درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد دوم: نواهی/فصل سوم: دلالت نهی بر فساد /مطلب دوم: لفظی یا عقلی بودن مسأله دلالت نهی بر فساد«1»

 

الثاني: أنه لا يخفى أنّ عدّ هذه المسألة من مباحث الألفاظ إنما هو لأجل أنه في الأقوال قول بدلالته على الفساد في المعاملات

(الثانی...): مطلب دوم: لفظی یا عقلی بودن مسأله دلالت نهی بر فساد

بحث در مورد این است که مسأله دلالت نهی بر فساد، آیا مسأله ای لفظی است و بحث در مورد دلالت نهی می باشد یا مسأله ای عقلی است و بحث در مورد وجود ملازمه و عدم وجود ملازمه بین حرمت یک شیء و فساد آن می باشد؟

در این مسأله با مراجعه به کتب اصولی در مجموع سه نظریه وجود دارد:

1) بعضی مانند محقّق نائینی، محقّق خوئی و مرحوم شیخ انصاری قائل به این هستند که مسأله مذکور مسأله ای عقلی است و بحث در مورد وجود یا عدم وجود ملازمه بین حرمت یک شیء و فساد آن می باشد.

محقّق نائینی در این زمینه می فرمایند: «لا موجب لعدّ المسألة من مباحث الألفاظ و کان حقّ الأعلام أن یعقدوا باباً مستقلّا للبحث عن الملازمات العقلیّة و یبحثوا فیه عن هذه المسألة و ما شابهها ممّا یکون البحث فیه عن الملازمات العقلیة للأحکام الشرعیّة کمسألة مقدّمة الواجب و فی مسألة الضدّ إلّا أنّهم لمّا لم یعقدوا لذلک بابا مستقلّا أدرجوا هذه المسائل فی مباحث الألفاظ»[1] ؛ بنابراین طرح این بحث در مباحث الفاظ به جهت لفظی بودن آن نمی باشد.

محقّق خوئی در این زمینه می فرمایند: «إنّ مسألتنا هذه من المسائل الاصولیّة العقلیّة... لأنّ الحاکم بثبوت الملازمة بین حرمة عبادة و فسادها و عدمه إنّما هو العقل و لا صلة له بباب الألفاظ أبدا و من هنا لا یختصّ النزاع بما إذا کانت الحرمة مدلولا لدلیل لفظیّ، ضرورة أنّه لا یفرّق فی إدراک العقل الملازمة أو عدمها بین کون الحرمة مستفادة من اللفظ أو من غیره...»[2]

مرحوم شیخ انصاری نیز در این زمینه می فرمایند: «و من هنا یظهر أنّ المسألة لا ینبغی أن تعدّ من مباحث الألفاظ فإنّ هذه الملازمة علی تقدیر ثبوتها إنّما هی موجودة بین مفاد النهی المتعلّق بشیء و إن لم یکن ذلک النهی مدلولا علیه بالصیغة اللفظیّة و علی تقدیر عدمها إنّما یحکم بانتفائها بین المعنیین»[3]

2) بعضی مانند حضرت امام[4] قائل به این هستند که مسأله مذکور هم مسأله ای عقلی است و بحث در مورد وجود یا عدم وجود ملازمه بین حرمت یک شیء و فساد آن می باشد و هم مسأله ای لفظی است و بحث در مورد دلالت نهی نیز می باشد.

ایشان بعد از اینکه می فرمایند: تعبیر به «إنّ النهی عن الشیء هل یقتضی فساده؟» مانند تعبیر به «إنّ النهی عن الشیء هل یدلّ علی فساده؟» در مقام بیان عنوان مسأله ما نحن فیه خالی از مسامحه نمی باشد، در ادامه می فرمایند: «الأولی تعمیم عنوان البحث بحیث یشمل العقلیّ و اللفظیّ حتّی یناسب استدلالات القوم فإنّهم تشبثوا تارة بالدلالة العرفیّة و اُخری بالدلالة العقلیّة فجعله ممحضا فی أحدهما غیرمناسب بل مع جعله کذلک یبقی فی عهدة الاصولیّ بحث آخر فلو تمحّض فی العقلیّة لبقی البحث عن الدلالة اللفظیّة و بالعکس فالمسألة لیست عقلیّة محضة و لا لفظیّة کذلک».

3) بعضی مانند محقّق عراقی و محقّق خراسانی در ما نحن فیه قائل به این هستند که مسأله مذکور مسأله ای لفظی است و بحث در مورد دلالت نهی بر فساد منهی عنه می باشد.

محقّق عراقی در این زمینه می فرمایند: «أنّ الجهة المبحوث عنها فی المقام علی ما یقتضیه ظاهر العنوان هو الحکم بالفساد من جهة دلالة النهی و کشفه عن عدم الملاک و المصلحة فی متعلّقه»[5]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo