< فهرست دروس

درس رسائل استاد حمیدرضا آلوستانی

بخش1

95/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم

أمّا المخالفة[1] الغير العمليّة[2] ، فالظاهر جوازها[3] في الشبهة الموضوعيّة و الحكمية معاً، سواء كان الاشتباه و الترديد بين حكمين لموضوعٍ واحد كالمثالين المتقدّمين، أو بين حكمين لموضوعين، كطهارة البدن[4] و بقاء الحدث[5] لمن توضّأ غفلةً[6] بمائع مردّد بين الماء و البول.

أمّا في الشبهة الموضوعيّة؛ فلأنّ الأصل[7] في الشبهة الموضوعيّة إنّما يُخرج[8] مجراه عن موضوع التكليفين، فيقال: الأصل عدم تعلّق الحلف بوطء هذه و عدمُ تعلّق الحلف بترك وطئها، فتخرج المرأة بذلك[9] عن موضوع حكمي التحريم و الوجوب، فيحكم‌ بالإباحة؛ لأجل الخروج عن موضوع الوجوب و الحرمة، لا لأجل طرحهما[10] . و كذا الكلام في‌ الحكم بطهارة البدن و بقاء الحدث في الوضوء بالمائع المردّد.

و أمّا الشبهة الحكميّة[11] ؛ فلأنّ الاُصول الجارية فيها[12] و إن لم تُخرج[13] مجراها عن موضوع الحكم الواقعي[14] ، بل كانت[15] منافيةً لنفس الحكم[16] ‌- كأصالة الإباحة مع العلم بالوجوب أو الحرمة؛ فإنّ الاُصول في هذه[17] منافيةٌ لنفس الحكم الواقعي المعلوم إجمالاً، لا مخرجة عن موضوعه[18] - إلّا أنّ الحكم الواقعي[19] المعلوم إجمالاً لا يترتّب عليه أثرٌ إلّا وجوب الإطاعة[20] و حرمة المعصية، و المفروض[21] أنّه لا يلزم من إعمال الاُصول مخالفةٌ عمليّةٌ له[22] ليتحقّق المعصية.

و وجوب الالتزام[23] بالحكم الواقعي مع قطع النظر عن العمل غير ثابت؛ لأنّ الالتزام بالأحكام الفرعيّة إنّما يجب مقدّمةً للعمل[24] ، و ليست كالاُصولِ الاعتقاديةِ يطلب فيها الالتزام و الاعتقاد من حيث الذات.[25]

 


[1] فعلاً مباحثی که مطرح می گردد در مورد مخالفت التزامیه می باشد و اما مباحث مخالفت عملیه از صفحه 93 (چاپ کنگره) به صورت مستقل و جداگانه مطرح می گردد.
[2] اینکه مصنف تعبیر به المخالفة الغیر العملیه نمودند و تعبیر به المخالفة الإلتزامیه و مانند آن ننموده اند، بدین جهت می باشد که مباحث مذکور در فرضی است که صرفاً مخالفت إلتزامیه صورت گرفته باشد، بدون اینکه قابلیت مخالفت عملیه وجود داشته باشد.به تعبیر دیگر عنوان المخالفة الإلتزامیه عام بوده و شامل دو صورت می گردد یکی مخالفت التزامیه ی فقط(بدون مخالفت عملیه) و دیگری مخالفت التزامیه به همراه مخالفت عملیه ولی تعبیر به المخالفة الغیر العملیه شامل یک قسم می شود و آن مخالفت التزامیه ی فقط است به همین جهت چون تعبیر به المخالفة الإلتزامیه که گذشتگان از آن استفاده می نمودند گویای محل بحث نمی باشد لذا مصنف از آن عدول نموده و از عنوان مخالفت غیر عملیه استفاده نموده اند.
[3] زیرا ادله ی براءة شامل چنین مواردی می شود و علم اجمالی هم مانعیتی ندارد به تعبیر دیگر مقتضی موجود است، مانع هم مفقود است.
[4] که موضوع آن جسم می باشد.
[5] که موضوع آن روح و نفس می باشد.
[6] این قید را به این جهت آورده است که اگر در صورت التفات و توجه باشد، چون قصد قربت نبوده لذا وضو باطل است و در صورت خواندن نماز با آن وضو، نماز هم باطل است و در نتیجه مخالفت عملیه لازم می آید و حال اینکه بحث در مورد مخالفت التزامیه ی فقط می باشد.
[7] اصل عدمی که جاری می شود.
[8] اصل عدمی.
[9] به واسطه ی جاری شدن اصل.
[10] به تعبیری حکم به اباحه بعد از بین بردن احتمال وجوب و احتمال حرمت می باشد لذا در واقع هیچ گونه مخالفتی صورت نگرفته است.
[11] مثل وجوب دفن میت کافر یا حرمت آن.
[12] شبهه حکمیه.
[13] اصول.
[14] چون فرضاً به صورت اجمال دانسته شده است که یک حکم لزومی در این موضوع می باشد اما مکلف نوع لزوم را نمی داند(حرام است یا واجب).
[15] الاصول الجاریة.
[16] أی جنس الحکم.
[17] شبهه حکمیه.
[18] حکم واقعی.
[19] اصل الزام.
[20] یعنی اثر آن وجوب التزام قلبی نمی باشد لذا می تواند اصل عملی جاری نماید و قلباً معتقد به اباحه شود.
[21] چون همانطور که بیان شد فرض بحث در جایی است که نهایتاً مخالفت التزامیه لازم می آید.
[22] حکم واقعی.
[23] این تعبیر دیگری از مطلب گذشته می باشد.
[24] یعنی از این باب است که عمل به حکم شرعی در خارج محقق شود لذا در مانحن فیه که فرضاً عمل محقق می شود، دلیلی بر لزوم اعتقاد قلبی وجود ندارد.
[25] خلاصه آنکه هیچ دلیلی بر لزوم اعتقاد قلبی در فروعات فقهیه وجود ندارد و نهایت انتظار از مکلف این است که در مقام عمل با فرامین الهی مخالفت نکند و در مانحن فیه چون فرض این است که مخالفتی در مقام عمل و امتثال پیش نمی آید لذا مانعی از جواز مخالفت التزامیه پیش نمی آید.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo