درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی
کفایه
1402/04/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مقصداول:أوامر/فصل چهارم:مقدمه واجب /مطلب یازدهم:واجب نفسی و واجب غیری«1»
و منها تقسيمه إلى النفسي و الغيري
و حيث كان طلب شيء و إيجابه لا يكاد يكون بلا داع فإن كان الداعي فيه هو التوصل به إلى واجب لا يكاد التوصل بدونه إليه لتوقفه عليه فالواجب غيري و إلا فهو نفسي سواء كان الداعي محبوبية الواجب بنفسه كالمعرفة بالله تعالى أو محبوبيته بما له من فائدة مترتبة عليه كأكثر الواجبات من العبادات و التوصليات.
(و منها...): بیان مطلب یازدهم: واجب نفسی و واجب غیری
یکی دیگر از تقسیمات واجب، تقسیم آن به واجب نفسی و واجب غیری است. تعاریف مختلفی در مورد واجب نفسی و واجب غیری بیان شده است، مثلا محقق رشتی «ره»[1] در تعریف واجب نفسی می فرمایند: «ما کان مطلوبا لنفسه أی لنفس الواجب» و در تعریف واجب غیری می فرمایند: «ما کان مطلوبا لغیره».
مرحوم شهید صدر در این زمینه می فرمایند: «و قد عرّف الواجب النفسی بأنّه ما وجب لا لواجب آخر و عرّف الواجب الغیری بأنّه ما وجب لواجب آخر»[2] ؛
محقّق خوئی «ره» در این زمینه می فرمایند: «قد عرّف الواجب النفسی بأنّه ما وجب لا لأجل التوصّل به إلی واجب آخر و الواجب الغیری ما وجب لأجل التوصّل به إلی واجب آخر»[3] ؛
مصنّف در این زمینه می فرمایند: هرگاه مولا شیئی را مورد طلب خود قرار دهد و واجب نماید، قطعا هدفی از آن دارد و هدف مولا از دو حالت خارج نمی باشد: یا هدف مولا این است که شما از طریق آن شیء، فلان واجب را در خارج اتیان نمایید زیرا اگر آن شیء، محقّق نگردد، امکان ندارد واجب دیگر محقّق شود و یا هدف مولا این نیست که شما از طریق آن شیء، فلان واجب را در خارج اتیان نمایید، بلکه هدف مولا خود آن شیء بوده و تحقّق آن شیء در خارج مقصود و مطلوب او می باشد؛ در صورت اول، واجب از نوع واجب غیری است مانند طهارت (وضو) نسبت به صلاة و در صورت دوم، واجب از نوع واجب نفسی می باشد مانند صلاة لذا بسیاری از علماء مانند محقّق نائینی «ره»[4] ؛ مرحوم شیخ[5] و امام[6] در تعریف واجب نفسی گفته اند: «ما اُمر به لنفسه» و در تعریف واجب غیری گفته اند: «ما اُمر به لغیره»
(سواء کان...):
مصنّف در ادامه می فرمایند: واجب نفسی نیز به دو صورت می باشد: در بعضی از موارد داعی و انگیزه مولا این است که آن شیء بنفسه محبوب و
مطلوب می باشد مانند شناخت خداوند متعال و در بعضی از موارد داعی و انگیزه مولا این است که آن شیء به خاطر آثار و فوائدی که بر آن مترتّب می گردد، محبوب و مطلوب می باشد مانند صلاة، صوم و دفن میّت.
لذا محقّق رشتی در این زمینه می فرمایند: «فالواجب النفسی حینئذٍ قسمان؛ أحدهما: ما کان واجبا بنفسه و لنفسه، و الثانی: ما کان واجبا بنفسه لغیره»[7]