درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول : أوامر/فصل چهارم : مقدمه واجب /مطلب چهارم : مقدمه وجود،صحّت،وجوب و علم «1»

 

و منها تقسيمها إلى مقدمة الوجود و مقدمة الصحة و مقدمة الوجوب و مقدمة العلم‌.

لا يخفى رجوع مقدمة الصحة إلى مقدمة الوجود و لو على القول بكون الأسامي موضوعة للأعم؛ ضرورة أن الكلام في مقدمة الواجب لا في مقدمة المسمى بأحدها كما لا يخفى.

(و منها...): بیان مطلب چهارم: مقدّمه وجود، صحّت، وجوب و علم

یکی دیگر از از تقسیماتی که برای مقدّمه ذکر شده است، تقسیم آن به مقدّمه وجود، مقدّمه صحّت، مقدّمه وجوب و مقدّمه علم می باشد.

در مورد تعریف مقدّمه وجود گفته شده است: «هی ما یتوقّف علیه وجود الواجب»؛ یعنی مقدّمه وجود، مقدّمه ای است که تحقّق ذی المقدّمه و وجود آن، بدون تحقّق آن مقدّمه امکان پذیر نمی باشد مانند پیمودن مسافت برای انجام اعمال حجّ در سرزمین مکه.

قطعا مقدّمه وجود داخل در محلّ نزاع در ما نحن فیه بوده و بلکه قدر مسلّم از نزاع و بحث در مقدّمه واجب، همین مقدّمه وجود می باشد که تحقّق ذی المقدّمه بدون آن امکان پذیر نمی باشد. محقّق خوئی «ره» نیز در «محاضرات»[1] این مقدّمه را به مقدّمه خارجیه به معنای اخصّ بازگشت می دهد و گذشت که این مقدّمه داخل در محلّ نزاع می باشد.

فائده:

همان طور که بیان شد مقدّمه وجود قطعا داخل در محلّ نزاع در ما نحن فیه می باشد و بلکه قدر مسلّم از نزاع و بحث در مقدّمه واجب می باشد لذا مصنّف در ما نحن فیه بحثی را در مورد مقدّمه وجود مطرح نمی نمایند چون هیچ شک و شبهه ای در جهت ورود مقدّمه وجود در بحث ما نحن فیه وجود ندارد.

(و مقدمة الصحة):

در مورد تعریف مقدّمه صحّت گفته شده است: «هی ما یتوقّف علیه صحّة الواجب»؛ یعنی مقدّمه صحّت، مقدّمه ای است که تحقّق ذی المقدّمه به صورت صحیح به گونه ای که مفید امتثال باشد، بر آن مقدّمه متوقّف است مثل طهارت نسبت به صلاة چون «لا صلاة إلّا بطهور» لذا آوردن اجزاء و شرایطی مانند صلاة بدون داشتن طهارت، نماز صحیح به حساب نیامده و مجزی نمی باشد.

(لا یخفی...):

مصنّف می فرمایند: مقدّمه صحّت در واقع به مقدّمه وجود بازگشت می کند و لو اینکه در باب نامگذاری الفاظ عبادات، قائل به مبنای اعم بوده و بگوییم الفاظ عبادات مثل صلاة برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده اند چون بحث ما در مورد مقدّمه واجب می باشد یعنی مقدّمه چیزی که متعلّق امر شارع قرار گرفته و مأمور به می باشد و قطعا مأمور به در نزد شارع مقدّس، صلاة صحیح می باشد و همان طور که بیان شد امری مانند طهارت، شرط تحقّق صلاة به صورت صحیح می باشد لذا مقدّمه صحّت مثل طهارت نسبت به صلاة، در واقع مقدّمه وجود برای صلاتی است که مأمور به می باشد.

بنابراین همان طور که مقدّمه وجود داخل در محلّ نزاع در ما نحن فیه می باشد، مقدّمه صحّت نیز داخل در محلّ نزاع در بحث از مقدّمه واجب خواهد بود. یعنی هم در مورد مقدّمات وجود و هم در مورد مقدّمات صحّت، این بحث مطرح می گردد که آیا علاوه بر لزوم و وجوب عقلی، از لزوم و وجوب شرعی نیز برخوردار می باشند یا خیر؟ مثلا به حکم عقل، انجام اعمال حجّ بدون طیّ طریق و حضور در سرزمین مکّه میسّر نمی باشد لذا عقلا طیّ طریق برای انجام مأمور به یعنی اعمال حجّ، واجب و لازم می باشد و لکن سخن و بحث در مورد این است که آیا طیّ طریق و فراهم نمودن مقدّمات آن برای حضور در سرزمین مکّه در جهت انجام مأمور به یعنی عمل حجّ، وجوب شرعی نیز دارد یا خیر؟

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo