< فهرست دروس

درس رسائل استاد حمیدرضا آلوستانی

بخش1

95/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

الثاني من وجهي المنع[1] :

أنّا نعلم[2] بطروّ التقييد و التخصيص و التجوّز في أكثر ظواهر الكتاب، و ذلك ممّا يُسقطُها[3] عن الظهور.

و فيه:

أوّلاً: النقض بظواهر السنّة؛ فإنّا نقطع بطروّ مخالفة الظاهر في أكثرها[4] .

و ثانياً: أنّ هذا لا يوجب السقوط، و إنّما يوجب الفحص عمّا يوجب مخالفة الظاهر.[5]

فإن قلت[6] : العلم الإجماليّ بوجود مخالفات الظواهر لا يرتفع أثره- و هو وجوب التوقّف- بالفحص؛ و لذا لو تردّد اللفظ بين معنيين[7] ، أو عُلم إجمالاً بمخالفة أحد الظاهرين لظاهره‌- كما في العامّين[8] من وجه و شبههما[9] - وجب التوقّف فيه و لو بعد الفحص.

قلت: هذه شبهةٌ ربما تورِد على من استدلّ على وجوب الفحص‌ عن المخصِّص في العمومات بثبوت العلم الإجماليّ بوجود المخصِّصات؛ فإنّ العلم الإجماليّ إمّا أن يبقى أثره و لو بعد العلم التفصيليّ بوجود عدّة مخصّصات، و إمّا أن لا يبقى، فإن بقي فلا يرتفع بالفحص، و إلّا فلا مقتضي للفحص[10] .

و تندفع[11] هذه الشبهة: بأنّ المعلوم إجمالاً هو وجود مخالفاتٍ كثيرة في الواقع فيما بأيدينا بحيث تظهر تفصيلاً بعد الفحص، و أمّا وجود مخالفاتٍ في الواقع زائداً على ذلك فغير معلوم[12] ، فحينئذٍ لا يجوز العمل قبل الفحص؛ لاحتمال وجود مخصِّص يظهر بالفحص‌، و لا يمكن‌[13] نفيه بالأصل؛ لأجل العلم الإجماليّ، و أمّا بعد الفحص فاحتمال وجود المخصّص في الواقع ينفى بالأصل السالم[14] عن العلم الإجماليّ.

و الحاصل: أنّ المنصف لا يجد فرقاً بين ظواهر الكتاب و السنّة، لا قبل الفحص و لا بعده[15] .

 


[1] یعنی منع ظهورگیری و برداشت از قرآن کریم به صورت مستقل. به تعبیری دومین استدلال از استدلال های اخباریون در جهت اثبات صغری ادعا شده است و آن عدم جواز برداشت و ظهورگیری از آیات قرآنی است.
[2] یعنی علم اجمالی داریم.
[3] به تعبیر دیگر با وجود چنین علم اجمالی و اینکه علم اجمالی مانند علم تفصیلی منجّز می باشد، با هر آیه ای که مواجه می شویم این احتمال وجود دارد که معنای خلاف ظاهر اراده شده باشد لذا همانطور که اگر علم تفصیلی به وجود تخصیص یا تقیید و اراده ی معنای خلاف ظاهر داشته باشیم حق برداشت و ظهورگیری نداریم، در مانحن فیه نیز با وجود چنین علم اجمالی و تنجّر آن، حق برداشت و ظهورگیری از آیات قرآنی را نداریم.
[4] ولی با این حال می بینیم که همه ی علماء من جمله اخباری ها از روایات برداشت نموده و به ظواهر آنها عمل می نمایند و این نشان دهنده ی آن است که احتمال وجود مخصص، مقید و قرینه ی دال بر خلاف ظاهر نمی تواند مانع از برداشت و ظهورگیری گردد و در حقیقیت باعث نمی شود ظهور اولیه از ظاهر بودن ساقط گردد.
[5] به عبارتی نهایت اثر علم اجمالی این است که بر مخاطبین تحقیق و تفحص را در جهت پیدا نمودن مخصصات، مقیدات و قرائن دال بر خلاف ظاهر واجب می نماید. به تعبیری این علم اجمالی به ما می گوید شاید مراد جدی متکلم به این مراد استعمالی تعلق نگرفته باشد لذا نمی توانیم در همان مرحله ی اول بعد از ظهورگیری و دلالت کلام بر مراد استعمالی از قاعده ی تطابق مراد جدی با مراد استعمالی استفاده نماییم و همین ظهور اولیه را به عنوان مراد جدی برعهده ی متکلم قرار دهیم بلکه بر ما لازم است در جهت احراز مراد جدی متکلم تحقیق و تفحص نماییم و اگر بعد از تحقیق و تفحص به قرینه ای که دال بر خلاف ظاهر باشد برخورد ننمودیم، مطابق قاعده ی مذکور حکم می نماییم به اینکه همین مراد استعمالی مراد جدی متکلم می باشد و این یعنی جواز برداشت و ظهورگیری بعد از تحقیق و تفحص وهو المطلوب.
[6] خلاصه ی این اشکال این است که علم اجمالی همانطور که قبل از تحقیق و تفحص مانعیت دارد و اجازه ی برداشت و ظهورگیری به ما نمی دهد، بعد از تحقیق و تفحص نیز اثر آن باقی بوده و در نتیجه به ما اجازه ی برداشت و ظهورگیری نمی دهد زیرا هر مقدار هم که فحص نماییم باز این احتمال وجود دارد به مخصص یا مقید و یا قرینه ی صارفه ای بوده است که به دست ما نرسیده است، لذا علم اجمالی مذکور و احتمال وجود اسبابی که به واسطه ی آنها خلاف ظاهر اراده شده باشد، به حال خود باقی است و در نتیجه اثر آن که وجوب توقف و ممنوعیت برداشت و ظهورگیری می باشد نیز بر آن مترتب می گردد. خلاصه آنکه مانع علم اجمالی بوده و این مانع به واسطه ی تحقیق و تفحص برداشته نمی شود.
[7] مثلاً معنای حقیقی و مجازی یا معنای عام و خاص و یا معنای مطلق و مقید.
[8] مثلاً اگر مولا در یک دلیلی بگوید: أکرم العلماء و در دلیلی دیگری بگوید: لا تُکرم الشُّعراء؛ این دو دلیل در ماده ی اجتماع یعنی عالم شاعر تعارض دارند در حالی که اگر از شعراء، شاعر غیر عالم یعنی خلاف ظاهر آن اراده شده باشد، هیچ تعارضی وجود نخواهد داشت.
[9] مانند تعارض دو ظاهر مثلاً یک دلیل بگوید: إغتسل جمعة که ظهور در وجوب می باشد و دلیل دیگر بگوید: ینبغی غسل الجمعة که ظهور در استحباب می باشد.
[10] یعنی از همان اول نیازی به فحص نبوده ولی در حالی که قطعاً نیاز به فحص می باشد به تعبیر دیگر علم اجمالی یا مؤثر است و یا مؤثر نمی باشد. اگر مؤثر نمی باشد از همان ابتداء هم نباید فحص واجب باشد و حال اینکه به اتفاق همه ی علما فحص واجب است و اما اگر مؤثر است نباید هیچ تفاوتی بین علم اجمالی ابتدایی و علم اجمالی ثانوی وجود داشته باشد یعنی همانطور که علم اجمالی در ابتدا مانع از برداشت و ظهورگیری می شود علم اجمالی ثانوی و بعد از فحص نیز مانع از برداشت و ظهورگیری می شود.
[11] خلاصه ی پاسخ مصنف این است که این علم اجمالی بعد از تحقیق و تفحص تبدیل به علم تفصیلی به وجود مقیّدات، مخصصات و قرائن صارفه در بسیاری از موارد می شود و در اندک مواردی شک بدوی وجود دارد نسبت به اینکه آیا تخصیص و تقیید و قرینه ی صارفه ای در واقع و نفس الأمر وجود داشته و به دست ما نرسیده است و یا چنین تقیید و تخصیصی وجود ندارد و مطابق قاعده در موارد شک بدوی اصل براءة جاری می گردد لذا دلیلی بر تحقیق و تفحص مازاد وجود ندارد.
[12] زیرا احتمال دارد اخباری که به دست ما نرسیده است در مورد مواعظ و حکم باشد نه در مورد احکام شرعی البته بعضی می گویند غالباً اخباری که به دست ما نرسیده است غالباً مسائل ولائی حکومتی بوده است چون در مورد احکام شرعی و مسائل اخلاقی انگیزه ای برای از بین بردن وجود نداشته است.
[13] این عبارت پاسخ به سؤال مقدر است و آن اینکه احتمال وجود مخصص یا مقید به واسطه ی اصول عدمیه مانند عدم تخصیص و عدم تقیید نفی می گردد لذا چه نیازی به فحص می باشد.به تعبیری چون علم اجمالی فرضاً مانند علم تفصیلی منجّز می باشد لذا مانند فرضی که علم تفصیلی وجود دارد اصل عملی جاری نمی گردد.
[14] زیرا بعد از تحقیق و تفحص و تبدیل علم اجمالی به علم تفصیلی نسبت به وجود مخصصات و مقیدات و شک بدوی در موارد دیگر علم اجمالی از بین رفته است و در جهت اجرای اصل مانعیت ندارد.
[15] لذا عمل کردن به ظواهر در هر دو مورد قبل از فحص جایز نبوده( لوجود علم الإجمالی) و بعد از فحص جایز می باشد (لزوال علم الإجمالی) به تعبیری اخباری ها هر پاسخی که از مانعیت علم اجمالی در اخبار می دهند همان پاسخ را در مورد آیات قرآنی نیز ذکر نمایند چون مانعیت علم اجمالی امری عقلی بوده و همانطور که بیان شد احکام عقلیه تخصیص بردار نمی باشند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo