< فهرست دروس

درس کفایة الاصول حسین باقری‌شاهرودی

کفایه2

99/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة البراءة /ادله برائت

 

حدیث رفع:

در جلسات گذشته گفتیم مرحوم شیخ قایل به تقدیر گرفتن است،چراکه عبارات رفع الخطا یا رفع النسیان را نمیتوان بمعنای رفع اصل و حقیقت خطا و نسیان از امت برداشت کرد و این دو در عالم واقع قطعا صورت میپذیرد.آنچه باید در تقدیر گرفته شود،عبارت "حکم "یا "اثر"یا "مؤاخذه"است،یعنی اثر و مؤاخذه حکمی که فراموش شود یا خطایی در آن صورت گیرد از امت برداشته شده است.

 

مرحوم آخوند برخلاف شیخ قایل به تقدیر گرفتن در عبارت "مالایعلمون"نیست اما در بقیه عبارات تقدیر گرفتن را میپذیرد اما نه عبارت"مؤاخذه"را چرا که خطا و نسیان در حکم تکلیفی مؤاخذه ای در بر ندارد تا شارع آنرا رفع کند و باید دید که این عبارت در کدام یک از موارد حدیث رفع قابل تقدیر گرفتن است.بلکه نظر ایشان و مشهور علما بر این است که آنچه در این حدیث رفع شده ،"حکم اولی "است[1] [2] ،برای مثال حکم اولی قتل خطائی قصاص است ولی این حکم برداشته شده و یا در نماز،سوره ای که فراموش شود حکم اولی آن وجوب است لکن این حکم برداشته شده است.اما در مورد حکم ثانوی که مربوط به موضوع اضطرار است نمیتوان گفت که این حکم نیز رفع میشود[3] .برای مثال اگر کسی در نماز سهواً حرف بزند اشکال ندارد اما در سجده سهو نمیتوان گفت که حدیث رفع حکم آنرا برمیدارد چرا که اضطرار در موضوع حکم اخذ شده است.

 

اما مستشکل در اینجا بر این نظریه اشکال میکند به این نحو که ما در "مالایعلمون" گفتیم که آنچه رفع میشود "وجوب احتیاط" است،لکن وجوب احتیاط حکم اولی در اینجا نیست بلکه به جهل تعلق گرفته است.[4]

 

مرحوم آخوند پاسخ میدهد که این وجوب احتیاط وجوب طریقی است نه نفسی،و شارع نمیتواند وجوب نفسی را رفع کند بخلاف وجوب طریقی که طریق الی الواقع است و شارع میتواند آنرا رفع کند.[5]

 

حدیث حجب:

در این حدیث اشاره میشود به "ماحجب الله..."یعنی آنچه شارع حکم آنرا بیان نکرده "فهو مرفوع".[6] اما آخوند این حدیث را در دلالت بر برائت نمیبیند چرا که در ظهور آن درباره عدم الحکم است و اینکه حکم آن اصلا توسط شارع بیان نشده ولی برائت در جایی است که حکم توسط شارع بیان شده و به ما نرسیده است.[7]

 


[2]  .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo