< فهرست دروس

درس رسائل استاد حمیدرضا آلوستانی

بخش1

95/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

ثمّ إنّك قد عرفت[1] : أنّ مناط الحجّية و الاعتبار في دلالة الألفاظ هو الظهور[2] العرفيّ، و هو كون الكلام بحيث يحمل عرفاً على ذلك المعنى و لو بواسطة القرائن المقاميّة المكتنفة بالكلام، فلا فرق بين إفادته الظنّ بالمراد و عدمها، و لا بين وجود الظنّ الغير المعتبر[3] على خلافه و عدمه؛ لأنّ ما ذكرنا من الحجّة[4] على العمل بها جارٍ[5] في جميع الصور المذكورة.

جلسه 66 (ص 169)

و ما ربما يظهر من العلماء[6] : من التوقّف في العمل بالخبر الصحيح المخالف لفتوى المشهور أو طرحه، مع اعترافهم بعدم حجّية الشهرة، فليس من جهة مزاحمة الشهرة لدلالة[7] الخبر الصحيح من عمومٍ أو إطلاق، بل من جهة مزاحمتها[8] للخبر من حيث الصدور؛ بناءً على أنّ ما[9] دلّ من الدليل على حجّية الخبر من حيث السند لا يشمل المخالف للمشهور؛ و لذا لا يتأمّلون[10] في العمل بظواهر الكتاب و السنّة المتواترة إذا عارضها الشهرة.

فالتأمّل في الخبر المخالف للمشهور إنّما هو إذا خالفت الشهرةُ نفسَ الخبر، لا عمومه أو إطلاقه، فلا يتأمّلون[11] في عمومه إذا كانت الشهرة على التخصيص.

نعم، ربما يجري على لسان بعض متأخّري المتأخّرين[12] من المعاصرين‌، عدمُ الدليل على حجّية الظواهر إذا لم تفد الظنّ، أو إذا حصل الظنّ الغير المعتبر على خلافها.

لكنّ الإنصاف: أنّه مخالفٌ لطريقة أرباب اللسان و العلماء في كلّ زمان؛ و لذا عدّ بعض الأخباريّين‌- كالاُصوليّين- استصحاب حكم العامّ و المطلق[13] حتّى يثبت المخصّص و المقيّد، من الاستصحابات المجمع عليها، و هذا و إن لم يرجع إلى الاستصحاب المصطلح[14] إلّا بالتوجيه[15] ، إلّا أنّ الغرض من الاستشهاد به[16] بيان كون هذه القاعدة[17] إجماعيّة.

 


[1] بعد از بحث از اینکه حجیت ظواهر کتاب عام بوده و شامل ما نیز می گردد، مصنف در ادامه بحث از ملاک و مناط حجیت ظواهر را پیگیری می کنند به این معنی که آیا در مقام برداشت و ظهورگیری، فهم عموم مردم که از آن به ظن نوعی و ظن عرفی یاد می شود ملاک و مناط می باشد لذا اگر از یک روایتی یا از یک آیه قرآنی برای عموم مردم یک معنی و مفهوم حاصل گردد همان معنی و مفهوم حجیت دارد و لو اینکه برای یک فقیهی چنین ظن و گمانی حاصل نگردد یا اینکه ملاک و مناط حصول ظن شخصی و ظن فعلی می باشد لذا اگر برای عموم مردم آیه یا روایتی ظهور در یک معنایی داشته باشد ولی برای این فقیه ظهور در معنای دیگری داشته باشد او باید به همان معنای ظاهر در نزد خودش عمل نماید و آن معنایی که برای عموم مردم حاصل شده است در حق او حجیت ندارد؟مصنف می فرمایند: در ما نحن فیه سه مبنی وجود دارد یکی حصول ظن نوعی؛ دوم حصول ظن شخصی و سوم حصول ظن نوعی مشروط به آنکه برای آن فقیه ظن به خلاف حاصل نگردد و لو اینکه ظن به وفاق نیز وجود نداشته باشد.. لکن همانطور که در گذشته بیان شد ملاک و مناط حجیت ظهورات سیره عُقلا می باشد و سیره عُقلا در حصول ظن نوعی جاری است یعنی آنها به ظواهر عمل می کنند خواه ظن شخصی حاصل شود و خواه حاصل نشود و خواه ظن غیر معتبر به خلاف آن باشد و خواه نباشد
[2] نه ظن شخصی و نه تعبد.
[3] مانند شهرت فتوایی علی قول.
[4] یعنی اجماع عملی اهل لسان و اجماع عملی علماء.
[5] یعنی آنها به ظواهر کتاب عمل می کنند خواه ظن شخصی برای مخاطب حاصل شود و خواه حاصل نشود و خواه ظن غیر معتبر بر خلاف آن باشد و خواه نباشد.
[6] این عبارت پاسخ به سوال مقدر است و آن اینکه شما فرمودید: وجود ظن غیر معتبر بر خلاف ظن نوعی مانع از اعتبار و حجیت ظن نوعی نمی شود درحالی که ما می بینیم سیره عملی علماء این است که اگر یک روایت صحیح السندی وجود داشته باشد که ظهور در یک معنی و مفهومی دارد و لکن فتوای مشهور مخالف آن می باشد آنها در عمل به آن روایت یا توقف می نمایند و یا آنها را طرح می کنند با اینکه همان دسته از علماء اعتراف می نمایند که شهرت فتوایی حجت نمی باشد لذا این سوال مطرح می گردد که با این وجود چگونه شما فرمودید ظن غیر معتبر مانند شهرت فتوایی مانع از حجیت و اعتبار ظنون نمی شود؟ مصنف در پاسخ می فرماید:. علت توقف یا طرح نمودن خبر واحد بواسطه علماء به جهت این نیست که شهرت فتوایی مانع از ظهورگیری می شود بلکه دلیل آنها این است که أدله حجیت خبر واحد تنها شامل مواردی می شود که مخالف آن خبر شهرت فتوایی نباشد به همین جهت در چنین مواردی با وجود شهرت فتوایی مخالف، خبر واحد از لحاظ سندی برخوردار نمی باشد. شاهد آن این است علماء با وجود شهرت فتوایی مخالف به ظواهر کتاب و اخبار متواتره عمل می نمایند و این نشان دهنده ی آن است که مشکل آنها در جهت ظهورگیری ودلالت نمی باشد بلکه در جهت سند آن می باشد
[7] تا اینکه گفته شود پس علماء وجود ظن غیر معتبر مخالف را ضرر زننده می دانند و نتیجه گرفته شود که برای حجت بودن یک ظاهر علاوه بر حصول ظن نوعی باید ظن بر خلاف وجود نداشته باشد.
[8] شهرت.
[9] یعنی أدله حجیت خبر واحد.
[10] و این نشان دهنده ی آن است که وجود فتوای مشهور بر خلاف ظهوری از ظواهر ضرر زننده ی به آن ظهور نبوده و آن ظهور را از درجه ی اعتبار ساقط نمی کند.
[11] و این نشان دهنده آن است که وجود ظن غیر معتبر بر خلاف مانند شهرت فتوایی علی قولٍ مانع از انعقاد ظهور نمی شود.
[12] مراد محقق کلباسی(ره) صاحب اشارات الأصول است که در گذشته در اصول فقه مطرح می گردید.
[13] یعنی ظهور عام در عموم و ظهور مطلق در اطلاق به حال خودش باقی است و حجت می باشد با اینکه مخاطب شک دارد و ظن به وفاق ندارد.
[14] زیرا استصحاب مُصطلح در فرض شک جاری می شود و ظهور امری عرفی بوده که دائر بین وجود و عدم است و قابلیت شک را ندارد.
[15] مگر اینکه گفته شود شک در حدوث و عدم حدوث مُخصّص و مقید است و گفته می شود در گذشته مُخصّص و مقیدی ثابت نشده بود الان هم ثابت نمی باشد پس ظهور به حال خود باقی است.
[16] قول اخباریین.
[17] اینکه ظواهر در فرض حصول ظن نوعی حجت می باشند و حصول ظن به وفاق و همچنین عدم حصول ظن به خلاف شرط نمی باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo