درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1402/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول : أوامر/فصل چهارم : مقدمه واجب /مطلب سوم : مقدمه عقلیه ، شرعیه و عادیه «2»

 

و أما العادية فإن كانت بمعنى أن يكون التوقف عليها بحسب العادة بحيث يمكن تحقق ذيها بدونها إلا أنّ العادة جرت على الإتيان به بواسطتها فهي و إن كانت غير راجعة إلى العقلية إلا أنه لا ينبغي توهم دخولها في محل‌ النزاع،

و إن كانت بمعنى أنّ التوقف عليها و إن كان فعلا واقعيا[1] كنصب السلّم و نحوه للصعود على السطح إلا أنه لأجل عدم التمكن من الطيران الممكن عقلا فهي أيضا راجعة إلى العقلية ضرورة استحالة الصعود بدون مثل النصب عقلا لغير الطائر فعلا و إن كان طيرانه ممكنا ذاتا فافهم.

(أمّا العادیة...):

و اما در مورد تعریف و تفسیر مقدّمه عادیه، مصنّف دو احتمال را مطرح می نمایند که مطابق یک احتمال، مقدّمه عادیه بازگشت به مقدّمه عقلیه نداشته و در واقع از عنوان مقدّمیّت برخوردار نبوده و از محلّ نزاع در ما نحن فیه خارج می باشد ولی مطابق احتمال دیگر بازگشت به مقدّمه عقلیه داشته و داخل در محلّ نزاع می باشد.

احتمال اول این است که امکان تحقّق ذی المقدّمه، بدون آن مقدّمه وجود دارد و لکن عادت و عمل مردم به این صورت است که هرگاه بخواهند ذی المقدّمه را ایجاد نمایند، فلان شیء را هم به عنوان مقدّمه آن ایجاد می نمایند مانند قرار گرفتن بر منبر برای وعظ و سخنرانی.

اما احتمال دوم این است که اگر چه امکان تحقّق ذی المقدّمه در خارج بدون وجود مقدّمه ممکن نمی باشد و لکن این توقّف وجود ذی المقدّمه بر وجود مقدّمه لزوم عقلی نداشته و عادتا لازم می باشد مانند قرار دادن نردبان برای رفتن بر بالای بام چون ما قدرت بر پرواز نداریم، امکان رفتن بر بالای بام بدون نردبان امکان پذیر نمی باشد ولکن اگر فرض شود که شخصی قدرت بر پرواز دارد، برای رفتن بر بالای بام نیاز به نردبان ندارد و اینکه شخصی از چنین قدرتی برخوردار شود، عقلا محال نبوده و استحاله ای را در پی ندارد.

(فهی أیضا...):

مصنّف در ادامه می فرمایند: مطابق احتمال دوم، مقدّمه عادیه نیز بازگشت به مقدّمه عقلیه نموده و مقدّمه ای مستقل محسوب نمی شود چون با فرض اینکه، عادتا امکان پرواز برای انسان وجود ندارد، عقل درک می کند که برای رفتن بر روی بام نیاز به نردبان و مانند آن می باشد و بدون آن امکان پذیر نیست.

به عبارت دیگر بعد از اینکه عقل در می یابد که آدمی قدرت بر پرواز ندارد، به صورت مستقلّ و به تنهایی حکم می نماید به اینکه برای رفتن بر روی بام نیاز به وسیله ای مانند نردبان می باشد لذا وجود نردبان برای رفتن بر روی بام، به حکم عقل می باشد و این مقدّمه در واقع از مقدّمات عقلیه به حساب می آید نه اینکه مقّدمه ای مستقل در قبال مقدّمات عقلیه به حساب آید.

 


[1] کلمه «واقعیّا» خبر برای «کان» و کلمه «فعلا» ظرف و به معنای «در حال حاضر» است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo