< فهرست دروس

درس تفسیر استاد غلامعباس هاشمی

98/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن/سوره حمد /آیه ۱/بسم الله.../واژگان

0.1- تقسیر قرآن

 

از امروز إن شاء الله بحث تفسیر را از آغاز قرآن شروع می کنیم

0.1.1- مقدمه

بنده ابتدا هر جلسه تفسیری از خودم ارائه می دهم و نکته لطیف و مطلب روز در کنار آیه را خواهم گفت پشت این لطائف در آن مطلبی که در آیه دارای اهمیت است اقوال موجود بین شیعه و سنی را هم اگر تفاوت دارد را خدمت شما خواهم گفت نه به صورت تفصیلی بلکه خیلی به صورت شسته و رفته. اما اینها را باید یادداشت کنید بنده نمی خواهم همه آن چه را اینجا می گویم فنی باشد بلکه آن چه را می گویم که به درد شما بخورد نه به عنوان شمای عالم بلکه حرفی برای گفتن بیاموزید. این حرف ها برای هدایت شما مطرح نمی شود بلکه برای امامت شما مطرح می شود که بر منابر آنها را مطرح کنید.

بعد از بیان اقوال عامه یک قضاوت دور از تعصب و هر گونه پیش فرضی را هم خواهیم کرد. ممکن است جایی بگوییم که حرف این عالم سنی درست است اما یه جاهایی هم نقد های جدی ای بر مطالب اهل سنت وارد خواهد شد نه به صورت طولانی بلکه مختصر و مفید. ما می خواهیم اثری مناسب از این درس تحویل داده شود یعنی مفهوم آیه و أقوال مهم و تحلیل و تفسیر مفسِّر ارائه شود. لازمه این کار آن است که در بعضی از آیات خیلی توقف نمی کنیم. ما هر روز سر یک آیه مهم مباحثه داریم و این باعث می شود که سواد قرآنی و تاریخی و کلامی شما، إن شاء الله بالا رود. یعنی هر روزی که از درس بلند شدید و احساس کردید که خبری نبود، اصلا به درس نیایید. درس خوب آن است که شاگرد وقتی از درس بلند می شود احساس سنگینی کند. ما امروز در دنیا یک و نیم میلیارد مسلمان داریم و باید در نزد همه، حرف برای گفتن داشته باشیم. شما این حرف ها را اخذ کنید و خلاقیت خود را اضافه کنید تا بتوانید از آنها استفاده کنید.

اگر دیدید این درس پر فائده و مبلِّغ پرور است آن را خودتان ترویج کنید و جا بیندازید بنده این امید را دارم که شما حمایت کنید و طولی نخواهد کشید که یک درس وزین قابل اعتناء تفسیری تحقق پیدا کند. و ما تیم هایی را آماده کرده ایم که به زودی مطالب مفید وارد جامعه شود. ما باید از امکانات روز استفاده کنیم و مطالب مورد استفاده مردم را به آنها انتقال دهیم.

0.1.2- سوره حمد

آیه اول

0.1.2.1- تفسیر بسم الله

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[1]

صد و چهارده بار این آیه شریفه در قرآن نازل شده است

0.1.2.1.1- تفسیر واژگان

تفسیر مفردات آیه شریفه ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[2] :

0.1.2.1.1.1- ۱) اسم

این که اسم مشتق از چیست اختلاف بین کوفیون و بصریون است عده ای معتقد هستند اسم از ماده وِسم و وَسَمَ به معنای علامت مشتق است سمة و سِمة هم از همین ماده اند. داغی که بروی گوش گوسفند می گذارند سمة می نامند. بعضی می گوید از سِمو مشتق است مانند علم به معنای علو و برتری داشتن که سُمُوّ هم از همین ماده است.

اما هر وقت خواستید ببینید کلمه ای از چه مشتق است ببینید به چه جمع بسته می شود جمع اسم اگر أوسام باشد از وسم است اما جمع آن أسماء می باشد و لذا از وِسم نیست بلکه از سِمو به معنای برتری است (معنای وسم این است که من از بین همه معبود ها با علامت خداوند حرکت می کنم. داغ بلندان طلب ای هوشمند -تا شوی از داغ بلندان بلند) این به معنای علوّ و برتری است.

اما آیا خود اسم برتر است؟ اسم مشعر به تمام اوصاف خداوند است. خداوند بی نهایت صفات کمالیه دارد. آن صفات جمالیه و کمالیه خداوند در واقع هر کدام به منزله یک اسم است. رحیم و رحمن و غفار اسم هستند عناوین و اوصاف معرف یک شخص، هم به منزله یک اسم می باشند. درست است اسم شخصی زید است اما اگر عالم می باشد این هم به منزله یک اسم برای او است چون او را معرفی می کنند. اسم را که در خدا استعمال می کنند به منزله تمام اوصاف کمالیه و جمالیه در خداوند است. یعنی همه اوصاف خدا در داخل این کلمه (اسم) موجود است و لذا بعضی مفسرین می گویند اسم در وادی الفاظ نیست بلکه مشعر به ذات و معرفات خارجی است. این معنای اسم است.

البته باء و اسم هر کدام یک کلمه هستند و چون مفهوم مستقل ندارند با متعلقشان مفهوم مستقل پیدا می کنند پس باید دید که متعلق به چه چیزی می باشند و آن متعلق چیست تا مفهومشان روشن شود.

0.1.2.1.1.2- ۲) الله

اصل آن إله بوده است ألف و لام می گیرد و می شود الإله و سپس همزه آن لکثرة التلفظ و ثقله می افتد از ماده أَلَهَ یَألَهُ به معنای عبد. إله بر وزن کتاب معنای مفعولی دارد یعنی معبود. إله العالمین یعنی معبود عالمیان.

مهمترین وصفی که در رابطه با معرفی کمالات خداوند می توانیم استعمال کنیم لفظ إله است چون إله یعنی معبود و معبود کسی است که همه به او خاضع و خاشع هستند و این نشان دهنده آن است که همه کمالات را در او یافته اند که خاضعش می باشند. لذا بهترین نشان دهنده کمالات الهی و اوصاف جمالی و کمالی خداوند متعال، همین لفظ إله به معنای مألوه است. البته بعضی هم می گویند إله از وَلَهَ می باشد که واو حذف و همزه به جای آن آمده است که در این صورت إله یعنی تحیر. یعنی ذاتی که همه در شناخت او در تحیر کامل می باشند. برای قضاوت باید جمع إله را بینیم که جمع آن آلهة است نه أولهه. پس از أَلَهَ یَألَهُ گرفته شده است.

بیان شد بهترین اسمی که می تواند کمالات إله العالمین را نشان دهد همین لفظ إله است اما این لفظ إله که ألف و لام گرفته است در ذات خداوند علم شده است و اختصاص به اسلام ندارد بلکه مشرکین هم لفظ إله و الله را دارند. اما الله و إله فرقی دارند: الله علم در ذات یگانه شده است یعنی قبلا در خداهای دیگر هم استعمال داشته اما سپس علم در ذات یگانه و اله حق استعمال می شود اما در خدایان باطل، واژه إله استفاده می شود : ﴿لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا﴾[3]﴿أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه‌﴾[4] . پس در معبود حق هم إله و هم الله اما در معبود باطل فقط إله استفاده می شود.

0.1.2.1.1.3- متعلق بسم الله چیست؟

مختلف گفته اند بعضی اسم در تقدیر گرفته اند بعضی مصدر بعضی فعل مضارع بعضی فعل امر و... بعضی گفته اند متعلق آن استعینوا یا أستعین یا اقرؤوا یا أقرأ یا ابتدائی گفته اند. اما علی الظاهر کما صرح به علامة طباطبایی ابتداء در نظر بگیریم بهتر است زیرا راز این که خداوند متعال همه جا الله را علم می کند هم در تکوینات و هم در کتاب تشریعی خود، در تکوین الهی سخن از الله است: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‌﴾[5] ﴿– اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عِلْما﴾[6]﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَكيل﴾[7] ‌. پس هر جا سخن از خلقت و عالم تکوین است قرآن می خواهد سکه را به نام الله بزند و حال آن که خداوند اوصاف فراوانی دارد اما چون هدف خداوند این است که معبود باشد: ﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون﴾[8] ‌ در خلقتش همه خلقت را به نام الله علم می کند تمام انبیاء الهی هم آمده اند همین اسم شریفه الله را ترویج کنند و کلمه الله را باقی بدارند کتاب خدا هم آغازش با الله است همانطور که در تکوین می گوید ﴿الله نور السماوات و الأرض﴾[9]﴿الله خالق کلِّ شیءٍ﴾[10] ‌، اینجا هم می گوید ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[11] تا کتاب تشریع را هم با نام الله شروع کند و چون آغاز این کتاب است، مناسب تر آن است که کتاب هم با نام الله شروع شود و لذا ابتداء را اگر در تقدیر بگیریم از استعانت و قرائت بهتر است اما آیا به نحو مصدر باشد یا به نحو فعل هر دو شاهد قرآنی دارد: ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَق﴾[12] متعلق فعل است. و در آیه ﴿وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحيم‌﴾[13] که مصدر یا اسم مصدر در تقدیر است زیرا مجراها و مرساها بیشتر ظرف زمان هستند مجرا یعنی زمان جریان و مرسا از باب إفعال یعنی زمان لنگر انداختن. بسم الله یعنی سوار بشید به این کشتی متبرکین باسم الله یا مبتدئین بسم الله یعنی ابتدا کننده اید برای این جریان. مجرا ظرف است به این معنا که سوار بر این کشتی در وقت حرکت و لنگر انداختن بشوید.

پس چون آغاز کتاب خدا و آغاز نماز هم هست با ابتداء بیشتر مناسبت دارد چون این سوره در ابتداء نماز قرار می گیرد. علامه می فرمایند اگر استعانت را در تقدیر بگیریم استعانت در خود سوره حمد آمده است و دیگر لازم نیست که در خود بسم الله هم در تقدیر باشد.

لذا اگر ابتداء را در تقدیر بگیریم بهتر است: ﴿بسم الله﴾[14] ابتدائی – ابتدائی ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[15]

 

0.1.2.1.1.4- ۳ و ۴) رحمن – رحیم

رَحم یک وصف و حالت شفقتی در انسان است که علاقه مند برای رفع نیاز دیگران می شود ارحَم تُرحَم یعنی حوائج دیگران را برآور اگر نیاز به مال دارد به او بده. انسان این رحم را دارد اما به عنوان یک موجودی که ممکن است این رحم را دارد اما خداوند بالاستقلال دارد یعنی از خودش این نیاز را برطرف می کند و در واقع شاخه های امکانی از خداوند سلب می شود.

پس هر دو رحمن و رحیم به معنای کسی است که می خواهد نیاز دیگران را برطرف کند هر نیازی. رحمن صیغه مبالغه است و دال بر کثرت است یعنی کسی که کثیرا نیاز ها را بر طرف می کند و این دلالت بر توسعه دارد و همه موجودات عالم را شامل می شود یعنی هم کفار و هم مؤمنین را شامل می شود.

رحیم صفت مشبه است که دال بر استمرار است پس خداوند دو نوع رحمت دارد که یک نوعش وسیع است و کافر را هم شامل می شود و یک نوعش دوام دارد که ممکن است عده ای از آن خارج شوند و فقط شامل مؤمن می شود که تا مؤمن هست و نور ایمان دارد خداوند بر او سایه می افکند.

نکته: آیا ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[16] در هر سوره یک آیه هست یا این که کلا یک آیه است.

اختلافات شیعه و سنی را عرض خواهیم کرد اما نظر ما و عقیده مشهور شیعه آن است که بسم الله الرحمن الرحیم هم در سوره حمد و هم در سائر سور آیه مستقل است یعنی هر جا نازل شده یک آیه مستقل است چون بعضی شبهه می کنند که ﴿بسم الله﴾ [17] فقط سرآغاز سوره است و آیه مستقل نیست در جواب میگوییم اگر موضوعیت ﴿بسم الله﴾[18] فقط برای سرآغاز سوره است چرا برای سوره توبه نیامده است؟

بعضی می گویند پایان سوره است که در جواب می گوییم اگر برای پایان سوره است چرا در سوره ناس و یا سوره قبل از توبه نیامده است؟ بسم الله هر جا نازل شده یک آیه نوشته شده است و روایات فراوان ما هم دال بر همین است.

 

سؤال: آیا معانی آن هم اگر آیه مستقل باشد فرق می کند؟ عمده مفسرین گفته اند بله معنایش در هر سوره با سوره دیگر متفاوت است یعنی با توجه به مضمونی که سوره دارد مرتبه ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾[19] فرق می کند چون رحمانیت و رحیمیت خداوند ذات مراتب است باید دید مضمون سوره چیست و مرتبه بسم الله با مضمون سوره هماهنگ است. گاهی می گوید ﴿بسم الله الرحمن الرحیم إنا أعطیناک الکوثر﴾[20] که در این جا یک مرتبه از رحمانیت و رحیمیت را تبیین می کند و گاهی در سوره دیگری که مسئله قیامت است بحث می کنیم مسئله ایمان و کفر است که در هر یک مرتبه ای از رحمانیت خداوند است و لذا می گویند اگر ﴿بسم الله﴾[21] گفتی و می خواستی سوره ای را شروع کنی اما عدول کردی باید ﴿بسم الله﴾[22] همان سوره را شروع کنی.

بعضی چون این را نفهمیده اند گفته اند اگر ما خواستیم مکتوبه ای بنویسیم می شود ترجمه ای برای ﴿هر بسم الله﴾[23] ارائه کرد؟ لذا می گویند همه بسم الله ها یکی هستند. اما خیر. چون مربوط به صفات رحمانی و رحیمی خداوند است و در هر سوره ای یک مضمونی از ﴿بسم الله﴾[24] می آید لذا فرق می کنند.

 

مطلب دیگر آن که ﴿بسم الله﴾[25] در قرآن که ذکر می شود ﴿إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم﴾[26] ‌ او برای به دست آوردن یک لشکر و سرزمین این را می گوید ظاهر آیه داستان است اما لایه زیرین آن هدایت گرانه و نکته است این که می گوید ﴿و قال ارکبوا فیها بسم الله مجراها و مرساها﴾[27] سوار شوید بر کشتی و آغاز کنید به نام خدا در وقت جریان و لنگ انداختن و سپس از موج های کوه گونه در برابر این کشتی یاد می کند، نشان می دهد که بسم الله از لحاظ تکوینی ذکری است که چنین قدرتی دارد و می تواند موج های کوه گونه را هموار کند و یک لشکری را به دست آورد شاید بالاتر از بسم الله ذکری را نداشته باشیم.

امامان ما تمام امورات خود را با بسم الله تعلیم می دادند روایتی را مرحوم کلینی در کافی می آورند که حضرت داشتند به یکی از کارگران خود تعلیم می دادند او خوب متوجه نشد حضرت فرمودند بنویس بسم الله الرحمن الرحیم إن شاء الله باید بعد از این چنین و چنان باشم بعد راوی می گوید تا این آموزه امام را دیدم تبسم کردم حضرت فرمودند چرا تبسم کردی؟ گفتم زیرا یاد جد بزرگوار شما افتادم که همین کار را کردند.

این که پیامبر فرمود: کل أمر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو أبتر[28] یعنی آن کار بریده است و به سر انجام نخواهد رسید.

اما نام خدا خواندن صرف لقلقه زبان نیست قرآن گفته است ادعونی أستجب لکم اما صرف صدا زدن استجابت ندارد و شاید نتیجه عکس بدهد. آن خدای ادعونی استجب لکم در سوره اعراف برای دعا کردن قید می آورد: ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين‌﴾[29] خدای متعال را با تضرع و خضوع در پنهانی بخوانید. در همین سوره دوباره می فرماید: ﴿وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في‌ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَة﴾[30] .

پس دعا و ذکر اگر کارساز باشد باید همراه با تضرع و خشوع و خضوع باشد مرحوم آیت الله بهجت می فرمودند: اگر از همه جا نا امید نشدی هنوز معلوم نیست که حاجتت را بر آورده کنند اما اگر دیدی تمام روزنه ها از تو بسته شد و آن وقت خدا را خواندی بفهم که می خواهند حاجت تو را برآورند.

لذا این الفاظ و این عبادات پوست تقاضا و دعا است مغز دعا آن خشوع و سیمی است که باید متصل بشود. به پیامبر گفتند که بلال شین را سین می گوید نمی شود مؤذنی بهتر را بیاورید؟ حضرت فرمودند: سین بلال خیر من شینکم[31]

هر چه گوید مرد عاشق بوی عشق ... می جهد اندر دهانش کوی عشق.

گر بگوید فقه آید بوی فقر ... گر بگوید کفر آید بوی دین. آید از کفر و شکش بوی یقین ...

اصلش آن مقام و آن خضوع و خشوع است که اگر به آن جا رسیدیم دعا و ذکر اثر می گذارد و إلا ذکر و ورد خالی بیشتر شبیه دکان است که امروز هم این دکان باز است. دعا نویسی و ورد نویسی که باب شده از این باب است. اما تا به مقام تضرع و خشوع و ذکر در خفاء نرسد ذکر خالی اثر نخواهد گذاشت.

 


[31] عدة الداعي، ابن فهد الحلي، ج۱، ص۲۱.. (روایت: سین بلال عند الله شینٌ)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo