درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول : أوامر/فصل چهارم : مقدمه واجب /مطلب ششم : واجب مطلق و واجب مشروط«2»

 

ثم الظاهر أن الواجب المشروط _ كما أشرنا إليه _ أن نفس الوجوب فيه مشروط بالشرط بحيث لا وجوب حقيقة و لا طلب واقعا قبل حصول الشرط كما هو ظاهر الخطاب التعليقي؛ ضرورة أن ظاهر خطاب «إن جاءك زيد فأكرمه» كون الشرط من قيود الهيئة و أنّ طلب الإكرام و إيجابه معلّق على المجي‌ء، لا أنّ الواجب فيه يكون مقيدا به بحيث يكون الطلب و الإيجاب في الخطاب فعليا و مطلقا و إنما الواجب يكون خاصا و مقيدا و هو الإكرام على تقدير المجي‌ء فيكون الشرط من قيود المادة لا الهيئة كما نسب ذلك إلى شيخنا العلامة (أعلى الله مقامه) مدعيا لامتناع كون الشرط من قيود الهيئة واقعا و لزوم كونه من قيود المادة لبّا مع الاعتراف بأنّ قضية القواعد العربية أنه من قيود الهيئة ظاهرا.

(ثمّ الظاهر...): مسأله رجوع قید به مادّه یا هیئت

بحثی در ما نحن فیه به مناسبت بحث از واجب مطلق و واجب مشروط مطرح می گردد و آن اینکه آیا در قضایای شرطیه، شرط، قید هیئت است یا قید مادّه؟

به تعبیر دیگر آیا شرط، قید برای وجوب، تکلیف و فعلیّت حکم می باشد یا قید برای واجب و مأمور به در حالی که اصل حکم و وجوب، فعلیّ می باشد؟

مصنّف قائل به این می باشند که شرط، قید هیئت و وجوب است نه قید ماده و واجب لذا در واجب مشروط، اصل وجوب و طلب مولا، مشروط به حصول شرط است به نحوی که قبل از تحقّق شرط، طلب و وجوب فعلیّ، محقّق نمی گردد.

دلیل ایشان بر این مطلب این است که ظاهر قضایای شرطیه و تعلیقیه دلالت بر رجوع قید به هیئت دارند زیرا در جمله ای مانند «إن جاءک زید فأکرمه»، جزاء، معلّق بر شرط می باشد لذا شرط قید برای هیئت می باشد که دلالت بر وجوب دارد. بنابراین مفاد جمله مذکور این است که وجوب اکرام، مشروط به مجیء زید می باشد و قبل از تحقّق مجیء هیچ تکلیف و وجوبی متوجّه مکلّف نمی باشد؟

در مقابل، مقرّر مباحث مرحوم شیخ انصاری در «مطارح الأنظار» به ایشان نسبت می دهد که شرط، قید مادّه یعنی واجب و مأمور به می باشد نه قید هیئت یعنی وجوب لذا در واجب مشروط، اصل وجوب و طلب مولا مانند وجوب اکرام، فعلی بوده و مشروط به حصول شرط نمی باشد ولی واجب و مأمور به یعنی اکرام زید، باید بعد از مجیء او تحقّق پیدا کند و مقیّد به شرط می باشد. بنابراین مفاد جمله شرطیه مذکور این است که اکرام زید واجب است ولی این مأمور به یعنی اکرام زید باید بعد از آمدن او محقّق گردد.

دلیل ایشان بر این مطلب این است که اگرچه ظاهر قضایای شرطیه از نظر قواعد علم ادبیّات عرب، دلالت بر این دارند که جزاء معلّق بر شرط می باشد و در جمله ای مانند «إن جاءک زید فأکرمه»، وجوب اکرام (هیئت) معلّق بر مجیء(شرط) می باشد و لکن به دو دلیل باید از این ظهور رفع ید نمود و قائل به این شویم که قیود، مربوط به ماده (واجب) می باشند نه هیئت(وجوب).

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo