درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/04/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصداول:أوامر/فصل چهارم:مقدمه واجب /مطلب دوازدهم:قاعده در دوران امر بین نفسی بودن واجب یاغیری بودن آن«3»

 

هذا[1] إذا كان هناك إطلاق و أما إذا لم يكن[2] فلا بد من الإتيان به[3] فيما إذا كان التكليف بما احتمل كونه[4] شرطا له، فعليا[5] ؛ للعلم[6] بوجوبه[7] فعلا و إن لم يعلم جهة وجوبه و إلا[8] فلا لصيرورة الشك فيه[9] بدويا كما لا يخفى‌.

(هذا إذا...): بیان مقام دوم: مقتضای اصل عملی

مصنّف می فرمایند: بحث در این صورت دو حالت دارد:

1) تکلیف به امری مانند صلاة که احتمال داده می شود آن واجبِ مردّد بین نفسیّت و غیریّت مانند وضو، شرط آن باشد، فعلیّت دارد؛ در این صورت اصل اشتغال جاری می گردد و باید آن امر مردّدِ بین نفسیّت و غیریّت یعنی وضو، اتیان شود چون بعد از زوال شمس مثلا، زمان انجام هر دو واجب داخل شده است لذا باید اتیان گردند خواه وجوب آن امر مردّد از نوع وجوب نفسی باشد و خواه وجوبش از نوع غیری باشد تا اینکه یقین گردد عمل به واجب یعنی صلاة به صورت قطعی حاصل شده است چون احتمال دارد وضو شرط آن باشد.

2) تکلیف به امری مانند صلاة که احتمال داده می شود آن واجبِ مردّد مثل وضو، شرط آن باشد، فعلیّ نیست؛ در این صورت اصل برائت جاری می گردد چون شکّ ما در نفسی بودن واجب یا غیری بودن آن در واقع بازگشت به این دارد که آیا وضو وجوب دارد یا وجوب ندارد و این از مصادیق شکّ در تکلیف است که مجرای اصل برائت می باشد مانند وجوب وضو بر زن حائض بعد از زوال شمس زیرا نماز در حقّ او فعلیّت ندارد و اگر وضو از وجوب نفسی برخوردار باشد، فعلیّا دارد ولی اگر از وجوب غیری برخوردار باشد فعلیّت ندارد و این یعنی شکّ در تکلیف که برائت جاری می گردد.

 

تذنيبان:‌

الأول: لا ريب في استحقاق الثواب على امتثال الأمر النفسي‌ و موافقته و استحقاق العقاب على عصيانه و مخالفته عقلا و أما استحقاقهما على امتثال الغيري و مخالفته ففيه إشكال و إن كان التحقيق عدم الاستحقاق على موافقته و مخالفته بما هو موافقة و مخالفة.

(الأوّل...): بیان مطلب سیزدهم: مسأله استحقاق ثواب و عقاب و عدم آن در واجبات غیری

بحث در مورد این است که آیا همان طور که امر نفسی امتثال شود، عقل، حکم به اطاعت مولا و در نتیجه استحقاق ثواب می نماید و اگر ترک گردد، حکم به مخالفت مولا و استحقاق عقاب می نماید، اگر امر غیری امتثال گردد، حکم به استحقاق ثواب می نماید و اگر ترک گردد، حکم به استحقاق عقاب می نماید یا اینکه واجبات غیری نه بر موافقت با آنها، استحقاق ثواب ترتّب پیدا می کند و نه بر مخالفت با آنها، استحقاق عقاب مترتّب می شود؟

مصنّف اگرچه ابتدا می فرمایند: «ففیه إشکال» یعنی در ترتّب ثواب بر موافقت با امر غیری و ترتّب عقاب بر مخالفت با امر غیری، تردید وجود دارد ولی در ادامه به صورت جازم می فرمایند: مخالفت و موافقت با امر غیری از آن جهت که موافقت و مخالفت با امر غیری بوده و هیچ توجّهی به ذی المقدّمه و امر نفسی نشود، باعث استحقاق ثواب و استحقاق عقاب نمی شود.

 


[1] تمسّک به اطلاق هیئت و اثبات نفسی بودن واجب.
[2] یعنی اطلاقی در میان نباشد چه اینکه جهت آن، لبّی بودن دلیل بوده که اطلاق ندارد و چه اینکه جهت آن این باشد که دلیل با وجود لفظی بودن در مقام بیان اصل تشریع بوده و از جهت نفسیّت و غیریّت در مقام بیان نیست.
[3] أی بالواجب المردّد.
[4] أی الواجب المردّد.
[5] خبر کان.
[6] تعلیل «إتیان».
[7] أی وجوب الواجب المردّد.
[8] أی و إن لم یکن التکلیف بما احتمل کونه شرطا له، فعلیّا.
[9] أی فی التکلیف بالواجب المردّد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo