد را از مهر ابراء ذمه کرده و ابراء ذمه انگار عبارت اخرا از اخذ است یعنی انگار زن مهر را اخذ کرده است.
سؤال: آیا زن با ابراء ذمه- چون به ظاهر چیزی از مرد نگرفته که بخواهد نصفش را به مرد برگرداند- از هم جدا میشوند و چیزی بینشان رد و بدل نمیشود؟ یا زن ولو ابراء ذمه کرده اما باید نصف مهر را به مرد بدهد؟ لازمه این احتمال این است که زن باید نصف مهر را از جیب خودش به مرد بدهد و نتیجه این است که زن عقد شده، مهر را ابراء کرده، عمل آمیزش صورت نگرفته، طلاق واقع شده و زن باید به اندازه نصف مهر المسمی از جیب خودش به مرد بدهد. در اینجا مشهور قائل شدند که مرد نصف مهر ابرائی شده را از زن طلبکار است.
مرحوم شهید ثانی در مسالک میفرمایند البته این قول، قول بعضی از عامه (سنیها) هم هست. اما مرحوم شیخ انصاری در مبسوط، مرحوم علامه، صاحب شرایع و بعضی دیگر از بزرگان میفرمایند مرد نمیتواند چیزی از زن بگیرد چون نصف مهری که از زن میگرفت، مربوط به فرضی است که زن مهر را از مرد گرفته بود، اما در اینجا مهری نگرفته که بخواهد نصفش را برگرداند. لذا چون برگرداندن مهر موضوع است، بگویید اخذی نیست تا ارجاعی باشد بلکه اینجا ابراء بوده و لااقل احتمال دارد که بگوییم مرد نمیتواند نصف مهر را از زن اخذ کند.
در این مسئله به نصوص موجود مراجعه میکنیم.
روایت اول: مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل جلد 21 صفحه 301 باب 41 از ابواب مهور حدیث اول (27130).
[ ٢٧١٣٠ ] ١ ـ محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن صالح بن رزين ، عن شهاب بن عبد ربه قال : سألت أبا عبدالله عليهالسلام عن رجل تزوج امرأة على ألف درهم فبعث بها إليها فردتها عليه ووهبتها له ، وقالت : أنا فيك أرغب مني في هذا الالف ، هي لك ، فتقبلها منها ، ثم طلقها قبل أن يدخل بها؟ قال : لا شيء لها ، وترد عليه خمسمائة درهم.[1]
مهریه 1000 درهم است و مرد آنها را برای زن فرستاد. زن درهمها را به مرد رد کرد و به او بخشید. و قالت أنا فیک ارغب منی فی هذا الالف هی لک، رغبت من به تو نسبت به این 1000 درهم بیشتر است. مرد آنها را از زن قبول کرد. زن را قبل از عمل آمیزش طلاق داد. قال لا شیء لها و ترد علیه خمس مئه درهم.
این روایت را مرحوم شیخ طوسی، مرحوم کلینی و مرحوم شیخ صدوق (محمدین ثلاث) هم آوردهاند. آیا این روایت به درد استدلال میخورد؟ این روایت در مورد ابراء ذمه نبوده بلکه زن مهر را پذیرفته و بعد به مرد بخشیده است. هبه و بخشش فرع ملکیت است. شاید کسی بگوید ملکیت در ابتدای کار آمده است. وقتی روایت میگوید مهر را برای زن فرستاده، معنایش این است که دفع هم کرده و وقتی زن مهر را بخشیده، معنایش این است که قبلاً اخذ کرده و بعد بخشیده است.
لذا این روایت در مورد ابراء ذمه نیست بلکه به عین تبدیل و دفع شده و در حکم اخذ قرار گرفته است. لذا این روایت از این جهت به درد بحث ما نمیخورد. چون بحث ما بخشش مهر به مرد نیست یلکه ابراء ذمه مرد از مهر توسط زن است.
روایت دوم: [ ٢٧١٣١ ] ٢ ـ وبإسناده ، عن الحسين بن سعيد ، عن الحسن ، عن زرعة ، عن سماعة قال : سألته عن رجل تزوج جارية أو تمتع بها ثم جعلته من صداقها في حل ، أيجوز أن يدخل بها قبل أن يعطيها شيئا؟ قال : نعم إذا جعلته في حل فقد قبضته منه ، ( وإن ) خلاها قبل أن يدخل بها ردت المرأة على الزوج نصف الصداق.[2]
با یک جاریه ازدواج کرد (عقد دائم). أو تمتع بها، یا عقد موقت. ثم جعلته من صداقها فی حل، زن نسبت به مهر مرد را در حل قرار داد یعنی گفت مهر لازم نیست. آیا قبل از اینکه مرد چیزی از مهر به زن داده باشد میتواند با او عمل آمیزش انجام دهد؟ در ذهن راوی این بوده که مجوز عمل آمیزش پرداخت مهر است. قال نعم، بله. اگر مرد را در حل قرار بدهد معنایش این است که زن مهر را از مرد گرفته است. اگر زن را قبل از عمل آمیزش تخلیه کرد (طلاق داد). رددت المرئه علی الزوج نصف الصداق.
این روایت ظهور دارد در اینکه وقتی میگوید ثم جعلته من صداقها فی حل، شاید از باب هبه باشد. ما میگوییم خیر. چون وقتی میگوید ایجوز ان یدخل بها قبل عن یعطیها شیئا، معلوم میشود که چیزی به زن نداده و فی حل یعنی زن ابراء ذمه کرده است. پس ظاهر روایت در این است که زن ابراء ذمه کرده و مرد قبل از عمل آمیزش او را طلاق داده است. در اینجا حضرت (علیه السلام) میفرمایند رددت المرئه علی الزوج نصف الصداق. شاید کسی بگوید زن مهر را نگرفته که بخواهد آن را به مرد رد کند. حضرت (علیه السلام) در پاسخ فرمودند إذا جعلتها فی حل فقد قبضته منه. اگر فی حل قرار بدهد معنایش این است که زن مهر را از مرد گرفته است. در اینجا ممکن است این سؤال پیش بیاید که اگر از او گرفته، باز ابراء ذمه نشده است. خود آن نیست اما انگار ابراء ذمه کرده است.
بعضیها در اینجا گفتهاند ابراء یعنی تصرف در مهر و وقتی زن در مهر تصرف کرد باید نسبت به مرد فراغ ذمه حاصل کند و حاصل کردن به این است که نصف مهر را به مرد برگرداند.