درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/03/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول :أوامر/فصل چهارم : مقدمه واجب /مطلب هفتم : واجب معلق و واجب منجّز«1»

 

و منها تقسیمه ‌إلی المعلّق و المنجز:

قال في الفصول:‌ إنه ينقسم‌ باعتبار آخر إلى ما يتعلّق وجوبه بالمكلّف و لا يتوقّف حصوله على أمر غير مقدور له كالمعرفة و ليسمّ منجزا؛

و إلى ما يتعلّق وجوبه به و يتوقّف حصوله على أمر غير مقدور له و ليسمّ معلّقا كالحجّ؛ فإنّ وجوبه يتعلّق بالمكلّف من أوّل زمن الاستطاعة أو خروج الرفقة[1] و يتوقّف فعله على مجي‌ء وقته و هو غير مقدور له.

و الفرق بين هذا النوع و بين الواجب المشروط هو أن التوقف هناك للوجوب و هنا للفعل. انتهى كلامه رفع مقامه.

(و منها تقسیمه...): بیان مطلب هفتم: واجب معلّق و واجب منجّز

یکی دیگر از تقسیماتی که برای واجب و ذی المقدّمه ذکر می گردد، تقسیم آن به واجب معلّق و واجب منجّز می باشد. ظاهرا این تقسیم از مخترعات صاحب فصول می باشد.

ایشان در تعریف واجب منجّز می فرمایند: «ما یتعلّق وجوبه بالمکلّف و لا یتوقّف حصوله علی أمر غیر مقدور له» یعنی واجب منجّز به مأمور به و واجبی اطلاق می گردد که وجوب آن در حقّ مکلّف، فعلی است و انجام آن هم در همان زمان مقدور مکلّف بوده و متوقّف بر امری که خارج از قدرت مکلّف است، نمی باشد؛ مثلا مکلّف در ایّام حجّ مستطیع شده است و در آن زمان هم در سرزمین مکّه حضور دارد و می تواند مناسک حجّ را انجام دهد.

به عبارتی در واجب منجّز همان طور که وجوب فعلی است، واجب نیز فعلی می باشد.

و در تعریف واجب معلّق می فرمایند: «ما یتعلّق وجوبه بالمکلّف و یتوقّف حصوله علی أمر غیر مقدور له» یعنی واجب معلّق به مأمور به و واجبی اطلاق می گردد که وجوب آن در حقّ مکلّف، فعلی است ولی انجام مأمور به در آن زمان، مقدور مکلّف نبوده و متوقّف بر امری است که خارج از قدرت مکلّف می باشد. مثلا مکلّف قبل از ماه ذی الحجّه مستطیع شده است لذا تکلیف به حجّ در حقّ مکلّف فعلیّت پیدا نموده است و لکن او نمی تواند واجب و مأمور به را اتیان نماید زیرا مناسک حجّ باید در موسم خاصّی انجام شود و الآن زمان آن فرا نرسیده و مکلّف هم نمی تواند آن زمان را ایجاد نماید.

به عبارتی در واجب معلّق، وجوب فعلی است ولی واجب فعلی نبوده و استقبالی می باشد.

(و الفرق...):

ایشان در مقام بیان تفاوت بین واجب مشروط و واجب معلّق می فرمایند: در واجب مشروط، وجوب مأمور به و تکلیف، توقّف بر شرط دارد مانند وجوب حجّ که متوقّف بر استطاعت می باشد ولی در واجب معلّق، وجوب مأمور به و تکلیف، فعلی بوده و متوقف بر شرطی نمی باشد و آن چیزی که متوقّف بر شرط می باشد، نفس واجب و مأمور به است مانند اتیان حجّ که متوقّف بر فرا رسیدن ایام حج می باشد.

به عبارتی در واجب مشروط هم واجب استقبالی است و هم وجوب ولی در واجب معلّق، واجب استقبالی است ولی وجوب فعلی است.

 


[1] این عبارت اشاره به یک اختلاف مبنا در بین فقهاء دارد و آن اینکه آیا استطاعتی که شرط وجوب حجّ می باشد به صرف اولین لحظه حصول استطاعت، تحقّق می یابد و یا اینکه با خروج کاروانی که برای انجام مناسک حجّ راهی می شود؟.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo