< فهرست دروس

درس کفایة الاصول حسین باقری‌شاهرودی

کفایه2

1400/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: عام و خاص/فرق بین فحص از مخصص در اصول لفظیه و اصول عملیه /

 

خلاصه جلسه قبل:

در جلسه قبل بیان شد که نظر مرحوم آخوند در مورد عمل به عام قبل از فحص به صورت تفصیلی است.

ایشان می فرمایند: اگر عام ما در معرض تخصیص بود (مانند خطابات شرعی)در این صورت نمی‌توان قبل از فحص به عام عمل کرد،زیرا سیره قائم است بر اینکه قبل از فحص نمی‌توان به عام عمل کرد.

اما اگر عام ما از جمله عموماتی باشد که در معرض تخصیص نیست(مانند خطابات عرفیه) سیره قائم است بر اینکه میتوان قبل از فحص به اینگونه عمومات عمل کرد

 

ایقاظ:

مرحوم آخوند می‌فرمایند مخفی نماند که اصالت العموم که از امارات است و اصول عملیه در اصل فحص مشترک هستند، یعنی همانطور که در اصول عملیه باید قبل از عمل به اصل فحص کرد در اصالت العموم هم باید قبل از تمسک به عام،فحص کرد اما باید توجه کرد که اصول لفظیه و اصول عملیه یک فرق مهم دارند:

در اصول لفظیه مانند اصالت العموم،قبل از فحص عام ظهور دارد و حجیت پیدا کرده ،حالا بعد از فحص اگر مخصصی پیدا شد در این صورت این مخصص با عام در مورد حجیت ایجاد مزاحمت می کند، ولیکن ظهور عام بعد از فحص،چه اینکه مخصصی پیدا بشود و چه اینکه مخصصی پیدا نشود، به قوت خود باقیست، با وجود مخصص فقط حجیت عام ساقط می‌شود،برخلاف اصول عملیه، برای مثال برائت که از اصول عملیه است دلیل بر حجیت آن یا عقل است و یا نقل.

دلیل عقلی می‌گوید:عقاب بلابیان قبیح است و لذا اگر در مورد موضوعی بیانی از سمت مولا نرسیده باشد و به خاطر آن بخواهد ما را عقاب کند، این عقاب بلابیان است و قبیح میباشد،اما این به آن معنا نیست که ما مبادرت به فحص نکنیم، باید برویم و فحص از بیان بکنیم؛ اگر بیانی از مولا پیدا بکنیم در این صورت موضوع برائت مرتفع می شود، و مشخص می شود که برائت اصلاً جایگاهی نداشته نه اینکه حجت بوده و با آمدن بیان بین حجیت بیان و حجیت برائت ایجاد مزاحمت شده ،بلکه کشف بیان مساوی است با عدم حجیت اصل برائت.

یا در برائت و استصحاب شرعی اگرچه اخباری مانند رفع ما لایعلمون و لا تنقض الیقین بالشک، دلالت بر آنها می‌کند و این دلالت اطلاق دارد و هم شامل قبل از فحص و هم شامل بعد از فحص می شود، ولیکن باید توجه داشت دلیل دیگری مانند اجماع می اید و میگوید باید فحص کردو اطلاق دلیل آنها را مقید به بعد از فحص می کند و این اخبار را دلیل بر برائت و استصحاب میداند البته بعد از فحص از دلیل اجتهادی.

خلاصه اینکه در اصول عملیه عدم بیانی که موضوع اصول عملیه است مقید به بعد از فحص است یعنی حجیت اصول عملیه در گرو جایی است که ما فحص از دلیل اجتهادی کرده و برایمان یاس از ظفر به دلیل اجتهادی حادث شود،که در آن صورت می‌توان گفت ما بیانی در مورد این مسئله نداریم لذا برائت جاری میکنیم

 

خطابات شفاهیه:

خطابات به دو دسته تقسیم می‌شوند:

تارةً: خطابات حقیقی هستند و با قضایای حقیقی بیان می شوند و موضوع آن هم افراد محقق الوجود است یعنی هر زمان فرد موجود شد خطاب به او تعلق می‌گیرد، مانند سخن خداوند متعال که می فرماید: احل الله البیع، یا میفرماید:الزانی ووالزانیة فاجلدوا کل واحد منهما ماة جلدةً،و لو اینکه در هنگام خطاب زانی و زانیه وجود نداشته است ولیکن هر وقت فردی از افراد زانی و زانیه محقق شود خطاب به او تعلق می‌گیرد.

تارةً:خطابات شفاهی هستند،یعنی خطابات مقرون و همراه با ادات خطاب هستند ،مانند:یا ایها الذین آمنوا محل بحث در مورد همین قسمت دوم است،

قسم اول از محل بحث کاملا خارج است زیرا بلاشک اینگونه خطابات هم شامل حاضرین و هم شامل غائبین و معدومین میشود.

در قسم دوم خطابات،بحث بر سر این هست که این گونه خطابات که مقرون به ادات خطاب هستند آیا مختص به موجودین بوده و یا اینکه معدومین و غائبین را هم شامل می‌شود؟

مرحوم آخوند ابتداً محل نزاع را مشخص می‌کنند تحریر محل نزاع سیاتی ان شالله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo